loading...
کلام دل
حمیدرضامرادی پور بازدید : 62 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

وبسایت مذهبی پلارک شروع به کار کرد...

 

 

omeabihaa.rozblog.com

سرنوشت دنیا , دست گروه 5+1 نیست... اختیار جهان هستی به اذن خدا , در دست 5 تن آل عبا + 1 مهدی فاطمه است... جهت سلامتی و ظهورش صلوات

منبع:پلارک

 

حمیدرضامرادی پور بازدید : 46 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

مادر جان ...

زلف است به رخسار تو يا ماه گرفته

يا اهرمني بر ملكي راه گرفته

افسوس كه خياط ازل پيرهن عمر

بر قامت رعناي تو كوتاه گرفته



نسخه جاوا : دانلود 

نسخه اندرويد : دانلود


فرمت جهاني epub : دانلود
 

نسخه PDF : در حال آماده سازي ...


ان شاء الله اين كتاب به مدد اميرالمومنين در ايام فاطميه با اشعار جديد آپديت خواهد شد و نسخه جديد در همين پست قرار ميگيرد و ميتوانيد دانلود كنيد.

منبع : پلارک

حمیدرضامرادی پور بازدید : 58 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

سلامتی-دخترا-چادری (www.shabhayetanhayi (22)


سلامتی اون دخترایی که وقتی دوتا لات میبینن عوض لبخند


چادرشونو محکم تر میگیرن


سلامتی دخترایی که چادرشون خاکی و گلی و خیس میشه


 ولی از سرشون باز نمیشه


سلامتی دخترایی که سرشون بره چادرشون نمیره




سلامتی-دخترا-چادری (www.shabhayetanhayi (3)



سلامتی دخترایی که آروم  و سنگین قدم بر میدارن که


مبادا دل نامحرمی بلرزد


سلامتی دخترایی که زیباییشونو عرضه نمیکنن به هرکس و ناکسی



سلامتی دخترایی که از هر کس و ناکسی دل نمیبرن


سلامتی دخترایی که بهشون میگی امل ولی….



سلامتی-دخترا-چادری (www.shabhayetanhayi (1)


سرشار از فهم و دانایی ان و بازم سکوت میکنن تا


مبادا ترک بردارد چینی نازک عفتشون


و سلامتی دخترایی که میراث زهرا (س) رو خوب حفظ کردن


سلامتی همشون صلوات



اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

حمیدرضامرادی پور بازدید : 48 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

ای که فصل آمدنت ، زیباترین فصل زندگانی است وحضورت، گویاترین پیام آشنایی.


ای که باب خدایی و واسطه فیض ، دریای رحمتی و بی کران مهر.


مارا دریاب!

 


ما را دریاب که خوب می دانیم این ماییم که در غفلت به سر  می بریم،


در غیبت از خود و مولای عشق وشما حاضر ترین حاضرانید.


emam-zaman-www.shabhayetanhayi.ir

 



این ماییم که پرده غفلت و زنگار عصیان ، چون خاری در چشمانمان غلتیده


و مانع دیدار یارمان گشته است.


این ماییم که معرفت شما را کسب نکرده وبدون شناخت ، بانگ عاشقی ویاری سر می دهیم.

 

 

 

mahdi-jan.Www.Shabhayetanhayi.ir

 


غافل از اینکه معرفت شما الفبای عاشقی است وبدون این مهم


پا نهادن در میدان عشق ورزی کاری بس بیهوده است!

 


این، مائیم که شما را تنها در دعاهای ندبه و فرج


و در آدینه ها که دلهایمان غرق دلتنگی است، یاد می کنیم

 


ودر عرصه های دیگر زندگی ، در کار و ازدواج و تحصیل و هزاران هزار لحظه


دیگر بدست فراموشی سپرده ایم.

 


 

sharmandeh-mola-www.shabhayetanhayi.ir

 

 

جداکننده های اختصاصی وبسایت بزرگ شبهای تنهایی  پس ای مولای عشق! ما را دریاب!   جداکننده های اختصاصی وبسایت بزرگ شبهای تنهایی


برایمان دعا کن تا از غیبت به در آییم و زنگار غفلت را بزداییم.


برایمان دعا کن تا جام معرفتت را سر کشیم و مضطردر پی ات باشیم.


برایمان دعا کن که تنها شما را الگوی زندگی خویش قرار داده و از هرچه ناپاکی است!


به دور باشیم.


آمین.


“اللهم عجل لولیک الفرج”

 

 

doa-baraye-emam-zaman-www.shabhayetanhayi.ir

حمیدرضامرادی پور بازدید : 57 دوشنبه 12 اسفند 1392 نظرات (0)

۱ اینکه خانواده ی امام عصر(عج) تو مثلث برمودا زندگی می کنند صحت داره؟

اینکه امام زمان (ع) خانواده دارددربین علما اختلاف است درمرحله بعدبه این نکته اشاره میشودکه مثلث برمودا،ساخته بعضی ازدولتهاست تادراین منطقه ،کارهای خاص نظامی وآزمایشات مخفیانه و....انجام دهند

2-  آیا واقعیت داره که یک زن حضرت ولی عصر(عج) را بعد از ظهور و امامت به شهادت می رساند؟

درموردپایان زندگی حضرت به درستی نمی توان سخن گفت،روایتی که درآن سخن از شهادت حضرت به دست یک زن به میان آمده ،هم ضعف سند دارد وهم اضطراب درمتن و هم اینکه در متون شیعه واردنشده است . برخی به سخن امام حسن علیه السلام که فرمود: نیست ازما ائمه مگراینکه یامسموم می شود یا مقتول ،استناد کرده گفته اند: حضرت درنهایت به شهادت می رسد ؛ ولی کیفیت آن روشن نیست .دربرخی ازروایات نیز سخن از رحلت آمده است.درتوجیه روایت امام حسن علیه السلام گفته شده است : این روایت می تواند مربوط به زمان حاکمیت بنی امیه وبنی عباس باشد که به ائمه سخت می گرفتند.بنابراین نمی توان به روشنی دراین باره اظهارنظرکرد.هنگام رحلت امام زمان (عج) بنابرروایات، امام حسین علیه السلام رجعت کرده وحکومت عدل را رهبری میکند وتازمانیکه خداوند اراده کند زندگی انسانها ادامه می یابد ویکی از امامان پیشوایی مردم را برعهده خواهد داشت.

3-  با توجه به اینکه امام زمان (عج) شاهد و ناظر اعمال ماست پس تکلیف محرم و نامحرم که در دین آمده چه می شود؟ و اگر بگوییم به حضرت محرم هستندپس ازدواج ایشان با محارم خود چه حکمی دارد؟

هرنظارتی به این معنا نیست که محرم بودن درکارباشد چون نظارت درمسائل حرام ودربعض مسائل خاص به صورت کلی است مثلااگرخانمی بدون روسری درمقابل نامحرم ظاهرمیشود ،حضرت به اصل بی حجابی آن خانم واصل گناه علم دارد نه آن که موی سرآن خانم راهم ببیند وخودحضرت به حرام بیفتد که منافات باعصمت حجت الهی داشته باشد پس جایی برای سوال دوم باقی نمی ماند وثانیا اصل ازدواج هم مورداختلاف است .

4-  کدام دلیل عقلی و نقلی لزوم وجود حجت الهی را اثبات می کند؟

دلیل عقلی : میدانیدکه همیشه مبدافاعلیت فاعل ،علت غائی است،همانگونه که اگرمیوه نباشد وجوددرخت لغووبی فایده است وچنان چه انسان در عالم وجودنباشد ،خلقت حیوان لغواست واگرحیوان روی زمین نباشد خلقت گیاه لغواست ،اگرهم انسان کامل روی زمین نباشد وجودانسان وبه تبع آن سایر مخلوقات لغووبیجاست .چون غایت وثمره ی خلقت انسان ،انسان کامل است .سایرمخلوقات مقدمه اند برای مرتبه مافوقشان وسایرانسانها مقدمه هستند برای انسان کامل واین ازنظرعقل ثابت است که ایجادمقدمه بدون ذی المقدمه کاری بیهوده است وخدای حکیم کارلغونمیکند.افرادبشربسان تنه ی درختندوانسان کامل ثمره ی آن واگراونباشد افرادانسان تنه ی درختی هستندبی ثمرواین لغووبی فایده است .

درنتیجه تایک موجوددرعالم وجودهست بایدانسان کامل که همان حجت الهی است نیزباشد،لذامیبینیم که اولین انسان خلق شده حجت خدابوده است .پس آخرین آنها هم بایدحجت خداباشد .عقل میگویددرطول تاریخ خلقت انسان همواره انسان کامل یا حجت خدا روی زمین بوده ،هست وخواهد بود.

ثانیاباتوجه به آن که مرتبه ی حجت خدامرتبه ی اشرف است وفیض بایدازاشرف به اخص برسد پس حجت خدا واسطه ی تمام فیوضات الهی برای موجودات است مانندفیض حیات ،روزی و....نخست به اومی رسد سپس به واسطه ودست او به سایرانسانها می رسد.

ثالثاعقل حکم میکندکه خداوند حکیم همواره سفیرانی دربین خلقش داشته باشد که خواسته ی اورابرای مخلوقات وبندگانش بیان نمایندوایشان را به منافع ومصالح ونیز موجبات تباهی وفنایشان رهبری کنند،ایشان همان پیامبران وبرگزیده های خلق اوهستندکه حجتهای اومیباشندوازجانب اوتربیت شده وبه حکمت مؤیدشده اند.نتیجتاً همیشه ودرهرزمان باید این سفیران وحجت های الهی روی زمین باشند تا حامل ورساننده ی دین الهی وپاسدار ومبلغ وتبیین کننده ی آن باشند .می بینیم که حداقل به این 3دلیل عقلی ،زمین دائماً باید انسان کامل داشته باشد تاباوجودآنان دین کهنه وفرسوده نشود وازمیان نرود وسنن الهی دگرگون نشود

دلیل نقلی : دلایل بسیاری هست یک نمونه راذکر میکنیم از پیامبر(ص) نقل شده :لولاالحجة لسخت الارض باهلها ( اگرحجت الهی نبود هرآینه زمین اهلش را می بلعید )ر.ک مسندامام رضا(ع)تالیف آقای عطاری

 

5-  با توجه به حتمی بودن آمدن امام زمان(عج) فلسفه ی دعا کردن برای سلامتی آن حضرت چیست؟

این مسلم است خداوند نگهبان وحافظ حضرت امام زمان (عج) است وخداوندمنتظردعای مابرای حفظ ایشان نیست بلکه این نوعی کمال برای دعاکننده است یعنی دعاکننده می گوید من هم طالب حفظ امام زمانم هستم ودربرکات صحت حضرت سهیم خواهدبود مثل جریان پیرزنی که برای خرید یوسف آمده بود که نامش درزمره ی خریداران یوسف باشد .

ونیزنکته دیگراینکه دعای ما برای سلامتی حضرت مقدمه است برای ظهورایشان چراکه یکی ازشؤؤن سلامتی آن حضرت ،سلامتی ازغم هاست که بزرگترین غم ایشان ظهورآن حضرت است پس دعای برای ایشان ظهورراتعجیل مینماید وبرکات ظهورعایددعاکننده هم می شودپس دعاکننده درسلامتی ایشان (که اعم ازسلامتی جسمی است ) مؤثراست .

همچنین فرمودند برای فرج دعاکنید که فرج شما هم درهمین است پس هم برای ما نفع دارد وهم برای حضرت حجت (عج).

به علت گستردگی شؤؤن ولایت کلیه ی الاهیه حضرت واثراتی که نابسامانیها دردنیادرروح حضرت گذارد.دعای مابرای ایشان دررفع آنها وآسودگی خاطرحضرت ،دخیل است اگرطالب مباحث گسترده دراین باب هستید به کتاب ارزشمند مکیال المکارم تالیف آیت الله موسوی اصفهانی (ره) مراجعه کنید که دراین کتاب آثارمتعدد برای دعاجهت حضرت ولی عصر(عج) گردآوری شده است


6-  تا به حال نشنیده ام که زنی به خدمت امام زمان(عج) مشرف شود.آیا زنان مسلمان 

 به چنین سعادتی نائل نمی آیند؟

درمواردی که ماآن مورد رانشنیده ایم دلیل برنبودنش نیست دربعضی موارد مشرف شده اند وخواهندشد و50 نفراز 313 نفریاران خاص ایشان خانم می باشند

 

7-  راه شناخت و نزدیکی به امام زمان(عج) چیست؟

برای شناخت حضرت مهدی علیه السلام وویژگیهای شخصی وکیفیت غیبت وظهورایشان هیچ وسیله ای بهترازآیات شریفه قرآن کریم وروایات معصومین علیهم السلام نیست. بااینکه دراین زمینه وبا اتکای به همین آیات وروایات ،بیش ازهزارکتاب ورساله نوشته شده است .بازهم به طوریقین میتوان گفت که درتمامی آنها ،جزبخش کوچکی ازمعارف مربوط به این آخرین ذخیره الهی تبیین نشده است .زیرا ابعادوجودی ایشان را –همچنان که درباره ی امیرالمومنین علیه السلام فرموده اند –کسی جزخدا وپیامبر(ص) به تمام وکمال نشناسد .وبازکلام خدا وپیامبرواهل بیت را هرکسی به درستی فهم نتواند کرد.

علاوه براین ،خاصیت دوران غیبت است که نمیتوان مطمئن بود که همه فرمایشات آنان به مارسیده باشد . بااین همه ،آنچه در کتاب هاآمده است بسان برگرفتن قطره هایی ازدریایی بیکرانه ،که گفته اند:

آب دریارااگر نتوان کشید*** هم به قدرتشنگی بایدچشید

ازکتابهای خوب وبه روز درمهدویت کتاب آقای مجتبی تونه ای به نام موعودنامه (فرهنگ الفبایی مهدویت ) است.

ویامیتوان اینگونه جواب داد:

مابرای شناخت حضرت ولی عصر(عج) 4راه معرفی میکنیم :

1)قرآن وسنت،عرفان وحکمت

قبل ازتوضیح این اصول 4گانه درشناخت امام زمان (عج) ذکریک مقدمه ضروری است ، مساله مهدویت علاوه براینکه یک امرمسلم دینی واسلامی است ، تقریباً به عنوان یک موضوع عمومی در میان بسیاری ازمجامع وامتهای گذشته مطرح بوده وموردانتظاربشری قرارگرفته است .[دایرة المعارف فارسی]

بعدازذکراین مقدمه کوتاه به معرفی چندراه برای شناخت حضرت امام زمان (عج)می پردازیم

الف) قرآن کریم : قرآن کریم تجلی ذات باری تعالی برنبی مکرم اسلام (ص) است.برخی از آیات قرآن،ظهوردرمساله مهدویت داشته ومباحث پایان وآینده جهان را بررسی میکنندوبرخی دیگر ازآیات باعنایت به روایات به تأویل برده شده است .

به عنوان نمونه 2آیه راذکرمیکنیم :

1.مادر«زبور» بعدازذکر«تورات» نوشتیم،سرانجام بندگان شایسته من وارث وحاکم زمین خواهندشد. [انبیا،105]

امام باقرعلیه السلام درتاویل وتغییراین آیه شریفه فرموده اند: «این بندگان شایسته که وارثان زمین گردند ،حضرت مهدی (عج) واصحاب اودر آخرالزمان هستند»[طبرسی،ابوعلی الفضل بن الحسن؛مجمع البیان،ج 7ص66؛داراحیاءالتراث،بیروت1406]

2.خداوند برای آنهایی که ایمان آورده وعمل صالح انجام داده اند ،وعده داده است که آنان راخلیفه روی زمین نموده ،همانگونه که پیش ازآنها راخلیفه ساخته بود.....[نور،56]

امام سجاد علیه السلام بعدازتلاوت این آیه شریفه فرموده است :«اینان ازشیعیان ماهستند.خداوند این کاررادرحق آنان به دست مردی ازخاندان ما خواهدکرد.آن مردمهدی این امت است »[طبرسی ،همان ص152- مجمع البیان]

ب) سنت: روایات گسترده ای ازمنابع حدیثی امامیه همانند کمال الدین وتاج النعه(شیخ صدوق )،الغیبة(طوسی)، الغیبة(نعمانی)،اصول کافی (کلینی)و... به مساله مهدویت پرداخته ومباحث آن راشناسانده اند ودرکتابهای حدیثی اهل سنت نیزروایات نبوی متعددی درموردمساله مهدویت ذکرشده است که درذیل به عنوان نمونه چندروایت ذکرمیشود:

1.حضرت مهدی (عج) درصحیفة فاطمةزهراسلام الله علیها،جابرمیگوید: روزی برفاطمه (س) واردشدم ،صحیفه ای را دردست مبارک او دیدم که اسم پیامبر(ص) وتمامی اسامی ائمه دوازده گانه (ع) درآن ثبت شده بود. وجابرهمه آن اسامی راذکرکرده که ازجمله اسم مبارک حضرت مهدی (عج) دراین روایت چنین آمده است «اباالقاسم ،م ح م د بن الحسن وهوحجةالله تعالی علی خلقه امّه جاریه واسمها(نرجس)»

2.طبرسی ازامام باقرعلیه السلام آورده است که آن حضرت خطبة رسول اکرم (ص) درروزغدیررادریک حدیث طولانی آورده است که دربخشی ازآن درباره وجودمبارک امام مهدی (عج) این چنین فرموده است «بدانیدکه او(امام مهدی ) باقی مانده حجت هایی است که حجتی بعدازاونخواهدبود.اوولی خدادرزمین وحاکم درمیان خلق، وامین درنهان وآشکاراست »

3.ابن سعیدخدری ازرسول اکرم (ص) :« درامت من مهدی است که پس ازخارج شدن ازغیبت ،زمین راپرازعدل نموده ،چنان که ازجوروستم پرشده باشد»[ ترمذی ،ابی عیسی محمد،صحیح ترمذی،ص 270،چ قدیم،مصر]

4.ازرسول اکرم (ص) به مهدی بشارت می دهم ،مردی ازقریش وعشرت من می باشد »[ابن حجرهیثمی ،شهاب الدین احمدشافعی ،صواعق المحرقه،ص99،مکتبه القاهره،1385ق ] وهمچنین روایت زیادی ازفریقین دراین مورد رسیده است که زمینه بیان آن نمی باشد .

ج) عرفان

عرفان راه دیگری برای شناخت امام زمان (عج) .عرفای اسلامی که اصحاب کشف وشهودند مساله مهدی موعودرا مطرح کرده وبرعظمت مقام آن تاکید نموده اند .آنان این مطلب رادرقالبهای شعرونثربه دیگران رسانده اند.ودرعرفان این موضوع رادرحقایق مسلم دین ووقایع حتمی جهان می دانند. ازآن حضرت به قطب زمان ،ولی دوران ،خاتم اولیاءیادکرده اند .وبه چندنمونه از دیدگاه عرفانی اشاره می شود:

1.شیخ عطارنیشابوری،عطارکه مطالب عرفانی فراوانی دربعدشخصیتی حضرت مهدی (عج) گفته است ،به نمونه ای ازاشعاراودرباره آن حضرت اشاره می گردد:

اوست باب اولیاء عین الیقین اوست اسرار معانی را معین

اوست دانا درهمه روی زمین اوست بنیادوهمه اسراردین

اوست عالم برعلوم اولین اوست ظاهربرظهورآخرین ...

نام او،نام محمد(ص) آمده خلق او،خلق احمدآمده...

صدهزاران اولیاروی زمین ازخداخواهندمهدی رایقین

یاالهی ،مهدی راازغیب آرتاجهان عدل گرددآشکار

2.محمودشبستری ،ایشان تحت عنوان «قاعدة ختم ولایت »می گوید: « غرض ازختم ولایت وجودمبارک حضرت مهدی (عج) است که سلسله ولایت به اوختم می گردد .حقیقت کمال به نقطةدائرة اخیربه ظهورمی رسدکه خاتم اولیاءباشد.یعنی دائره وجودولایت مطلقه حضرت مهدی (عج) که نقطه ختم ولایت است ،درحقیقت مظهر همه ولایتهاست که دروجودانبیاواولیاءگذشته فردفردوجودداشته اندودراین نشئه به وجودخاتم اولیاحضرت مهدی ظهوریافته است

ح) حکمت

حکما وفلاسفه اسلامی نیزبه مساله ولی کامل وخلیفه خدادرزمین توجه داشته وبرمبنای اندیشه خوداز آن سخن گفته وآن راشناسانده اندکه به چندنمونه ازنظریه بزرگان اهل حکمت اشاره می شود :

1.معلم ثانی ابونصرفارابی ،حکیم فارابی درتحلیلی که دارد ،زندگی صحیح اجتماعی رادرمدیریت کامل وآگاه به زمان ومکان می داند وآن مدیر کامل را به زمان حضوروغیبت پیش بینی کرده می گوید: رئیس مدینه فاضله ،نمی تواند هرکسی باشد. وکسی می تواند که دارای ملکة کامل باشد ،چنین انسانی ،انسان کامل است .که بالفعل هم عقل است وهم معقول ،هم مدیراست وهم مدبّر،هم معلم است هم مرشد.اواشراف کامل برهمه دارد.زیرا بقای مدینه فاضله ،به امام ورهبراست .واینگونه رهبرمتصل به عقل الهی است وازبرکت علم تأویل برخوردارمی باشد.وبه همه معارف حسی وغیرحسی آشنایی کامل دارد.وچنین انسانی شایسته ی خلافت الهی درزمین است .وارتباط باعالم غیب داشته ،دربیان معارف اشتباه نمی کند....وبعدمی گوید:اگرزمانی چنین انسانی درجامعه حضورنداشت وازمنظرها پنهان ودرحال غیب به سرمی برد،بایدشرائع واحکامی را که این رئیس ویاامثال آن درحال حضوروضع کرده اند ،بگیرند وهمان ها را قوانین قطعی جامعه قرار دهند وجامعه را به آن اداره کنند

2.شیخ اشراق ،شهاب الدین سهروردی می گوید:هیچ گاه عالم از حکمت وازوجود کسی که قائم به حکمت است وحجت های روشن خدا درنزداو می باشد ،خالی نخواهدبود. واین کس همان خلیفه خدا درزمین است .پس درهر زمانی چنین شخصی بهم رسد که نمونه کامل علم وعمل بوده ورهبری امت به اوبوده وخلافت الهی درزمین نیزبه عهده او می باشد . وزمین هرگز ازچنین انسانی تهی نخواهد ماند.اما این چنین رهبر وپیشوای جامعه ،گاهی درظاهربوده وحکومت تشکیل می دهد .وگاهی درنهایت نهانی بوده ودرغیبت به سرمی برد .وآن که درغیبت به سرمی برد مردم او را «قطب زمان» می نامند. او درجای بی نشانی زندگی کرده وازاونشانی دردست نمی باشد. هرگاه این امام ورهبرظاهرگردد ودرراس حکومت قرار گیرد ،زمان ،زمانی نورانی خواهدشد.

مراکزمرتبط باموضوع

1.مرکزمطالعات وپژوهش های فرهنگی حوزه علمیه قم،گروه مهدویت

2.مرکزتخصصی مهدی موعود،تلفن 7737801.

3.موسسه فرهنگی انتظارنور،تلفن: 32- 7746830.

4.کتابخانه تخصصی مسجدمقدس جمکران.

5.کتابخانه تخصصی مهدویت،سازمان تبلیغات اسلامی ،291143و...

گفتنی است کتابهای ذیل ازاتقان خاصی برخورداربوده وبااطمینان می توانید برای شناخت آن حضرت ازآنها بهره ببرید:

1.کمال الدین ،شیخ صدوق 2.الغیبه،طوسی 3.الغیبه ،نعمانی4.امامت ومهدویت،آیت الله صافی گلپایگانی5.منتخب الاثر،آیت الله گلپایگانی6.مهدی موعود،علامه مجلسی 7. تاریخ عصرغیبت وعصرظهور،محمدصدرو.....  

 

8-  آیا در رابطه  با اسامی و ملیت های یاران حضرت مهدی(عج) در روایات و احادیث چیزی ذکر شده است؟

احادیثی مطرح است مراجعه شودبه کتاب موعودنامه (نوشته مجتبی تونه ای)

9-  آیا ظهور امام زمان(عج) در روز جمعه خواهد بود؟آیا این نوعی تعیین وقت برای ظهور امام نیست؟

بله درروزجمعه است درسوال33توضیح داده ایم که معنای توقیت چیست

10- وقتی امام ظهور کرد آنهایی که لیاقت ندارند ولی امام را دوست دارند تکلیفشان چیست؟ دیدن امام یا یکی از اولیای خدا در خواب به چه معناست؟

اگردوستی صادقانه باشدحضرت نظری به ایشان میکندوالا کبوترباکبوتربازباباز(سنخیت بایدباشد)

اگرخواب صادق باشد(رویای صادقانه)خیری درپیش است ومنتظریک نعمت حقیقی درزندگی باشید

11- با توجه به اینکه در روایات آمده که امام زمان (عج) با شمشیر حضرت علی (ع) قیام خواهند کرد چطور می توانند در مقابل سلاح های مخوف جهانی ایستادگی کنند؟

شمشیرموضوعیت نداردبلکه همان جهادوپیکارمراداست ثانیاًبعدازتبلیغات فراوان واتمام حجت عملی ولسانی باشرایط خاص پیکار وجنگ شروع میشود ثالثاً دربعضی ازروایات مطرح است که جباران ،خلع سلاح غیرمتعارف میشوندیعنی سلاحهای غیرمتعارف کارنمیکنندرابعاًاحتمال دارد مردم دراثرسطح آگاهی بعدازمدتی این سلاحهارانابودمیکنندویاجنگی شودواین سلاحها کلاازبین برودوشمشیریاشبه شمشیربهترین سلاح دردوران ظهورباشدکه باساختارطبیعت منافات ندارد(برای توضیح بیشترر.ک نشریه موعودشماره19 ص 83)

12-   منظور از چشم جهان بین چیست؟

چشم جهان بین نمادفراماسونری هاست که علامتی است ازدجال که توسط فراماسونهاترویج میشودبااشکال متفاوت وترفندهای زیادودرصدد این هستندکه بگویند حاکم جهان این چشم (دجال)است

درموردفراماسونهاوشیطان پرستی به سخنرانی استادرائفی پورکه دربازارموجوداست مراجعه شود.

13-آیا فردی که تنها به اصول اولیه اسلام پایبند است در درگیری های فکری آخر الزمان می تواند حق را از باطل و مهدی (عج) را از دجال بشناسد؟

مراجعه شود به سوال39

14-  حاج آقا طبق گفته هایی که من شنیده ام می گویند امام مهدی مولود(عج) زمانی ظهور می نمایند که حکومت طاغوت سراسر جهان را فراگرفته باشد و دنیا در فساد باشد. ما در کتاب های دبیرستان خواندیم که ما باید کارهایی انجام دهیم که زمینه را برای ظهور فراهم کنیم تا ظهور منجی انجام گیرد سوال من این است که چگونه با کارهای خود زمینه را برای ظهور فراهم کنیم یعنی به نابسامان شدن اوضاع جهان و طاغوتی شدن آن کمک کنیم یا چیز دیگری ست؟

ازجمله نشانه های غیرحتمی ظهور،گسترش فسادوتباهی است ونبایداین فسادوتباهی هاراجزوزمینه ها وعوامل ظهوردانست .مادرمقابل این سوال پاسخ هایی راارائه می دهیم وقضاوت رابه عهده خودشمامی گذاریم

الف)برای شکل گرفتن وتحقق هرپدیده،چه طبیعی وچه اجتماعی ،عوامل وشرایط چندی لازم است ومعمولاً این پدیده ها بایک سری نشانه هاوعلایم همراه است.ازاین رو عوامل ونشانه های پدیده رابایدشناخت وتفاوت میان آن دورابایددانست تادرهنگام بیان عوامل ونشانه ها ،دچارسردرگمی واشتباه نشویم.

عوامل وشرایط ایجادهرپدیده ،یک سری چیزهاست که باپدیده ،ارتباط استلزامی وانفکاک ناپذیردارند وبایدآنها تحقق پیداکنندتاپدیده محقق شود.اینها درشکل گرفتن پدیده نقش دارندوبدون اینها ،پدیده تحقق نخواهدیافت

امانشانه های یک پدیده ،علامتهایی است که ازوقوع پدیده یانزدیکی وقوع آن ،مردم راآگاه میکندوفایده آن ،علم پیداکردن به وقوع پدیده یانزدیکی وقوع آن است؛نه این که نقشی درایجادپدیده داشته باشند.یعنی باآشکارنشدن نشانه واتفاق نیفتادن آن نیز پدیده می تواندشکل بگیرد.

بنابراین ،نسبت میان شرایط یک پدیده مشروط باپدیده،نسبت استلزامی وانفکاک ناپذیراست،درحالیکه نسبت میان نشانه باپدیده نشاندار، نسبت غیراستلزامی وانفکاک پذیراست.

پدیده ظهوروتشکیل حکومت جهانی حضرت حجت-علیه السلام- نیزازاین قاعده مستثنی نیست. وشرایط وعوامل ونشانه هایی دارد.

شرایط وعواملی مانندوجودقانون جامع وکامل (قرآن وسنت پیامبر(ص))،مجری قانون(حضرت مهدی علیه السلام)آماده بودن عده ای ازاهل ایمان برای یاری آن حضرت وجانبازی درراه اهداف او،و.....ونشانه هایی مانندخروج سفیانی ،ندای آسمانی،فرورفتن زمین درمنطقه بیداء، خروج یمانی ، قتل نفس زکیّه وزیادشدن فساد وتباهی دراین عصرو....

البته نشانه هانیز2گونه اند:1.نشانه های حتمی وقطعی2. نشانه ها ی غیرحتمی .

علایم غیرحتمی باظهور،ارتباط استلزامی ندارد.زیراممکن است برخی ازآنها اصلاواقع نشودولی ظهورتحقق یابد.ولی احتمال داردبرخی ازنشانه ها حادث شودولی ظهورتوأم وهمزمان باآنها شکل نگیردوبدین بیان که : نشانه ها،بیانگرظرف تحقق ظهورباشند،مانند این که گفته شود:نامه رسان هنگامی می آیدکه هواصاف باشد.منظوراین است که نامه رسان درزمان نامساعدبودن هوانخواهدآمد،نه این که هروقت هواصاف بوداومی آید.درباب علایم ظهورنیزمراداست که حضرت مهدی علیه السلام درغیراین اوضاع ظهورنخواهدفرمود،نه این که هروقت این اوضاع پدیدارشد،حضرتش بایدظهورکند.

ازمباحث یادشده برمی آیدکه فسادو..شرط ظهورنبوده بلکه نشانه های ظهورهستند.

نتیجه :فسادو.... شرط ظهورمصلح کل نیستندتابادامن زدن به آن،تحق ظهورراشتاب بخشیم .فسادواصلاح ،2نقطه مقابل وضدیکدیگرندوایجاد فساد،تناسبی باتحقق اصلاح وظهورمصلح کل ندارد به صراحت قرآن ،یکی ازاهداف آمدن انبیاوفرستادن کتابهای آسمانی ، رساندن مردم به این سطح ازرشد وفرهنگ وتعالی است که خودبااختیار، قسط وعدل رابرپادارند(حدید/25).

بنابراین مهم ترین وظیفه مادردوران غیبت،رسیدن خودورساندن دیگران بدین فرهنگ است تا باآمادگی کامل،به پادارنده عدل ودادگسترگیتی راپذیراشویم. شناخت صحیح دین وامام زمان واهداف او وهماهنگی با آن اهداف ازوظایف این دوران پرخطراست .

ب) ازسوی دیگرآن چه که درروایات درباره تکلیف شیعیان درعصرغیبت واقدامات برای نزدیکی ظهورآمده است بیانگرپرهیزگاری وتهذیب نفس دراین عصراست.

درروایت است که: هرکس دوست داردازاصحاب حضرت باشد ،بایدمنتظرباشدودراین حال به پرهیزگاری واخلاق نیکورفتارنمایددرحالی که منتظراست.[غیبت نعمانی ص106]

باتوجه به چنین روایاتی روشن است که ازجمله چیزهایی که موجب فراهم آمدن زمینه های ظهوراست پرهیزگاری وتقواست نه فسادوتباهی.

ج)حضرت علی علیه السلام درنهج البلاغه می فرماید :

توجه کنید که هرمأمومی راامامی است که به اواقتدا میکند،وازنورعلمش برخورداراست (بخش نامه ها) اقتداکردن به امام به معنای الگوقرار دادن حضرت بیان شده است بنابراین همان گونه که دراین زمان امام عصرعلیه السلام عمل به واجبات وترک محرمات وسایرتکالیف واجب ومستحب راسرلوحه زندگی خود قرارداده اند وظیفه شیعیان نیزاین چنین است نه فسادوتباهی .

د)ازامام صادق علیه السلام نقل است که فرمودند:

«کونوالنازیناًولاتکونواعلیناشیئا ؛ ای شیعیان زینت ما باشید»[ الکافی ج 2 ص77ح9]

این روایت بیانگرآن است که شیعیان درتمام زمانها بایستی برای اهل بیت زینت باشند وزینت شدن برای اهل بیت جزباپرهیزگاری وتقوای الهی وپرهیزازفسادوتباهی سازگاری ندارد.

باتوجه به نکات فوق روشن میشود که فسادوتباهی ازنشانه های ظهوراست اما وظیفه ما پرهیزازآن است ،وانجام دادن فسادها ومنکرات ،مخالفت باقرآن وسنت است .

وآنچه را موجب فراهم شدن زمینه های ظهورشده وظهوررانزدیک میکندآن است که ماوظایف خودرابه نحواحسن انجام دهیم وظایفی هم چون اندوهگین بودن برای آن حضرت ،دعابرای تعجیل فرج آن حضرت ،توسل به حضرت وغیره .

شما میتوانیدبرای اطلاع بیشتربه کتابهای مکیال المکارم وخلاصه آن به نام تکالیف مردم درعصرغیبت والنجم الثاقب ،مرحوم نوری-وظیفه الامام فی زین غیبة الامام رجوع نمایید

15- در حال حاضر شرایط لازم برای ظهور امام زمان (عج) فراهم شده است؟

اولاباید بین شرایط وعلائم فرق گذاشت که بابودن تمام شرایط ظهورحتمامحقق میشود ولی اگریکی ازعلامتها نباشدهم بازظهورمی تواند محقق شود همانطوریکه اگرتمام علامتها هم باشندبازظهورمی تواند محقق نشود ولی اگریکی ازشرایط نباشدحتماظهورمحقق نمی شود برای ظهور4شرط لازم است :1. برنامه وقانون جامع 2.رهبر3. یاران 4. پذیرش مردم

که ازشرایط فوق چندموردکاملامحقق است ولی2شرط اخیری تاحدودی تحقق یافته نه صددرصد.

16-همانطور که شما هم می دانید در حال حاضر اولین دینی که در دنیا بیشترین پیرو را دارد آیین برهمایی است به نظر شما چرا این دین انقدر طرفدار دارد؟چرا ما فکر نمی کنیم که دین آنها می تواند کامل باشد؟اگر کامل نبود پس چرا انقدر طرفدار دارد؟ آیا همه ی آنها اشتباه می کنند؟

یک سوال کثرت جمعیت یک گروه آیادلیل برحقانیت آن گروه است؟ پس اگراین معیارراقبول کنیم بایدامام حسین علیه السلام ناحق باشد وعمرویزیدوشمرحق (معیارحق کثرت جمعیت نیست).ثانیاً معیار،عقل انسانی است ثالثاً خوداسلام وامامان وتابعان حقیقی اسلام به مااجازه تقلیددراصول اسلام رانمی دهند(یعنی اصول دین تحقیقی می باشد وخودانسان باید به آنها برسد) که یعنی شاید حتی غیراسلام هم صحیح باشد.(آیه لااکراه فی الدین سوره بقره را مطالعه کنید ازدیدگاه علامه طباطبایی ).رابعاً همه حرفای تمام ادیان غیراسلامی باطل واشتباه نیست بلکه جامع وکامل (روحی ،جسمی،فردی،اجتماعی،سیاسی،فرهنگی و...)نیست ویاافراط وتفریط دارند.

یکی تفریط میکندانسان راحیوان محسوب میکندومانند حیوان فقط،ازش کارمی خواهد دیگری آن رادراوج لذتهای جنسی حقیقت می بیند ودرمقابل دینی وصال کامل رادررهبانیت معنا میکند یکی به امور فردی اهمیت نمی دهد ودیگری به اموراجتماعی وفایی ندارد .اما من فکرمی کنم که یک سوال چرامطرح نشده است  که چرادین اسلام حق است چرامانندعلامه طباطبایی ها ، حسن زاده ها و.. راپرورش داده است و مانند خواجه نصیر وشیخ بهایی رامتولد ساخته است .جواب در2کلمه است اینکه چون متصل به وحی (خدا) است 2مولفه اصلی دارد:الف) جامعیت ب)عدالت (نه افراط ونه تفریط)ودومین کلمه اینکه آورنده ومجریان منسوب ازطرف خداوند ،خیانت نکرده اند یعنی معصوم بوده اند.ودراین بحث ها خیلی مطالب خوابیده است .

17-اختلاف شیعه و سنی را در باب مهدویت بیان کنید؟

دربعضی ازموارد مذاهب مشترکند مثلاًدراینکه ازاولادپیامبراست ازاولادفاطمه زهراست از اولادحسن وحسین است هم رومی است هم شرقی است (یعنی ازطرف مادرغربی می باشندوازطرف پدرآسیایی و....

دربعضی مواردمثل: اینکه امام به دنیا آمده است یانه ؟چه کارهایی انجام می دهد؟و....اختلاف است.اما حتی بعضی ها آمده اندبه جای مهدویت شخصی ،مهدویت نوعی (حکومت عادلانه یا عدالت اجتماعی ) رامطرح نموده اند که بحث مفصلی است .ر.ک مجله موعود،مجله انتظار،کتب اهل سنت (صحاح سته و...)

18-همیشه ما شیعیان می گوییم که حضرت مهدی(عج) زمانی که ظهور می کند اسلام را جهانی خواهد کرد. سوال من این است که آیا این اسلام با اسلامی که ما پیرو آنیم یکی ست؟یعنی همه ی دستورات دین اسلام که ما امروز به آن اعتقاد داریم همان دستوراتی ست که امام زمان(عج) به جهانیان معرفی خواهد کرد؟ 

این اسلام که هست (بدون تحریف ) همان اسلام است که جهانی خواهد شد. اما باید یادمان نرود که اسلامی که مامسلمانان به آن ادعای پیروی داریم توسط خود مسلمانان مسخ شده است .ویایک افراطی گری ویاتفریطی گری یاچیزتزئینی ازاسلام درذهن مسلمانان ساخته شده است .اسلامی که پیامبرمی گوید والان هم بدون نقص دردست ماست غیرازاسلامی است که این مسلمانان به آن ادعای پیروی دارند (اکثریت مسلمانان نه همه شان مراد است)

19-چرا ما مسلمانان لزومات ظهور امام را در سطح جهانی عملی نمی کنیم ولی فراماسونری ها امکانات ظهور دجال را روز به روز بیشتر می کنند؟  

بنابرجواب سوال 18 همیشه وهمه جاکاری اگرمشکل داشت به چندموردبستگی دارد  1) خودمسئله ،مطلب خوبی نیست (ازحیث برنامه ومحتوا) 2) معرفی کنندگان این مسئله آدمهای حسابی نیستند 3) تابعین مسئله ،خیلی آگاهی به مسئله ندارند4) مبلغان (تابعین عمومی وعلما آن مسئله ) خوب تبلیغ نمی کنند 5) امکانات ظهوروبروزاین مسئله توسط مبلغانش مهیانیست 6) مبلغان دراثرافراط وتفریط ،مسئله راخراب می کنند7) مردم طرف دارهم به لسان طرفداری بکنندنه به تمام وجود 8) روزمره گی (که تنبلی وتوقف رابه دنبال دارد) 9) اشرافیت 10 ) دشمنان آن مسئله .

ازاین موارد فوق مورد اول ودوم (خودظهوروامام زمان وائمه اطهاربه عنوان معرفی کنندگان ) مشکلی ندارندولی درسایرمسائل ، ما به مشکل برخورده ایم .

20- علت دعا و صلوات فرستادن برای سلامتی امام زمان (عج) چیست؟با توجه به اینکه اراده ی خداوند بر این است که ایشان سالم و زنده بمانند اصلا هیچ امکان دارد آن وجود مبارک دچار کسالت شوند؟ 

ر.ک سوال5

21-  با توجه به مشخص بودن حق و باطل در زمان ظهور چه نیازی به آن است و آیا ولی فقیه نمی تواند جبهه  را اداره کند؟ 

مشخص بودن حق وباطل برای اهلش است واین اهل درقبل ازظهور خیلی کم وبعدازظهوربسیارزیاداست وولی فقیه هم می آیداین خیلی کم را به طرف بسیارزیاد سوق می دهد .ومباحث دیگری هم مطرح است که مجال نیست  

22-  آیا اکنون حضرت مهدی (عج) به زمان ظهورشان علم دارند؟یعنی آیا از آغاز غیبت می دانستند که چه زمانی ظهور خواهند کرد؟ 

بعضی ازعلماءقائل اندکه امام به زمان ظهورشان علم دارند.بعضی دیگر می گویند به نحوتوقیتی (زمانی) علم ندارد وبه طورکلی علم دارد.

23- آیا یارانه ها در تعجیل امام زمان(عج) تاثیر دارد؟امام زمان (عج) می آید که شرک را از بین ببرد یا به راه راست و خوبی هدایت کند؟با چیزایی که به ما گفتن بیش از چند هزار نفر یار اصلی امام نیستند آیا درست است؟ پس بقیه چه می شوند؟ 

هرکارخیری درجامعه انجام شود وانسانها را به سوی خیرونیکی بکشاندزمینه سازتعجیل فرج است ولی اینکه یارانه ها هم ازاین نوع باشندازحیث کلی کاردرستی بوده است اما نواقصش نمی توانداین کارهاراتبدیل به خیروکارنیک (عمل صالح)بکندتادرتعجیل اثربگذاردولی ازحیث ازبین بردن نسبی فقرمی توان اززمره اعمال صالح وموعدبرای تعجیل ظهوردانست .

بخش دوم سوال،راه راست وخوبی بدون ازبین بردن شرک که خودش یک نقص است امکان پذیرنیست(اول دفع موش کن سپس جمع کوشک کن)بخش سوم :یاران اصلی 313 نفرازانسانها هستند،یک قسمت ازملائکه هستند،بخشی دیگرازیاران هم ازاجنه هستندولی یاران غیراصلی ازانسانها چندحلقه ای است 10هزارنفری چندمیلیونی و.....ازیاران معمولی(غیراصلی)حضرت خواهندبود.

24-آیا امام زمان (عج) ازدواج کرده است؟و اگر ازدواج نکرده اند پس آنوقت به سنت پیامبر (ص) عمل نکرده اند؟! 

عمل به مستحبات وسنت پیامبربااقتضای زمانی ومکانی است که حجت الهی آن راتشخیص می دهددریک جاانجام عمل مقتضی دارد ومانعی ندارد پس عمل می کنندودرجایی بالعکس .وبه امرازدواج هم بایدبادیدوسیع نگاه کنیم .

 

25-  استاد! من یک سنی هستم و همانطور که می دانید ما اعتقاد داریم حضرت مهدی(عج) هنوز به دنیا نیامده اما طبق سخن شما باید اعتقاد شیعه صحیح باشد بنابراین در اینجا یکی از مذاهب دروغ میگوید و حتما اهل آن مذهب جهنمی هستند پس مذهبی که راست می گوید چرا به فکر آن مذهب غلط نیست که آنها را از جهنم نجات دهد؟ آیا باید یک سنت و یک شیوه وجود داشته باشد یا نه؟ 

اگرانسان جاهل مقصردریک مسئله باشدمانندعالم بی عمل حساب میشودولی اگرجاهل قاصرباشدعذری برای انسان جاهل میشودثانیاً اکثرمردم دنیادرپیروی ازمکتب حق به استضعاف (ضعیف شدن) کشانده شده اند ثالثاًدربعضی ازمسائل یک شیوه بایدباشدنه درهمه مسائل . پس اگرکسی آگاهانه به طلب حقی تن درندهددرموردآن مسئله موردحساب واقع می شود وموردعذاب واقع میشود چه شیعه باشدچه سنی .

26-  آیا سال 2012 پایان جهان است و ربطی به ظهور امام زمان(عج) دارد یا نه؟ اگر امام زمان 313 نفر یار داشته باشد و موقع ظهور در جبهه ی حق باشند پس تکلیف میانه رو ها و دیگر افراد چه می شود؟ 

پایان جهان نیست بلکه یک سوءاستفاده سیاسی واقتصادی است همانطوریکه درمورد 11 سپتامبرشد بخش دیگرسوال رادرآخرسوال23 جواب دادیم

27-آیا فردی که منتظر است و می گوید منجی خواهد آمد این منجی کیست آیا همان حضرت مهدی (عج) است یا نجات بخش انسان هاست؟ 

هرکس که منتظراست دنبال نجات بخش انسانهاست که نامش دراسلام مهدی موعودعلیه السلام است اما همه دنیا به طرف رهایی ازظلم بدنبال منجی می گردند

28-امام زمان ظهور میکند اما نه برای ما مسلمانان بلکه برای غربی ها!آنها جلوتر از ما منتظرند و زمینه را آماده کرده اند! 

مامطالبی درسوال 19 بیان کرده ایم که راهگشاست.

29- آیا ما منتظر ظهورهستیم؟ یا ظهور منتظر ماست؟؟؟ 

هم مامنتظرظهوریم هم ظهورمنتظرماست (مابرای رسیدن به قله کمالات وظهورمشتاق تحقق تمام کمالات و زیباییها)

30-آیا ادعای ارتباط با امام زمان(عج) یا ادعای نقش امام زمان در بعضی برنامه ریزی ها و تصمیمات شخصی صحیح است یانه؟ اگر نه چرا برخی از مسئولین کشور چنین ادعاهایی را دارند؟

رجوع کنیدبه سوال47

31-اسلام یعنی تسلیم شدن در برابر خدا؟اسلام یعنی پیروی به زور از دستورات شما نه خدا؟! چند در صد ازخودمان مطمئن هستیم که حالا از حضرت مهدی(عج) مطمئن باشیم؟اگر حضرت مهدی بیاید بعضی ها ترورش میکنند نظر شما چیست؟

دربخشی ازجواب سوال16 به این مطلب اشاره کرده ام که معنای دین داری دراسلام چیست وآیادینداری موجود،دینداری ایده آل است یا جاهلانه .چون شناخت صحیح ازدین اسلام نداریم ودر پی آن فجایعی رخ می دهد.

32-  بعد از شهادت حضرت مهدی (عج) تکلیف دنیا چه می شود؟ دیگر نه منجی داریم نه امیدی به منجی!

بحث شهادت حضرت درجواب سوال2 آمده است .آخرین بشرعالم مثل اولین بشرحجت الهی است پس تکلیف دنیا همیشه با حضورحجت الهی همراه است دراینصورت ناامیدی معنا ندارد یابهتربگویم:این باور(که دیگه منجی نیست ونه امیدی به منجی)صحیح نیست به دلایل وشواهدزیر:

-آیاتی درقرآن دلالت دارد که حکومت روی زمین بدست مومنین ومستضعفین وصالحین تشکیل واداره می شود وهدف اصلی ازخلقت که ایجادعبودیت خالص درسطح کل جامعه است تحقق پیدامیکند ودرراس حکومت ولی عصر (عج)قراردارند.وخداونددرآیه 5سوره قصص می فرماید:«ونریدان نمن علی  الذین استضعفوافی الارض وجعلهم ائمة ونجعلهم الوارثین»

-هم چنین روایات بسیاری درباره تشکیل حکومت عدل الهی جهانی توسط حضرت مهدی (عج) ازائمه اطهارعلیهم السلام رسیده است که همه ،حکایت ازاین داردکه تاریخ باظهورحضرت تازه شروع وآغازمی شودنه به پایان برسد،وشایدبرخی ظهورراباقیامت خلط کرده باشند.

قال رسول الله صلی الله علیه وآله فی حدیث عن الله عزوجل یقول فی آخره عن المهدی (عج):ولانصرنه بجندی ولامدنه بملائکتی حتی یعلن دعوتی ویجمع الخلق علی توحیدی ،ثم لادیمن ملکه ولاداولن الایام بین اولیائی الی یوم القیامه؛درآخرحدیث طولانی پیامبر(صلی الله علیه وآله)فرمودند:خداوند فرمودند:امام مهدی (عج)رابالشکریان خودیاریش میکنم وبافرشتگانم به اومددمی رسانم تاآن که دعوتم راآشکارکندومردمان رابرتوحیدوخداپرستی گردآورد.سپس ملکش (حکومتش)راتدوام بخشم وروزگاررادراختیاراولیای خودقراردهدتاروزقیامت فرارسد.

بنابراین باظهورامام زمان (عج) نه نتهادنیابه پایان نرسیده بلکه شروع حکومت عدل جهانی است که خداوندوعده آن رابه مردم داده است .

33-طبق حدیث «کذب الوقاتون: تعیین کنندگان وقت دروغ گویند»تکلیف اظهار نظر برخی از آقایان مسئول که فرموده اند ظهور بسیار بسیار نزدیک است و به گفته ی یکی از مراجع قم که فرموده اند ظهور امام زمان (عج) را حتی شخص 70 ساله نیز درک خواهد کرد و به چشم خواهد دید، چیست؟

تعیین وقت یعنی مشخص کنندکه درروزخاص وماه خاص وسال خاص امام ظهورمیکنداما احتمال دادن درچندمدت آینده یا بیان کلیات یاهمانطوریکه درروایات روزجمعه راروزظهورمعرفی می کنند اشکالی ندارد

34-تا زمانی که مسلمانان ظاهر گرا همین قرآن را مورد پرستش قرار می دهند و آن را به عنوان صرفا یک کتاب مقدس قبول دارند بدون اینکه از محتوی آن ، هدف نزول و .... بدانند و یا هزاران اعمال پوچ دیگر، خبری از ظهور نیست!ظهور مستلزم آگاهی همین مسلمان هاست. به نظر شما این آگاهی از چه راه هایی به دست می آید؟

ر.ک سوال 7وچندسوال دیگرهم جواب داده شده است

35-آیا ممکن است گنهکاران هم در لشکر امام زمان(عج) باشند؟

ر.ک سوال 54 

36-  با انجام چه اعمالی چهره ی مقدس امام زمان (عج) را خواهیم دید؟ آیا پیش بینی چگونگی مرگ آن حضرت ذکر شده است؟

همانطوریکه ازامام زمان علیه السلام رسیده شرط ،عمل به گفته های امام است نه روئیت ایشان واگرمادرست به دین عمل کنیم امام زمان ،خودش انسان راپیدامیکند.احادیث چگونگی مرگ امام خیلی قوی نیست.

37-   آیا با ظهور امام زمان(عج) بلافاصله که پیروز شدند قیامت برپا خواهد شد؟اگر این چنین باشد ترس از قیامت که نمی گذارد ظهور امام زمان برای ما مثل آرزو باشد، مگه نه؟

نخیرچون دراحادیث مطرح است که عمردنیا بعدازظهور،90درصدش باقی مانده است .

38-  آیا ظهور و قیام امام تنها با آن 313 نفر بر پا خواهد شد یا آنان به عنوان نماینده امام در مناطق مختلف کره ی زمین خواهند بود؟

به عنوان نماینده برای مناطق مختلف جهان هستند.

39-چگونه می توان در دوران غیبت حق وباطل را تشخیص داد و چگونه می توان دین خود را حفظ کرد؟از کجا بدانیم ما در جبهه ی حقیم یا باطل؟از کجا بدانیم وقتی حجت خدا ظهور می کند ما در زمره ی یاران اوییم یا دشمنانش؟

براساس عقل وکلام اهل بیت ازطریق کارشناسان حقیقی دین (علماخالص وبادید بصیر)میتوان حق راتشخیص دادواین باعث حفظ دین می شودودراین صورت درجبهه حق خواهیم بود(اگرعقایدوعلممان رابراساس حق تصحیح کنیم درزمره یاران امام به معنای عامش قرارمی گیریم)

40-   من به آقا علاقه و ارادت خاصی دارم ولی نمی دانم چرا همیشه  احساس می کنم که ایشان ازمن راضی نیستند و این مرا عذاب می دهد آیا واقعا آقا از بنده ی حقیر راضی نیستند؟

بعضی ازافکاروسوسه شیطانی ویاازروی ضعف اراده است شمااگرعقایدتان رابراساس براهین تقویت وعملتان رادراه خداوندصحیحاً انجام دهید(عمل صالح) خداوند زندگیتان رارشدداده وپاکی جدیدی خواهیدیافت وامام هم ازشماراضی خواهدبود.

41-   علائم ظهور امام زمان(عج) چیست؟

              حتمی : 5 تاست 1.صیحه آسمانی 2. خروج یمانی3.خسف درسرزمین بیداء4.خروج سفیانی

علایم         5.قتل نفس زکیه

             غیرحتمی : نزدیکی به ظهوراست شیخ مفیدنزدیک به 50 علامت رادرارشاداتش ازائمه فهرست میکندکه                                                                                                          

                      به شرح ذیل است:

مرحوم شیخ مفید میفرماید :روایات رسیده ازپیامبر(ص) وخاندان وحی ورسالت علیهم السلام بیانگرنشانه ها ورخدادهایی است که پیش ازقیام حضرت مهدی (ع) پدیدارمی گردندکه اهمّ آنها عبارتنداز:

جنبش ارتجاعی سفیانی ، قتل سیدحسنی ، جنگ قدرت بنی عباس ،گرفتن خورشیددرنیمروزماه رمضان ،گرفتن ماه درآخرماه رمضان (برخلاف عادت )،شکافته شدن زمین وفروبردن تجاوزکاران،فرورفتن زمین درمشرق ،فرورفتن زمین درمغرب،توقف خورشیدبه هنگام نیم روزدروسط آسمان ،طلوع خورشید ازمغرب،قتل «نفس زکیه »پشت دروازه کوفه درزمره 70 نفرازشایستگان ،بریده شدن سرمردی ازبنی هاشم میان رکن مقام ،ویران شدن دیوارمسجدکوفه ،آمدن پرچم های سیاه ازطرف خراسان ،قیام وجنبش یمنی ،آشکارشدن مردمغربی وتصرف شام بوسیله سپاه او،فروآمدن ترکهادرجزیره ،فرودآمدن رومیان در«رمله»،طلوع ستاره ای درخشان ونورانی به سان ماه وآن گاه انعطاف خاص آن ....،پدیدارشدن سرخی درآسمان وگسترش آن درآفاق آسمان ،پیدایش ستون آتشی درمشرق به مدت 3تا7روز،قیام امت عرب وبرکنارشدن زمامداران عرب به وسیله ملت های خویش وبه دست گرفتن زمام امورکشورها به وسیله مردم ،خروج جهان عرب ازسیطره عجم،کشته شدن رهبرمصربه دست مردم،انهدام شام واختلاف سه جریان سیاسی درآن ، ورودپرچم های قیس وعرب به مصر،وپرچم های «کنده» به خراسان ،ورودسپاهی ازسوی مغرب ورسیدن آنها به دروازه شهر«حیره» ،آمدن پرچم های سیاه ازسوی مشرق ،شکستن دیوارفرات وجریان یافتن آب درکوچه های کوفه ،خروج60پیامبردروغین، خروج 12 امام دروغین ،وبه آتش کشیده شدن مردگرانقدری ازبنی عباس بین«جلولاء»و«خانقین»،ایجادپل ارتباط میان «کرخ»وبغداد،وزش بادی سیاه درآغاز روز، زلزله ای که انبوهی رابه زمین فرومی برد،ترس وناامنی فراگیری که همه عراق وبغدادرافرامی گیرد،مرگ سریع ودردناک ونقص وزیان دراموال وجان وثمرات ،آفت ملخ نابهنگام وبه هنگام درکشاورزی ،برداشت

کم محصولات زراعی ،جنگ قدرت میان عجم خونریزی بسیاردرمیان آنان ،شورش بردگان برضدّبرده داران وکشتن آنان ،مسخ شدن گروهی ازبدعت گذاران وبه صورت میمون وخوک درآمدن آنان ،تسلط کشورهای عقب مانده به کشورهای زورمندوثروتمند،طنین افکن شدن ندایی ازآسمان ورسیدن آن به گوش جهانیان به زبانهای گوناگون ،پدیدارشدن چهره وسینه ای درکره خورشید،زنده شدن گروهی ازمردگان وبازگشت آنان به دنیا،به گونه ای که مردم آنان راشناخته با آنان دیدارمی کنند.(بحارالانوار،ج 52،ص220 )

42-در کتاب یار مهدی از انتشارات مسجد مقدس جمکران  در یکی از احادیث نوشته شده بود هر حکومتی که قبل ازظهور امام زمان(عج) به وجود آید حکومت طاغوت است. میتوانید این حدیث را با نظام فعلی ما توضیح دهید؟

حدیث نوع حکومتها واکثرحکومتها رامطرح میکند نه همه شان را چون دربعضی دیگر ازاحادیث درموردایران وحکومت متصلش به حکومت مهدوی مطالبی مطرح وموردستایش است همانطوریکه درباره یمن چنین احادیثی است

43-مدیریت امروز کشور های مختلف قائل به جدایی دین از سیاست وحکومت و مدیریت هستند. اما در اندیشه ی مهدویت این دو در کنار هم اند. بفرمایید چه تعاملی بین مدیریت ودین در اندیشه مهدویت وحکومت جهانی برقرار است؟

اشتباه ما وعدم پیشرفت جامعه ما،همان جدایی دین ازسیاست است .اگرمامعنای درستی ازدین وسیاست بکنیم وحکومت علوی را نماداین پیوند بدانیم دیگربرای ما این مسئله حل وباعث رساندن جامعه به کمال خواهیم بود.

44-   در مورد امام زمان(عج) چه کتاب هایی را بخوانیم تا معرفت بیشتری نسبت به ایشان پیدا کنیم؟

معرفت شناسنامه ای نیست بلکه معرفت جایگاه امام وشوون حکومت امام است وبه سوال7وکتب مهدوی مراجعه شود.

45-  معرفتی که در حدیث (من مات و لم یعرف امام زمانه مات موت جاهلیـه) آمده چطور معرفتی ست؟

ر. ک سوال44 

46-   با ذکر منبع ویژگی های حکومت مهدوی را بیان کنید؟

ر.ک موعودنامه (مجتبی تونه ای)(گسترش عدالت/امنیت کامل/رفاه وآسایش /عمران وآبادانی /پیشرفت علم وتکنولوژی)-کمال الدین (شیخ صدوق)-بحارالانوار(شیخ مفید)- منتخب الاثر

47-   چرا وقتی در یک کشور اسلامی مثل ایران بحث هایی در رابطه با سیاست پیش می آید هیچ گاه در رابطه با موضوعی مثل رضایت امام عصر(عج) یا حضور آن حضرت پیش نمی آید؟(موضوع بحث امشب دقیقا مباحثی ست که از کودکی با آن آشناییم)

دربعضی ازسوالات مطرح میشودکه چرااینهمه ازامام زمان ورضایت ایشان دم می زنیدودراین سوال هم برعکس مطرح شده است.مابایدخوب فکرکنیم ودرست عمل کنیم تا رضایت امام زمان رابدست بیاریم باحرف این وآن هم موضع عوض نکنیم (موضع ما واسطه بودن امام برای تمام نعمت هاست چه مادی ،چه معنوی،چه فردی ، چه اجتماعی،چه سیاسی،چه فرهنگی و...)

48-   با ظهور حضرت مهدی(عج) و شکست دادن دجال آیا زندگی ایشان تا قیامت ادامه دارد یا نه؟

همانطوریکه درسوالات دیگر(ازجمله سوال2) مطرح شده است حضرت ازدنیامی رودوسایرائمه حکومت می کنند

49-چرا شناخت ویژگی های حضرت مهدی(عج) برای ما لازم است و منابع شناخت ما در این زمینه چیست؟

دلیل عقلی :هرکس می خواهدپیروکسی باشدبایداول آن کس رابشناسدتاپیروش شود.

دلیل نقلی: هرکس بمیردوامام زمانش رانشناسدبه نوع مرگ جاهلی ازدنیارفته است (دلایل متعددی موجوداست که ما2موردراذکرکردیم).درسوال7 راههای شناخت امام رامطرح کرده ایم .

50- رجعت چیست؟آیا حقیقت دارد که بعد از ظهور و دوران امامت ایشان ،حضرت علی (ع) رجعت می کند ویک دوره خلافت در زمین دارد؟

رجعت :برگشت بعضی ازانسانها بعدازامام زمان (عج) راگویندکه بعضی از این انسانها ازائمه اطهارهستندکه حضرت علی علیه السلام هم ازرجعت کنندگان می باشند(این معنا یک معنای خاص ازرجعت است برای توضیح مفصل به کتاب موعودنامه (مجتبی تونه ای )مراجعه کنید.)

51-   گفته اند که قبل از ظهور جنگی بین خراسانی و سفیانی صورت می گیرد.این کشورمستقر در منطقه خراسان (در قدیم به ری تا بخارا خراسان می گفته اند) است یا شخصی از این منطقه قیام می کند؟ و آیا ظهور از استخر (محل این جنگ طبق روایات) همان استخر شهر ایران قدیم در نزدیکی شیراز است؟

جنگهایی انجام میشوددرچندمرحله ودرچندمکان متفاوت که یکی ازآنها قیام سیدخراسانی است.وظهورامام ازمکه خواهدبود.

52-    در دنیای امروز که فقر بیداد می کند و هیچ چیز در جای خود نیست ایا واقعا حکومت اسلامی امروز زمینه ساز ظهور است یا بر علیه آن؟

حکومت اسلامی تاحدودی برپاکننده احکام وقوانین اسلامی بوده است .اما بازبه نوبه خودش(باامکانات وظرفیتهای جامعه) بافقرمبارزه کرده است .پس میتوان گفت درحدخودزمینه سازبوده است.

53- به نظر شما درست است که افرادی که تبحری در اسلام شناسی و امام شناسی ندارند از روی تعصب افرادی رانائب امام زمان (عج) می دانند؟ آیا امام زمان برای خود زن و فرزندی دارند؟

آدمی میتواند اظهارنظرکندکه آگاهی وتبحّردراسلام (اسلام شناسی) داشته باشدوهمانطوریکه درسوالات دیگرمطرح شده درموردداشتن یانداشتن خانواده اختلاف نظراست.

54-   ایا ممکن است در زمان ظهور انسان گنهکار توبه کند وتوبه اش پذیرفته شود و جز لشکر امام زمان (عج) شود؟  

توبه باشرایطش هرزمانی انجام گیردخداوند توبه راقبول میکندمگرحق الناس را.پس اگر توبه درامورحق الناس (حقوق مردم رااداکند) وحق الله بکندمی تواند ازلشکریان امام باشد.

حمیدرضامرادی پور بازدید : 61 یکشنبه 11 اسفند 1392 نظرات (0)
استاد خارج مهدویت با تأکید بر اینکه امام باقر(ع) تعیین‌کنندگان زمان ظهور را دروغگو خطاب کرده است، اظهار داشت: البته نهی از تعیین وقت، شامل نشانه‌های حتمی ظهور نمی‌شود، به گونه‌ای که امام(ع) در روایتی به ساعت ظهور اشاره کرده است.

به گزارش فرهنگ نیوز ،  آیت‌الله نجم‌الدین طبسی استاد خارج مهدویت حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه بیش از 150 حدیث مهدوی از امام باقر(ع) بیان شده است، ابراز داشت: تنها در یک حدیث امام محمدباقر(ع) از جوانب مختلف به تبیین مسئله مهدویت می‌پردازد، از جمله در ارتباط با علایم ظهور مانند ندای آسمانی،‌ خروج سفیانی، مکان ظهور، قتل نفس زکیه، خسف بیداء (بیابانی در نزدکی مدینه)، خروج یمانی و علایم دیگر ظهور از وجود امام باقر(ع) برای ما روشن شده است.

وی با اشاره به پاسخ امام باقر(ع) به فضیل درباره زمان ظهور که فرمود: «آن‌ها که وقت تعیین می‌کنند، دروغ می‌گویند»، افزود: البته نهی از تعیین وقت، شامل نشانه‌های حتمی ظهور نمی‌شود؛ چرا که امام باقر(ع) در ذیل یک روایتی می‌فرماید: «لَیْسَ بَیْنَ قِیامِ القائمِ وَقَتْلِ النَّفْسِ الزَّکیَّةِ اَکْثَرَ مِنْ خَمْسَ عَشَرَ لَیْلَة»، بین ظهور مهدی(عج) و کشته شدن نفس زکیه، بیش از 15 شب فاصله نیست».

آیت‌الله طبسی با بیان اینکه امام باقر(ع) به ساعت ظهور در روایت اشاره کرده است، خاطرنشان کرد: باقر آل‌محمد(ص) می‌فرماید: «یظْهَرُ الْمَهْدِی بِمَکةَ عِنْدَ الْعِشاءِ مَعَهُ رایةُ رَسُولِ اللهِ(ص) وَقَمِیصُهُ وَسَیفُهُ وَعَلاماتٌ وَنُورٌ وَبیانٌ»، مهدی(عج) هنگام نماز عشا در مکه در حالی که پرچم رسول الله بر دست و پیراهن او را در بدن و شمشیر وی را با خود دارد، ظهور می‌کند و با او نشانه‌ها و نورانیت و بیان ویژه‌ای است.

وی با اشاره به اینکه امام باقر(ع) به محتوای سخنان امام مهدی(عج)، جمع شدن 313 یار در مکه بدون هماهنگی و اطلاع‌رسانی، نخستین حکومتی که از بین می‌برد و برخی از فتوحات حضرت حجت(عج) پرداخته کرده است، ادامه داد: «وَیَجِى‏ءُ وَاللّهِ ثَلاثُ مِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلاً فیهِمْ خَمْسُونَ امْرَأَةً یَجْتَمِعُونَ بِمَکَّةَ عَلى غَیْرِ میعادٍ»، به خدا سوگند! 313 نفر یاران مهدى(عج) مى‏‌آیند که 50 نفر از آنان زن هستند و بدون هیچ‏گونه وعده قبلى در شهر مکه گرد هم جمع مى‏‌شوند»، همچنین امام(ع) فرمود: چون امام مهدی(عج) قیام کند، به مسجد‌الحرام می‌رود و پشت به کعبه می‌ایستد و 313 مرد نزد او حاضر می‌شوند و نخستین سخنی که به زبان جاری می‌کند، این آیه است: «بَقِیَّةُ اللّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ»، نیز بر پایه روایات دیگر، حضرت در مسجد الحرام ضمن اعلام ظهور، خود را به جهانیان معرفی و همگان را به پیروی از خود و پذیرش دین الهی دعوت می‌کند.

نویسنده کتاب «معجم احادیث امام مهدی(عج)» همچنین با اشاره به نقش ایرانیان در زمان ظهور با توجه به روایت امام باقر(ع)، بیان داشت: حضرت محمدباقر(ع) در روایتی ضمن اشاره به پرچم‌هایی که از طرف ایران برای کمک امام زمان(عج) به سوی کوفه حرکت می‌کنند، فرمود: «تَنْزِلُ الرّایاتُ السُّودُ الَّتی تَخْرُجُ مِنْ خُراسان اِلیَ الْکُوفَةِ، فَاِذا ظَهَرَ الْمَهدیُّ بَعَثَ اِلَیه بِالْبَیْعَةِ

حمیدرضامرادی پور بازدید : 66 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم
«و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که می‌زنیم ای آب
موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بی‌تابیم

دجله هر شب هزار و یک قصه از نیستان سامرا دارد
مثل ما که هزار و یک سال است زائر غصه‌های سردابیم

بی‌ تو یک روزِ خوش نبود و نرفت آبِ خوش از گلویمان پایین
یا سرابیم بی تو در پوچی یا که در خواب خویش مردابیم

کی بتابی تو یک شبِ بی ابر، بر شبستان حوض کوچک‌مان؟
و ببینیم باز هم با تو، غرقِ تسبیح موج و مهتابیم

گفته پیری که از بلندی کوه، جویبار دل تو جاری شد
ما که یک عمر رفت و در خوابیم «مگر این چند روز دریابیم»

آمدی بغض کوچه‌ها وا شد، اشکها قطره قطره دریا شد
با شما هر جزیره خضراء شد، در بهارت چه سبز و شادابیم

حمیدرضامرادی پور بازدید : 44 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)

ایجاز شاعرانه ی چشم تو تا کنون

ما را کشانده است به اعجازی از جنون

هر روز در هوای تو پرواز می کنیم

هر روز می شویم چو خورشید ، سرنگون

تا آستین به قصد تو بالا زدیم شد

شمشیرهای تشنه به خون از کمر برون

باید امید هر چه فرج را به گور برد

بیهوده می بری دل ما را ستون ستون...

این شعر هم ردیف غزل های چشم توست

زخمی نزن که قافیه افتد به خاک و خون

حمیدرضامرادی پور بازدید : 51 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)

يا رب زغمش تا چند اشکم ز بصر آيد

بنشسته سر راهش ، شايد  ز سفر آيد

تا چند بنالم زار  شب تا سحر از هجرش

كوكب شِمُرم هر شب ، شايد كه سحر آيد

هر دم كه رخش بينم خواهم دگرش ديدن

بازش نگرم شايد يك بار دگر آيد

 از ديده نهان اما اندر دل من جايش

 او را طلبم هر شب شايد كه ز در آيد

با كس نتوانم گفت من راز درون خویش

كز درد غم هجرش دل را چه به سر آيد

مي سوزم و مي سازم از درد فراق اما

تير غم او بر دل افزون ز شمَر آيد

"حيران" به فغان تا کی با محنت و غم همدم

یارب نظری کان شاه از پرده بدر آید

حمیدرضامرادی پور بازدید : 46 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)

من را نمی شناخت کسی اینجا، گم نامم و به نام تو می نازم

شادم که مثل عده معدودی،شعری برای نام نمی سازم

 

 

شعرم برای توست شعاری نیست،کشتی برای موج سواری نیست

باور مکن که دل به زمین دادم،وقتی تویی بهانه پروازم

 

 

هر جا که نام نامی تو آنجاست،قلبم بهانه غزلی دارد

این سوز ریشه ای ازلی دارد،پس با غم عزیز تو دمسازم

  

شعرم اگر چه هیچ نمی ارزد،سوزانده است نام و نشانم را

می سوزم و به هیزم ابیاتم،بیتی به عشق شعله می اندازم

  

یا صاحب الزمان و زمین موعود،دانای هرکه آمد و هر چه بود

گم نامم و تویی تو،که می دانی،تنها به نام سبز تو می نازم

حمیدرضامرادی پور بازدید : 182 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (2)
aid va ayam novroz



شعر استاد سازگار در تقارن نوروز و ایام فاطمیه



نوروز مانند شب تار است یاران

چشم بهار از گریه خونبار است یاران

جایی که اشک مصطفی ازدیده جاریست

گل هم به چشم دوستان خار است یاران

تبریک در ماه غم زهرا حرام است

مهدی از این تبریک بیزار است یاران

بی معرفت باشم اگر تبریک گویم

وقتی که پیغمبر عزا دار است یاران

تبریک چون گویم که دخت مصطفی را

خونِ جگر جاری به رخسار است یاران

راه گلستان را به روی دل ببندید

زهرا میان درب و دیوار است یاران

زهراست برما مادرو باید بدانیم

مادر به ما ، در حشر غمخوار است یاران

بلبل شده در بوستان هم ناله با گل

گل ،  زارتر ازگل به گلزار است یاران

ما چون خریدار غم زهرا نباشیم

زهرا غم مارا خریدار است یاران

روزی که از فرزند مادر می گریزد

زهرا برای شیعیان یار است یاران

دریایی از خون جاری از چشم تر ماست

حمیدرضامرادی پور بازدید : 53 سه شنبه 22 بهمن 1392 نظرات (0)

به گزارش وبلاگ یوسف زهرای خنجین، معارف عمیق مهدویت ضامن سلامت و سعادت جامعه و فرد فرد انسان‌هاست، اعتقاد به بشارت‌های پیامبران گذشته و ائمه دین(ع) افراد با انگیزه و پرتوانی را در جامعه می‌تواند پرورش دهد، باور به حضور امامی ناظر بر اعمال، از جنبه فردی موجب پاک نگاه داشتن روح و پیراستن اعمال از زشتی‌هاست و از جنبه اجتماعی باعث هم‌دلی مؤمنان و ایستادگی در برابر ظالمان می‌شود، کارکرد وسیع و عمیق آموزه‌های مهدوی، جذابیت خاص موضوع را نشان می‌دهد، به همین دلیل، قشرهای مختلف جامعه پرسش‌های بسیاری در این موضوع دارند که لزوم پاسخگویی صحیح به آن‌ها از راهی مطمئن بر کسی پوشیده نیست.


خبرگزاری فارس: پاسخ آیت‌الله بهجت درباره چگونگی دیدار امام زمان(عج)


پژوهشکده مهدویت در کتاب «مهدویت، پرسش‌ها و پاسخ‌ها» به برخی از شبهات این گونه پاسخ می‌دهد:

راه‌های تشخیص صدق و کذب دیدار افراد با امام زمان(عج)

*رؤیت حضرت به چند طریق امکان دارد و تشخیص صدق و کذب آن چگونه است؟

رؤیت حضرت در عصر غیبت کبرا به سه صورت ممکن است:

الف) در عالم خواب؛

ب) در حال مکاشفه؛

ج) در حال بیداری.

که در حال بیداری از نظر کیفیت و نحوه دیدار سه گونه دارد:

1 ـ دیدار با حضرت با عنوان غیرحقیقی؛ به گونه‌ای که دیدار‌کننده هنگام ملاقات و بعد از آن، هیچ گونه توجهی به شخص حضرت ندارد و ایشان در این دیدار، فردی عادی و ناشناس تلقی می‌شود، این رؤیت ممکن است برای بسیاری از افراد به طور تصادفی و ناشناس رخ دهد و حضرت با افراد برخورد داشته باشد، ولی هرگز او را نمی‌شناسند.

2ـ دیدار حضرت همراه با شناخت؛ یعنی شخص دیدار کننده حضرت را به هنگام دیدار بشناسد، این نوع رؤیت، بسیار اندک و انگشت شمار است؛ زیرا چنین رؤیتی با فلسفه غیبت منافات دارد و در عصر غیبت، اصل بر این است که حضرت از چشمان مردم پنهان باشد، مگر در مواردی که مصلحت مهم‌تری اقتضا کند و حضرت بنا به مصالحی خود را بشناساند که این نوع دیدار فو‌ق‌العاده اندک است؛

3ـ رؤیت حضرت در حال غفلت از حضور امام، یعنی شخص حضرت مهدی(عج) را ملاقات می‌کند، ولی در آن حال به حضور حضرت توجهی ندارد و وی را فردی عادی می‌پندارد، اما پس از ملاقات با توجه به دلایل و شواهد موجود، یقین پیدا می‌کند که وی امام عصر(عج) بوده است.

بیشتر تشرفاتی که در کتاب‌ها نقل شده است، از این نوع است و نشناختن نیز یا به دلیل غفلت شخص دیدار کننده در آن حال است و یا به دلیل اینکه حضرت در او تصرفات تکوینی و ولایی کرده و اجازه شناخت را به وی نمی‌دهد؛ ولی بعد از جدایی، از قراین دیگر قطع پیدا می‌کند که وی امام بوده است.

اما تشخیص صدق و کذب چنین رؤیت‌هایی، به دلیل یقینی و صدق گوینده نیاز دارد، چنین ادعاهایی از افراد ناموثق و بی‌تقوا پذیرفتنی نیست و اصل بر تکذیب مدعی چنین دیدارهایی است، مگر اینکه به صحت گفتار وی یقین داشته باشیم.

دلیل ناشناس بودن امام زمان(عج) در عصر غیبت

*چرا افراد هنگام ملاقات امام را نمی‌شناسند؟

زیرا غیبت که به معنای ناشناس بودن حضرت است، اقتضا می‌کند که دیگران حضرت را نشناسند، پس نشناختن حضرت در چنین ملاقات‌هایی طبق قانون غیبت بوده و دلیل نمی‌خواهد؛ زیرا ایشان در حال غیبت‌اند و نباید غیبت و ناشناس بودن، به ظهور و شناسایی تبدیل شود.

در عین حال با اینکه در زمان غیبت به دلایلی که موجب غیبت شده، امام مهدی(عج) باید از دیده‌ها مخفی باشند، ممکن است کسانی که مشکل بزرگی دارند یا به مقامات معنوی عالی دست یافته‌اند، به محضر آن حضرت شرف‌یاب شوند.

البته این شرف‌یابی می‌تواند متفاوت باشد، برخی حضرت را می‌بینند ولی نمی‌شناسند؛ گروهی می‌بینند و می‌شناسند و حضرت هم با آنان سخن می‌گوید؛ برخی او را می‌بینند و می‌شناسند و اجازه می‌یابند که با ایشان سخن بگویند، این تفاوت‌ها به دلیل اختلاف درجات معنوی افراد است.

در هر حال دلیل اینکه افراد کمی هنگام ملاقات، آن حضرت را می‌شناسند، آن است که شایستگی دیدن همراه با شناخت، در افراد کمی وجود دارد.

چرا نباید برای دیدن بقیة‌الله(عج) اصرار کرد

*آیا دیدن امام زمان(عج) دارای شرایط خاصی است و نصیب هر کسی می‌شود؟ و آیا ندیدن آن حضرت مصلحتی دارد؟

دیدن امام زمان(عج) در عصر غیبت کبری امکان داشته و اگر کسی توفیق یابد، سعادت بزرگی نصیبش شده است، اما همه سعادت این نیست که انسان شبانه‌روز تلاش کند و خواهان دیدن امام باشد، البته دیدن حضرت سبب نمی‌شود که انسان گناه نکند؛ زیرا برخی انسان‌های معاصر دیگر امامان(ع) با وجد دیدن امام معصوم باز هم گناه می‌کردند و حتی گاهی با آنها مخالفت می‌کردند.

دیدن حضرت تأیید بر کردار درست انسان نیست؛ اگر چه نصیب هر کس نمی‌شود، ندیدن حضرت هم دلیل بر خرابی اعمال نیست، بسیاری از بزرگان، علما و مجتهدان، امام زمان(عج) را ندیدند، ولی چه بسا افرادی که مسلمان هم نبودند، ولی چون به مقام اضطرار رسیدند، حضرت از آنها دست‌گیری کرده و از این جهت امام را دیده باشند.

مهم این است که اگر ما او را نبینیم، او ما را می‌بیند و همین اعتقاد برای ترک گناه کافی است.

احمد ‌بن حسن بن ابی‌صالح خجندی، مدتی در جست‌وجوی امام زمان(عج) شهرها را می‌گشت و بسیار جدی بود و اصرار داشت که به حضور آن حضرت مشرف شود، عاقبت نامه‌ای از طریق حسین‌بن روح به این مضمون برای حضرت مهدی(عج) نوشت: «دل من، شیفته جمال تو گشته و همواره در فحص و طلب تو می‌کوشم، تمنا دارم جوابی مرحمت فرمایید که قلب من ساکن شود و دستوری در این باره فرمایید».

جواب آمد: «هر کس در خصوص من جست‌وجو و تجسس کند، مرا می‌طلبد و هر کس مرا بیابد، به دیگران بنماید و هر کس مرا به دیگران بنماید، مرا به کشتن دهد و هر کس مرا به کشتن دهد، مشرک شود».

بنابراین احتمال دارد که به صلاح ما نباشد آن حضرت را ملاقات کنیم، چه بسا دیدار حضرت مایه عجب، تکبر و خودپسندی ما شود که خود مایه هلاکت انسان است.

نظر آیت‌الله بهجت درباره علت نقاب دیدار ما با امام زمان(عج)

*آیا اگر از گناه اجتناب کنیم و منتظر واقعی باشیم، امام زمان(عج) به ما سر می‌زند؟

قطعا گناه کردن، مهم‌ترین علت محرومیت از عنایات امام زمان(عج) است، امام مهدی (عج) نیز در توقیع شریفشان به شیخ مفید می‌فرماید: «ما را از ایشان(شیعیان) چیزی محبوس نکرده است، مگر گناهان و خطاهایی که از ایشان به ما می‌رسد و ما آن را ناخوش می‌داریم و از ایشان نمی‌پسندیم».

آیت‌آلله بهجت نیز بیان فرموده‌اند: اگر بفرمایید چرا به آن حضرت دسترس نداریم، جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ترک محرمات ملتزم نیستند؟ او به همین از ما راضی است؛ زیرا «اورع الناس من تورّع عن المحرمات»؛ پرهیزکارترین مردم کسی است که از کارهای حرام بپرهیزد، ترک واجبات و ارتکاب محرمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است.

بنابراین اگر ما از گناه اجتناب کنیم و منتظر واقعی باشیم، به مقامی می‌رسیم که غیبت و حضور برایمان فرقی ندارد، امام سجاد(ع) به ابوخالد کابلی می‌فرماید: «ای ابوخالد! به درستی که مردم زمان غیبت حضرت مهدی(عج) آنان که معتقد به امامت هستند و در انتظار ظهور او به سر می‌برند، با فضیلت‌ترین مردم همه زمان‌ها هستند؛ به دلیل اینکه خداوند متعالی عقل و فهمی به آنان عنایت کرده که غیبت در نزد آنان به منزله ظهور و مشاهده گشته است».

از این رو، در حدیث دیگری امام جعفر صادق(ع) می‌فرماید: «هر کس دوست دارد که از یاران حضرت قائم(عج) شود؛ باید که منتظر باشد و در عین حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو مشغول شود».

بنابراین اگر کسی ترک گناه کند و منتظر امامش باشد، از یاران واقعی حضرت به شمار می‌آید، آن‌گاه اگر بزرگترین توفیق الهی او را دریابد، غیبت و و ظهور حضرت برایش تفاوت نخواهد داشت.

حمیدرضامرادی پور بازدید : 73 دوشنبه 21 بهمن 1392 نظرات (0)

* مگر حضرت بقيةالله به من خلاف ميفرمايد؟! شاه بايد برود.



مرحوم حجت الاسلام سيد محمد کوثري (ره)( روضه خوان مراسم های امام خمینی) نقل مينمايد: يک روز من در منزل آقاي آيت الله فاضل لنکراني، از استادان حوزه علميه قم بودم و يکي از فضلاي مشهد آنجا بودند. ايشان به نقل از يکي از دوستانشان نقل کردند که در نجف اشرف در خدمت امام بوديم و صحبت از ايران به ميان آمد. من گفتم اين چه فرمايشهايي است که در مورد بيرون کردن شاه از ايران ميفرماييد؟ يک مستأجر را نميشود از خانه بيرون کرد، آن وقت شما ميخواهيد شاه را از مملکت بيرون کنيد؟ امام سکوت کردند. من فکر کردم شايد عرض مرا نشنيده اند. سخنم را تکرار کردم.



امام برآشفتند و فرمودند: فلاني چه ميگويي؟ مگر حضرت بقيةالله صلوات الله عليه به من (نستجيربالله) خلاف ميفرمايد؟! شاه بايد برود.



و همان هم شد و شاه از مملکت بيرون رفت. ميبينم که ايشان چنين پيوندي با حضرت بقيةالله (عج) داشتند.
برای اطلاع بیشترمراجعه کنید: فصلنامه انتظار ، ش14، ص5.

***

* ايرانيان حکومت اسلامي را تداوم ميدهند؛ آنگاه حضرت مهدي (عج) ظهور خواهند کرد



مرحوم حجت الاسلام محمد دشتي ميگويد: ((در روزهاي بسيار سخت و اندوه باري که حضرت امام خميني (ره) از عراق بيرون رفتند و کويت با اقامت امام موافقت نکرد و همه عاشقان نگران بودند که امام به کجا ميرود و چرا يک ميليارد مسلمان آن چنان وابسته و خود فروخته اند که قدرت پناه دادن به يک رهبر اسلامي را ندارند، يکي از علماي عارف و اهل بصيرت و مکاشفه به منزل قبلي امام خدمت آيتالله پسنديده (ره) برادر بزرگ امام آمد و فرمود: نگران نباشيد، آسيبي به آقاي خميني نميرسد و ايشان وارد ايران شده، حکومت اسلامي تشکيل ميدهد و تا سالها آن را شخصاً اداره ميفرمايد و پس از ايشان تا سالها، ايرانيان حکومت اسلامي را تداوم ميدهند؛ آنگاه حضرت مهدي (عج) ظهور خواهند کرد.))



برای اطلاع بیشتر: فصلنامه مشرق موعود ، ش 8 ، سرمقاله

***

* حکومت اسلامي تشکيل ميدهيم و پرچم را به صاحب پرچم ميسپاريم

آقاي علي محمد بشارتي ـ وزير پيشين کشور ـ نقل ميکرد که: در تابستان سال 1358، هنگامي که مسؤول اطلاعات سپاه بودم، گزارشي داشتيم که: آقاي ... در مشهد گفته است: ((من بالاخره عليه امام اعلام جنگ ميکنم.))
من خدمت امام رسيدم و ضمن ارائه گزارش، خبر مذکور را هم گفتم. ايشان سرش پايين بود و گوش ميداد، اين جمله را که گفتم سر بلند کرد و فرمود:
((اينها چه ميگويند، پيروزي ما را خدا تضمين کرده است. ما موفق ميشويم، در اينجا حکومت اسلامي تشکيل ميدهيم و پرچم را به صاحب پرچم ميسپاريم.))
پرسيدم: خودتان؟ امام سکوت کردند و جواب ندادند .
محمد دشتي، آينده و آينده سازان، ص 105.

***


فرزند استاد عرفان امام خمینی ( آیت الله شاه آبادی ) نقل می کنند: قبل از تشریف فرمایی امام به نجف، شبی در خواب دیدم که در ایران آشوب و جنگ است، به ویژه در خوزستان. سر تمام نخل های خرما یا قطع شده بود یا سوخته بود. در این جنگ، یکی ازنزدیکان من شهید شده بود و این جنگ که خیلی طولانی شده بود، فرماندهی اش را حضرت سید الشهداء علیه السلام بر عهده داشتند که با پیروزی ایران تمام شد... و از خواب بیدار شدم. پس از تشریف فرمایی امام به نجف، خواب را برایشان تعریف کرد و ایشان گفتند: یک نکته به تو می گویم که تا زمانی که زنده ام جایی بیان نشود. روزی در قم، آیت اللّه شاه آبادی مسیر حرکت را بیان کرد و فرمود که: «تو انقلاب خواهی کرد و پیروز هم می شوید و جنگی در خوزستان برایتان رخ می دهد که یکی از اقوام ما نیز در آن جنگ به شهادت نایل خواهد شد.» سپس فرمود: «حالا البته زود است، تا آن زمانی که این مسیر شروع شود، زود است، امّا می رسد» و همان وقایع اتفاق افتاد.
آدرس :

http://www.hawzah.net/hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=4723&id=37715

***



و با گزارشی مفصل تر امام جمعه قم حجت الاسلام سعیدی شب 21 بهمن ماه 88 در سلسله نشست های بصیرت در مسجد اهل البیت قم نقل کردند :

امام خمینی(ره) از طریق استاد عرفانش آیت الله شاه آبادی در جریان این قیام و نهضت عظیم الهی قرار گرفت و بی خبر از وقوع این نهضت نبود. آیت الله نصرالله شاه آبادی فرزند آیت الله شاه آبادی، استاد امام خمینی(ره) که الان در قم تشریف دارند می گفتند که من در سال 43 خوابی دیدم که در خوزستان نخل ها قطع و آتش همه جا را فراگرفته است و امام حسین(ع) در خیمه ای نشسته اند و بسیار ناراحت هستند و دو زن دیگر نیز در خیمه کناری ایشان مشغول ناسزا هستند و این قدر فهمیدم که ظاهرا آنها دو زن پیغمبر هستند، این خواب را به امام خمینی گفتم و از ایشان خواستم آن را تعبیر کنند. امام ابتدا تنها گفتند خیر است؛ اما با اصرار من و با شرط اینکه به عنوان راز تا هنگام زنده بودن ایشان، برای کسی بیان نکنم، فرمودند که ما از نجف به ایران می رویم، شاه می رود و نهضت پیروز می شود، در ابتدای نهضت از طرف برخی از فرقه ها توطئه هایی علیه نظام می شود؛ اما همه آنها خنثی می شود بعد از آن از طریق عراق از خوزستان به ایران حمله می شود و حتی در این جنگ یکی از اعضای خانواده شما(آیت الله شاه ابادی) هم شهید می شوند؛ اما باز هم ما پیروز می شویم.



حجت الاسلام و المسلمین سعیدی افزود: آقای شاه آبادی گفتند سخن امام به اینجا که رسید فرمودند تا اینجا تعبیر خواب شما بود؛ اما پدر شما سیر نهضت را از ابتدا تا انتها برای من گفته اند و من همه آن را می دانم.



آدرس:
http://rasanews.ir/NSite/FullStory/SendToFriends/?Id=75222

***



* پیشگویی انقلاب امام خمینی در بیان ائمه معصومین



امام موسی کاظم علیه السلام: رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ‏ .



***
* کنگره های کاخ کسری و انقلاب ایران عيد ولادت حضرت رسول- صلى اللَّه عليه و آله- و عيد ولادت حضرت صادق- سلام اللَّه عليه- خداوند ان شاء اللَّه مبارك كند بر همه شما و بر همه مسلمين جهان و بر ملتهاى بزرگ اسلامى خصوصاً ملت ايران، ان شاء اللَّه مبارك باشد ..... در ولادت حضرت رسول- صلى اللَّه عليه و آله- قضايايى واقع شده است، قضاياى نادرى به حسب روايات ما و روايات اهل سنت وارد شده است كه اين قضايا بايد بررسى بشود كه چى است. از جمله قضيه شكست خوردن طاق كسرى‏ ( در مدائن ) و فرو ريختن چهارده كنگره از آن قصر ..... اينكه چهارده كنگره از كنگره‏هاى قصر ظلم خراب شد، به نظر شما نمی‏آيد كه يعنى‏ در قرن چهاردهم اين كار می‏شود، به نظر شايد بيايد اين، محتمل هست كه اين بناى ظلم شاهنشاهى بعد از چهارده قرن از بين می‏رود و بحمد اللَّه رفت از بين‏ .

صحيفه نور امام، ج‏19، ص: 437



***

من راجع به حضرت صديقه- سلام اللَّه عليها- خودم را قاصر مى‏دانم كه ذكرى بكنم، فقط اكتفا مى‏كنم به يك روايت كه در كافى شريفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روايت اين است كه حضرت صادق- سلام اللَّه عليه- مى‏فرمايد: فاطمه- سلام اللَّه عليها بعد از پدرش 75 روز زنده بودند در اين دنيا، بودند و حزن و شدت برايشان غلبه داشت و جبرئيل امين مى‏آمد خدمت ايشان و به ايشان تعزيت عرض مى‏كرد و مسائلى از آينده نقل مى‏كرد. ظاهر روايت اين است كه در اين 75 روز مراوده‏اى بوده است؛ يعنى، رفت و آمد جبرئيل زياد بوده است و گمان ندارم كه غير از طبقه اول از انبياى عظام‏ درباره كسى اين طور وارد شده باشد كه در ظرف 75 روز جبرئيل امين رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتيه‏اى كه واقع مى‏شده است، مسائل را ذكر كرده است و آنچه كه به ذريه او مى‏رسيده است در آتيه، ذكر كرده است و حضرت امير هم آنها را نوشته است، كاتب وحى بوده است حضرت امير، همان طورى كه كاتب وحى رسول خدا بوده است- و البته آن وحى به معناى آوردن احكام، تمام شد به رفتن رسول اكرم- كاتب وحى حضرت صديقه در اين 75 روز بوده است. ........ جبرئيل به طور مكرر در اين 75 روز وارد مى‏شده و مسائل آتيه‏اى كه بر ذريه او مى‏گذشته است، آن مسائل را مى‏گفته است و حضرت امير هم ثبت مى‏كرده است. و شايد يكى از مسائلى كه گفته است، راجع به مسائلى است كه در عهد ذريه بلندپايه او حضرت صاحب- سلام اللَّه عليه- است، براى او ذكر كرده است كه مسائل ايران جزو آن مسائل باشد، ما نمى‏دانيم، ممكن است‏.

صحيفه نور امام، ج‏20، ص: 4-5



***



* حدیث فَيُوطِئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ


قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله: يَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوطِئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ


ترجمه فارسی این حدیث در کلمات امام خمینی

بارها حضرت امام به زبان صریح و ساده این روایت بالا رو ترجمه کردند.


((انقلاب مردم ايران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهاني اسلام به پرچمداري حضرت حجت ارواحنا فداه است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.)) صحيفه نور امام، ج‏21، ص: 327


((اميدوارم که اين انقلاب، يک انقلاب جهاني بشود و مقدمه براي ظهور بقيه الله (ارواحنا له الفداء) باشد.)). صحيفه نور امام، ج‏16، ص: 131

((اميد است که اين انقلاب، جرقه و بارقهاي الهي باشد که انفجاري عظيم در توده هاي زير ستم ايجاد نمايد و به طلوع فجر انقلاب مبارک حضرت بقيةالله (ارواحنا لمقدمه الفداء) منتهي شود.)). صحيفه نور امام، ج‏15، ص: 62


((دست عنايت خداي تبارک و تعالي بر سر اين ملت کشيده شده است و ايمان آنها را تقويت فرموده است که يکي از علايم ظهور بقيه الله (ارواحنا فداه) است.)) صحیفه نور امام، ج 16، ص 130.

((ما با خواست خدا، دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهاي اسلامي ميشکنيم و با صدور انقلابمان که در حقيقت صدور انقلاب راستين و بيان احکام محمدي است، به سيطره و سلطه و ظلم جهانخواران، خاتمه ميدهيم و به ياري خدا، راه را براي ظهور منجي، مصلح کل و امامت مطلق حق، امام زمان (ارواحنا فداه) هموار ميکنيم.)) . صحیفه نور امام، ج 20، ص 132.


((همه ما انتظار فرج داريم و بايد در اين انتظار خدمت کنيم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما بايد کوشش کنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا کند و مقدمات ظهور انشاءالله تهيه شود.))
صحیفه نور امام، ج 7، ص 255.


((با اتّکال به خداي تبارک و تعالي و پشتيباني صاحب اين کشور، امام زمان (سلام الله عليه) اين مقصد را به آخر برسانيد و خواهيد رسانيد.)) صحیفه نور امام، ج 14، ص 330


((خداوند همه ما را از اين قيدهاي شيطاني رها فرمايد تا بتوانيم اين امانت الهي [جمهوري اسلامي] را به سر منزل مقصود برسانيم و به صاحب امانت، حضرت مهدي موعود (ارواحنا لمقدمه الفداء) رد کنيم.)) صحیفه نور امام، ج 18، ص 472،


((ما امروز دورنماي صدور انقلاب اسلامي را در جهان مستضعفان و مظلومان بيش از پيش ميبينيم و جنبشي که از طرف مستضعفان و مظلومان جهان عليه مستکبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، اميدبخش آتيه روشن است و وعده خداوند تعالي را نزديک و نزديکتر مينمايد. گويي جهان مهيا ميشود براي طلوع آفتاب ولايت از افق مکه معظمه و کعبه آمال محرومان و حکومت مستضعفان.)) صحیفه نور امام، ج 17، ص 480


((سلام بر ملت بزرگ ايران که با فداکاري و ايثار و شهادت، راه ظهورش را هموار ميکنند.))
صحیفه نور امام، ج 21، ص 325،



((من اميدوارم که اين کشور با همين قدرت که تا اينجا آمده است و با همين تعهد و با همين بيداري که از اوّل قيام کرده است و تا اينجا رسانده است، باقي باشد اين نهضت و اين انقلاب و قيام تا صاحب اصلي انشاءالله بيايد و ما و شما و ملت ما، امانت را به او تسليم کنيم.))

صحیفه نور امام، ج 15، ص 230

حمیدرضامرادی پور بازدید : 53 شنبه 19 بهمن 1392 نظرات (0)

در این قسمت 15 داستان توسل و استغاثه دوستداران امام زمان(عج)، نقل شده است.

1. توسل و قضا و قدر الهی
جناب آقا میرزا عبدالرزاق حائری می نویسد:
« همسر مرحومه ام، از ماه مبارک رمضان سال 1362 قمری، در همدان مریض شد و مرض او منجر به امراض دیگر گردید.
برای معالجه به تمامی اطباء و دکترهای درجه یک ایرانی و خارجی و متخصصین مراجعه کردیم و از داروهای مختلف که معمولاً با قیمتهای گزاف تهیه می شد، استفاده نمودیم.
در مدت مرض و معالجه با آن داروها که تقریباً هفت ماه طول کشید، معمولاً معالجه با دعاهای مجرب و ختومات معتبر و انواع توسلات و استشفاء به تربت امام حسین علیه السلام و حتی به تربت قبر مطهر که از طریق مخصوصی به دست آمده بود، نیز همراه بود.
از جمله آنها که مخصوصاً با حال تضرع و توجه و گریه انجام می شد، توسل به حضرت ولی عصر روحی فداه بود. به ایشان عریضه ای نوشتم و دو رکعت نماز خوانده و زیارت "سلام الله الکامل التام ..." ( این استغاثه در مفاتیح الجنان بطور کامل ذکر شده است. ) را در روز جمعه انجام دادم، اما با همه این احوال، مرض و درد آن مرحومه شب و روز شدیدتر می شد به طوری که در اواخر از شدت درد، در سختی زیاد و فریادزدن بود و هر غذایی حتی نصف استکان آب جوجه را استفراغ می کرد و دیگر راضی به مرگ خود شده بود و مکرر التماس می کرد، شکم مرا پاره کنید من که هر ساعت با این درد جان می دهم.

بالاخره یا خوب می شوم با می میرم و لااقل از درد آسوده می شوم؛ چون شکم، ورم فوق العاده ای داشت و حتی بستگان و دوستان هم به آنچه خودش می گفت راضی شده بودند. حال من هم طوری بود که آنها رقت می کردند.
بالاخره کار به جایی رسید که از حضرت حجت ارواحنا فداه گله مند شدم و حتی به خاطر توسل یکی از دوستان در همان ایام به آن حضرت و اثر دیدن فوری او، از ایشان قهر کردم و گله ام این بود که یا حجت الله اگر مرض حتمی و شفایش امکان پذیر نیست، یک طوری به من بفهمانید. شما به این روسیاه اعتنای سگ هم نمی فرمایید، والا مطلب را می فهماندید.

در شدت مرض و درد، شب چهارشنبه یازدهم ربیع الثانی، مریض از دنیا رفت.
من در آن وقت نتوانستم کنار او باشم؛ ولی بعضی از زنهای مورد اعتماد گفتند:
خودش در حالی که قبلاً زبان او از تکلم بسته شده بود، زبان باز کرد و شهادتین گفت و عرضه داشت:
ای کننده در خیبر، به فریادم برس و جان را تسلیم کرد.

من حتی از کثرت اندوه نتوانستم به غسالخانه بروم. بالاخره اینها گذشت. روز ختم فاتحه آن مرحومه در مسجدی (مسجد محله حاجی) که نماز می خوانم، سید بزرگواری از شاگردان و مخصوصین خودم، به نام آقا میرعظیم، در مجلس گفتند: دیشب، شب پنج شنبه دوازدهم ربیع الثانی، حضرت حجت عصر علیه السلام را در خواب دیدم و به حضورشان شرفیاب شدم.

حضرت این لفظ را بدون کم و زیاد، فرمودند:
« برویم تسلیت میرزا عبدالرزاق. »
و بعد هم چیزهایی مرحمت نمودند که مربوط به این موضوع نیست.

وقتی که این سید جلیل خواب را برای من نقل کرد، بی اختیار و به سختی به سر خود زدم و از جسارتی که عرض کرده بودم (گله کردن از حضرت)، خیلی خجالت کشیدم. من چه قابلیتی دارم که آن حضرت به تسلیت این سگ روسیاه خود بیایند.

به هر حال اثر تسلیت حضرت به خوبی ظاهر گشت و اندوهم که فوق طاعت بود، نسبتاً کم و آرام شد و به نظرم رسید که با این فرمایش، هم جواب عریضه ام را داده اند و بنده روسیاه خود را از گله و قهر بیرون آوردند و هم به من فهماندند که مقدرات حتمی، قابل تغییر نیست و هم بر یقینم افزودند. »

2. عنایت حضرت به طلاب
آیت الله علی پناه اشتهاردی که از اساتید بنام حوزه علمیه قم می باشند، در رابطه با حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) این دو قضیه را در شب آخر ماه صفر سال 1409 هجری قمری نقل فرمودند یکی از آنها مربوط به قبل از آمدن ایشان به قم و دیگری بعد از ورود به قم است.

ماجرای اول :
« قبل از آمدن به قم در اشتهارد تا مطوّل (از کتب حوزوی) خوانده بودم و خیلی مایل بودم که به حوزه علمیه قم بیایم.
ولی ممکن نمی شد و خصوصاً از نظر امور مادی در مضیقه بودیم. کثرت علاقه به حدی بود که من قبل از طلوع صبح به مسجد چهار محله می رفتم و مخصوصاً توسل به حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) پیدا می کردم و گریه و ناله داشتم و می خواستم تا اسباب رفتنم به قم فراهم شود.
نام حضرت را می بردم و اشک می ریختم. تا آنکه شبی در عالم رؤیا خواب دیدم من را با این شعر امر به رفتن به قم فرمودند و وقتی بیدار شدم دیدم شعر در یادم مانده و آن این بود:

تا خود نروی به پای خود در ره دوست
تا جان نکنی فدای خاک ره دوست
از این خواب فهمیدم که ماندن فایده ندارد و باید خود برای رفتن به قم تصمیم بگیرم. چون در آنجا مکتبی بود که درس می گفتم و مخارج ما را تأمین می کرد، همان روز آمدم خداحافظی کردم و آماده شدم که رهسپار قم گردم.
هر چند التماس کردند که اگر حاجتی داری حاجتت را برآورده کنیم و بمانید. گفتم: نه، من برای ادامه تحصیل باید به قم بروم. و بحمدالله موفق شدم و سال 1320 شمسی به قم آمدم ».

ماجرای دوم :
« اما آنچه را بعد از ورود به قم از ناحیه حضرت می دانم این بود که همان سالهای اول که به قم آمدم رساله عروة الوثقی چهار حاشیه ای تازه از چاپ خارج شده بود به حواشی آیات عظام: بروجردی، قمی و اصفهانی. من خیلی مایل بودم آن را بخرم و مباحثه فقهی داشته باشم. پیش کتابفروشی رفتم گفت: سه تومان است.

من فقط سی شاهی بیشتر نداشتم التماس کردم تخفیف بدهد؛ گفت: جای چانه ندارد و بعد ده شاهی آن را کم کرد. دیدم قدرت مالی برای خرید آن ندارم مأیوسانه برگشتم و توسل به حضرت ولی عصر(ارواحنا فداه) پیدا کردم و اینکه من محتاج این کتابم و باید وسیله اش را جور کنید.
سابق در مدرسه فیضیه لوله کشی نبود و برای توالت ها آفتابه می بردند. من درب حجره بودم یک وقت دیدم شخصی آمد و گفت: اجازه هست از آفتابه شما استفاده کنم؟ گفتم: مانعی ندارد. آفتابه را برد و برگشت دیدم چیزی گذاشت و رفت.
وقتی آمدم دیدم سه تومان گذاشته و رفته. من خیلی تعجب کردم، زیرا به فرض که می خواست پول بدهد یک قران بود.
لکن این سه تومان است؛ فهمیدم که چون توسل به حضرت حجت پیدا کردم حضرت برای خرید کتاب حواله کرده اند بلافاصله کتاب را خریدم و بعد هم موفق به جمع آوری مدارک عروه و ... شدم. »


3. عریضه نویسی به حضرت حجت(عج)
حجت الاسلام سید کاظم قزوینی که از علما و نویسندگان والامقامند در رابطه با حضرت حجت(عج) دو داستان ذیل را بیان فرمودند:

ماجرای اول :
« در سنه 1392 قمری در کربلا امور شهریه طلاب از طرف یکی از آقایان به اینجانب واگذار شده بود.
شب اول ماه که مصادف با شب جمعه بود پولی برای شهریه طلاب موجود نبود و احتیاج به نزدیک هزار دینار داشتم. فکر کردم از چه کسی قرض کنم؟
چون به هر کس می گفتم، پشتوانه ای را که لازم بود ارائه دهم نبود. عریضه ای به خدمت حضرت ولی عصر(سلام الله علیه) به این مضمون نوشتم:
« اگر داستان آیت الله العظمی مرحوم سید مهدی بحرالعلوم در مکه صحت دارد، این پول را حواله کنید. »
و عریضه را شب در ضریح مقدس ابا عبدالله الحسین ـ علیه السلام ـ انداختم.

صبح بین الطلوعین بود که شخصی از تجار بغداد به منزل آمد و بعد از صبحانه مبلغ هزار دینار عراقی داد. حالتی مخصوص به من دست داد و خطاب به حضرت صاحب عرض کردم:
« آقا نگذاشتید آفتاب طلوع کند. »


ماجرای دوم :
« شخصی است به نام سید قاسم جمعه در شهر سیدنی استرالیا فرزند مریضی در بیمارستان داشت، سراسیمه نزد من آمد و گفت:
« دکتر گفته فرزندت در خطر است، چه کار کنم؟»

من گفتم :
« برای صاحب الامر(علیه السلام) عریضه ای بنویس و در آب بینداز.»
گفت:
« چگونه بنویسم. »
گفتم:
« فرض کن آقا تشریف آورده اند در استرالیا و تو اظهار حاجت نزد حضرتش می نمایی. »
بعد از چند ساعت عریضه اش را آورد حضرت را قسمهایی داده بود از جمله نوشته بود:
« شما را قسم می دهم به لباسهای عمه ات زینب (سلام الله علیها) . »

ساعت 11/5 شب عریضه را در آب انداخت، صبح فردا ساعت 8 از بیمارستان تلفن زدند که فرزندت حالش خوب و دفع خطر شده است. و امسال که سال 1411 قمری است و پنج سال از این قضیه می گذرد آن فرزند سالم و سرحال است. »


4. عنایت حضرت و توبه بهائیان
آقای سید هرندی که از طلاب و بزرگ زادگان اصفهانی هستند و ابوی ایشان جناب حاج سید رضا هرندی ، از علمای بزرگ و خطبای جلیل اصفهان بودند.
ایشان از قول پدر بزرگوارش نقل نمود که فرمودند:

« من در ایام جوانی که هنوز در حجره مدرسه بسر می بردم، به دعوت جمعی، قرار شد که در یک محله ای منبر بروم.
البته به من گفتند: در همسایگی منزلی که قرار است منبر بروم، چند خانواده بهائی ـ خذلهم الله ـ سکونت دارند و باید فکر آنها را هم بکنی...
با همه آن سفارشات و خیرخواهیهای مردم، چون ما جوان بودیم با یک شور و خلوص، این امر را تقبل کردیم. بعد از ده شب که پایان جلسات بود، یک مجلس مهمانی تشکیل شد و پس از صرف شام ما عازم مدرسه شدیم.
ناگفته نماند: در این ده شب درباره پوچ بودن بساطهای بهایی گری داد سخن داده و بطلان اساس این فرقه را آشکار و برملا ساخته بودم.
در راه مدرسه داشتم به مدرسه می آمدم که ناگهان چند نفر را مشاهده کردم که پیدا بود قصد مرا دارند، تا نزدیک شدند و خیلی از من نوازش، تشکر و قدردانی و تجلیل کردند، یکی دست مرا می بوسید، دیگری به عبای من تبرک ... که:
آقا، حقاً شما چشم ما را روشن کردید...

بعد پرسیدند که قصد کجا را دارید؟
من گفتم که می خواهم بروم به مدرسه، آنها گفتند که، خواهش می کنیم امشب را به مدرسه نروید و به منزل ما بیایید.
مقداری راه آمدیم به درب بزرگ و محکمی رسیدیم، در را باز کردند، وارد شدیم. در را از پشت، از پایین، از وسط و بالا، بستند. وارد اطاق که شدیم ناگهان چندین نفر دیگر را دیدم که همه ناراحت و خشمگین نشسته اند و آنها هیچ توجهی به آمدن من نشان ندادند و جواب سلام هم نگفتند.
و من پیش خود حمل کردم به اینکه شاید بین خودشان ناراحتی دارند. بعد که ما نشستیم، یکی از اینها به تندی خطاب به من کرد که:
سید ... این ها چه حرفهایی است که بالای منبر می گویی؟ ( این عتاب همراه با تهدید بود )
من رو کردم به یکی که چرا این آقا اینگونه حرف می زند. همگی گفتند: بلی درست می گوید چاقو و دشنه آماده شد و گفتند: که امشب، شب آخر تو است و ترا خواهیم کشت.
من گفتم: که خوب چه عجله ای دارید؟ شب خیلی بلند است و من یک نفر در دست شما آدمهای مسلح، کشتن که کاری ندارد، ولی توجه کنید که سخنی بگویم.

با تأمل و مشورت و بگو مگو به ما مهلت دادند که من حرفی را بگویم گفتم:
من پدر و مادر پیری در هرند (قریه ایشان) دارم که مرا با زحمت به شهر فرستاده اند که درس بخوانم و به مقامی برسم و کاری بکنم. اکنون خبر مرگ من برای آنها خیلی گران است. شما به خاطر آنها دست از کشتن من بردارید.

جواب ایشان تندی و تلخی بود که چه حرف هایی می گوید، یا الله راحتش کنید. دوباره من گفتم که: شب بلند است و عجله ای ندارید ولی حرف دیگری هم دارم.
گفتند: که حرف آخرینت باشد، بگو. گفتم: شما با این کار یک امامزاده واجب التعظیمی را پدید می آورید که مردم بر مرقد من ضریحی درست خواهند کرد و سالهای سال به زیارت من خواهند آمد و برای من طلب رحمت و ادای احترام و برای قاتلین من که شما ها باشید، نفرین و لعن خواهند کرد. پس بیایید برای خاطر خودتان از این بدنامی، از این کار منصرف شوید. باز همچنان سر و صدای بکشید، و خلاصش کنید و اینها چه حرفهایی است، بلند شد.

من دوباره گفتم: پس اکنون که شما عزم جزم برای کشتن من دارید. رسم این است که دم مرگ یک وضویی بسازیم و توبه ای و نمازی بجا آوریم. به اصرار، این پیشنهاد ما را قبول کردند و برای اینکه احتمال می دادند شاید من مسئله وضو را بهانه کرده ام، برای اینکه در حیاط فریاد کنم و به همسایه ها خبر دهم. مرا در حلقه ای از دشنه و خنجر بدستان، برای انجام وضو به حیاط آوردند.

من بعد از وضو، نماز را شروع کردم و قصد کردم که در سجده آخر هفت مرتبه بگویم:
« المستغاث بک یا صاحب الزمان ».
با حضور قلب مشغول نماز شدم. در اثنای نماز بود که درب خانه را زدند، اینها مردد بودند که درب را باز کنند یا نه؟ ناگهان درب باز شد و سواری وارد شد و آمد پهلوی من و منتظر ماند که من نماز را تمام کنم پس از اتمام نماز، دست مرا گرفت به قصد بیرون بردن از خانه، راه افتادیم.
این بیست نفری که لحظه ای پیش، همه دست به دشنه بودند که مرا بکشند، گویی همه مجسمه بودند که بر دیوار نصبند؛ دم هم برنیاوردند و ما از خانه بیرون رفتیم شب گذشته بود و درب مدرسه بسته بود، به دم درب که رسیدیم، درب مدرسه هم باز شد و ما داخل مدرسه شدیم. من به آن اقای بزرگوار عرض کردم که :
بفرمایید حجره کوچک ما خدمتی کنیم.

جواب فرمودند که:
من باید بروم. و شاید هم فرمودند که: مثل شما نیز هست که من باید به دادشان برسم ( تردید از راوی است ) و من از ایشان جدا و وارد حجره شدم.

دنبال کبریت بودم که چراغ را روشن کنم، ناگهان بخود آمدم که: این چه داستانی است؟ من کجا بودم؟ چه شد؟ چگونه آمدم، و اکنون کجایم؟ بدنبال آن بزرگوار روان شدم ولی اثری از او نیافتم.
صبح، خادم با طلبه ها دعوا داشت که: چرا درب مدرسه را باز گذاشته اند و اصلاً چرا بعد از گذشتن وقت آمده اند.
و همه طلاب اظهار بی اطلاعی می کردند. تا آمدند سراغ ما که چه کسی برای شما درب را باز کرد؟ من گفتم: ما که آمدیم درب باز بود و جریان را کتمان کردم.

صبح همان شب، همان بیست نفر آمدند سراغ ما را گرفتند و به حجره ما وارد شدند و همگی اظهار داشتند که:
شما را قسم می دهیم به جان آنکه دیشب شما را از مرگ و ما را از گمراهی و ضلالت نجات داد راز ما را فاش نکن و همگی شهادتین گفته و اسلام آوردند.

ما همچنان این راز را در دل داشتیم و به احدی نمی گفتیم تا مدتی بسیار بعد از آن، اشخاصی از تهران آمده بودند و به منزل ما و گفتند: جریان آن شب را بازگو کنید. معلوم شد که آن بیست نفر به رفیقهایشان جریان را گفته بودند و آنها هم مسلمان شده بودند.
سپس بعد از آن وعاظ اصفهان، مرتب جریان را روی منابر می گفتند و مردم را متوجه وجود با برکت و نورانی حضرت ولی عصر علیه السلام می کردند ».
27/11/60 برابر با 22/ ربیع الثانی/ 1402

5. عنایت حضرت حجت(عج) در مکه
حجت الاسلام محمد ارگانی در مورد توسلشان به حضرت در مکه معظمه اینطور مرقوم فرمودند:
« در سال 63-62 که به مکه معظمه مشرف بودم، مکان ما ایرانیان در عزیزیه چهار مکه بود. بر حسب اتفاق، شب هشتم ذی الحجة الحرام آن سال مصادف با شب جمعه بود، با آقای ربیعی مدیر کاروان خوزستان وعده گذاشتم که: حجاج را حوالی ساعت یک بعد از نیمه شب جمعه به طرف عرفه حرکت دهیم. وقت را غنیمت شمرده به آقای ربیعی گفتم: « به مسجد الحرام مشرف می شوم؛ مواظب حجاج باش که متفرق نشوند. »
بر حسب اتفاق در شب و روز عرفه در شهر مکه ماشین عمومی برای مسافرین خیلی کم پیدا می شود. به هر نحوی که میسر بود با پرداخت پنج ریال سعودی به مسجدالحرام مشرف شدم. بعد از نماز تحیت روبروی ناودان طلا، آقایی از اهل علم را در حالتی خاص، مشغول دعای کمیل دیدم، وی حالی پیدا کرده بود در کنارش نشستم و استماع دعای کمیل نمودم تا به پایان رسید.
تصمیم گرفتم به نیابت حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) هفت بار طواف مستحبی بجا آورم بعد از فراغ و نماز آن وارد حجر اسماعیل شدم و پس از راز و نیاز در حجر اسماعیل روبروی ناودان طلا به نماز مشغول گردیدم بعد از پایان نماز شب یکباره به فکر فرو رفتم که، ساعت چند است؟ متوجه شدم بعد از نیمه شب است. سخت مضطرب و ناراحت شدم که قدری دیر کرده ام.

از مسجد الحرام بیرون آمدم و سوار ماشین بلیزر که آماده حرکت بود شدم، تا مرا به عزیزیه چهار برساند از قضا ماشین هنگامی که، به پل نزدیک به عزیزیه چهار رسید؛ پلیس سعودی نگذاشت از بالای پل رد شویم ناچاراً از راه دیگری راننده ماشین حرکت کرد، یک وقت متوجه شدم که مرا به منی آورده، به راننده گفتم: « من روحانی کاروانم و باید به عزیزیه چهار برسم. » قبول کرد و گفت:
« ترا به عزیزیه خواهم برد ».
از منی به طرف مکه حرکت کردیم پلیس سعودی از پیش روی ما، مانع شد ناگاه متوجه شدم مرا به عرفه آورده، خیلی مضطرب و ناراحت شدم. مجدداً ملتمسانه از راننده خواهش کردم که مرا به مکه برساند. باز دیدم، در منی هستیم.
خلاصه، پلیس جلوی راننده را گرفت و هر چه تلاش و خواهش نمودیم پلیس به ما اجازه حرکت از راههای مشخص را نمی داد که به مکه بیاییم.

راننده بلیزر عصبانی شد و رو به من کرد و به زبان عربی با نهایت بی توجهی و بی رغبتی گفت: «اطلع» یعنی: از ماشین خارج شو.
در این موقع بود که از احساس مسئولیت و اینکه باید زائرین کاروان را به عرفه حرکت دهم، و راهی جز تسلیم و بیرون آمدن از ماشین برایم نمانده بود، با دلی شکسته و مضطربانه عرض کردم:
« یا ابا صالح ادرکنی »
آقا امام زمان، ترا به جان مادرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ قسمت می دهم که آبرویم را حفظ فرما و خودت برایم چاره ای بفرما ».

از ماشین بلیزر بیرون آمدم بعد از چند قدمی که بی اختیار راه می رفتم، ملاحظه کردم در مجاورت خانه و محل سکونتمان در عزیزیه چهار هستم.

از فرط خوشحالی و این همه رنج و ناراحتی، باورم نمی شد که این خودم باشم، ناگهان دیدم مقابل درب کاروان، آقای ربیعی ایستاده، و تازه از خواب بیدار شده است. به من گفت: «کجا بودی؟»
گفتم: « از مسجدالحرام برمی گردم. » گفت: « خیلی خوشحالی. » گفتم: «آری.» جریان را به ایشان گفتم و کلیه ماوقع را تعریف نمودم.

پس از تجدید وضو، همان ساعت، حجاج کاروان را به طرف عرفه حرکت دادم و بحمدالله و المنه تا صبح در سرزمین عرفات به دعاهای وارده و مناجات با خداوند متعال مشغول راز و نیاز بودم.
خداوند متعال همیشه ما بندگانش را مورد لطف قرار بدهد و آقا و مولایمان حضرت بقیة الله را به فریادمان برساند.
این بود مجمل و خلاصه ای از ماوقع آن شب.
والسلام علیکم : محمد ارگانی 4/2/71 »

6. دعای فرج و گشایش امور
ملا محمود عراقی (ره) در کتاب دارالسّلام می فرماید:
« سال 1266، با امام جمعه تبریز، حاج میرزا باقر تبریزی(ره)، در تهران بودم و در خانه آقا مهدی ملک التجار تبریزی منزل داشتیم.
من مهمان امام جمعه بودم؛ ولی ایشان به خاطر این که از طرف شاه اجازه نداشت به تبریز مراجعت کند و با من هم انسی داشت، مرا نزد خود نگه داشت و مخارج خورد و خوراکم را می داد.
من هم چون فکر نمی کردم مسافرت طول بکشد، تهیه ندیده بودم و به همین جهت از نظر مخارج جانبی از قبیل حمام و امثال اینها در فشار بودم و چون کسی را هم نمی شناختم، نمی توانستم قرض بگیرم.
روزی در میان تالار حیاط، با امام جمعه نشسته بودم. برای استراحت و نماز برخاستم و به اتاقی که در بالای شاه نشین تالار واقع است، رفتم و مشغول خواندن نماز ظهر و عصر شدم. بعد از نماز، در طاقچه اتاق کتابی دیدم. آن را برداشته و گشودم دیدم ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار است که در احوالات حضرت حجت علیه السلام می باشد.

وقتی نظر کردم، قضیه ابی البغل کاتب در باب معجزات آن حضرت را دیده و خواندم. بعد از خواندن قضیه با خود گفتم: با این حالت و شدتی که دارم، خوب است این عمل را تجربه نمایم. برخاستم، نماز و دعا و سجده را بجا آوردم و از خدای متعال برای خود فرج را طلب کردم. بعد هم از غرفه پایین آمدم و در تالار نزد امام جمعه نشستم.

ناگاه مردی از در وارد شد و نامه ای به دست ایشان داد و دستمال سفیدی جلویش گذاشت. وقتی نامه را خواند آن را با دستمال به من داد و گفت: اینها مال تو می باشد. ملاحظه کردم دیدم آقا علی اصغر تاجر تبریزی، که در سرای امیر تجارتخانه داشت، بیست تومان پول در دستمال گذاشته و در نامه ای به امام جمعه نوشته که این را به فلانی بدهید.
وقتی خوب دقت کردم، دیدم که از زمان تمام شدن دعا و استغاثه من، تا زمان ورود نامه و دستمال، بیشتر از آن که کسی از سرای امیر بیست تومان بشمارد و نامه ای بنویسد و به این جا بفرستد، وقت نگذشته بود.
جریان را که دیدم تعجب کردم و سبحان الله گویان خندیدم. امام جمعه از علت تعجب من پرسید.
واقعه را برای او نقل کردم. گفت: سبحان الله پس من هم برای فرج خود این کار را انجام دهم.
گفتم: زود برخیز. او هم برخاست و به همان اتاق رفت. نماز ظهر و عصر را خواند و بعد از نماز، عمل مذکور را انجام داد. خیلی نگذشت؛ امیری را که سبب احضار او به تهران شده بود، ذلیل و معزول کرده و به کاشان فرستادند و شاه به عنوان عذرخواهی نزد امام جمعه آمد و ایشان را با احترام به تبریز برگردانید.
بعد از آن، این عمل را ذخیره کردم و در مواقع شدت و حاجت به کار می بردم و آثار سریع و غریبی مشاهده می نمودم.

از جمله این که:
« سالی در نجف اشرف مرض وبای شدیدی آمد بعضی از مردم را هلاک و بعضی دیگر را مضطرب کرده بود. وقتی این وضع را دیدم از دروازه کوچک شهر نجف بیرون رفتم و در خارج دروازه، این عمل را تنها بجا آوردم و رفع وبا را از خدا خواستم.
روز بعد به آشنایان خبر دادم که وبا رفع شد. گفتند: از کجا می گویی؟
گفتم: دلیلش را نمی گویم؛ اما تحقیق کنید، اگر از دیشب به بعد کسی مبتلا نشده باشد، راست است.
گفتند: فلان و فلان امشب وبا گرفته اند.
گفتم: نباید این طور باشد؛ بلکه باید پیش از ظهر دیروز و قبل از آن بوده باشد.
وقتی تحقیق نمودند همان طور بود که من گفته بودم و بعد از آن، دیگر مرض در آن سال دیده نشد و مردم آسوده شدند؛ ولی علت را ندانستند.
و نیز مکرر اتفاق افتاده است که برادرانی را در شدت دیده ام و به این عمل واداشته ام و آنها سریعاً به فرج رسیده اند. حتی یک روز در منزل یکی از برادران بودم. آن جا بر شدت و مشکلاتش مطلع شدم.

این عمل را به او تعلیم نموده، به منزل آمدم. بعد از مدتی صدای در بلند شد دیدم همان مرد است و می گوید: از برکت دعای فرج، برای من فرجی حاصل شد و پولی رسید تو هم هر قدر لازم داری بردار.
گفتم: من از برکت این عمل به چیزی احتیاج ندارم؛ اما بگو ببینم جریان چیست؟
گفت: من بعد از رفتن تو، به حرم آقا امیرالمومنین علیه السلام مشرف شدم و این عمل را بجا آوردم. وقتی بیرون آمدم، در میان ایوان مطهر کسی به من برخورد و آن قدری که نیاز داشتم در دست من پول نهاد و رفت.
خلاصه من از این عمل آثار سریعی دیده ام اما در غیر موارد حاجت و اضطرار به کسی نداده و به کار نبرده ام؛ زیرا از اینکه آن بزرگوار عجل الله تعالی فرجه الشریف این دعا را دعای فرج نامیده اند، معلوم می شود که در وقت فشار و شدت اثر می نماید. »


7. توسل خادم مسجد جمکران
سید عبدالرحیم، خادم مسجد جمکران می گوید:
شب جمعه ای، جمعیت زیادی به مسجد جمکران آمده بودند. من از الاغ خود غافل بودم و وقتی متوجه شدم و به سر وقتش رفتم، حیوان و کره اش را ندیدم. الاغ حدود چهل تومان ارزش داشت.
مدتی در اطراف شهر به دنبالش می گشتم. از شخصی شنیدم که می گفت: الاغی را با این نشانی به طرف کاشان می بردند. کسی را به آن طرفها فرستادم؛ ولی دید حیوان ما نیست. بعد از آن که مأیوس و نا امید شدم، به مسجد آمدم و عرض کردم: یا حجت الله ( حضرت ولی عصر علیه السلام ) من خادم این مسجد هستم جزای خدمت من آن است که الاغ مرا ببرند؟
من نابینا هستم، سوار او می شدم و برای خدمت به مسجد می آمدم حال جزای من این است؟ حتماً باید تا جمعه آینده کاری کنید که الاغ خودش بیاید و سوار آن شده و به منزل بروم و تا نیاید از این مکان نخواهم رفت، و گریه ام گرفت.
روز جمعه شد و تا ظهر خبری نشد؛ لذا بعد از ظهر به مسجد رفته و باز عرض کردم: یا حجت الله روز جمعه شد و الاغ من نیامد. صبر کردم تا عصر شد.
ناگاه کسی آمد و گفت:
دامادت سوار بر الاغ می آید. وقتی رسید، سؤال کردم: از کجا پیدایش کردی؟
گفت: شخصی از اهل ساوه آن را به قبرستان بزرگ قم آورده بود تا بفروشد. همین که نگاه کردم حیوان را شناختم و آن را گرفتم.
مرد ساوه ای گفت: شخصی در ساوه این الاغ را آورد و من خریدم؛ اما تعجب کردم که چرا به این ارزانی به من داده است؛ چون قیمتش زیادتر از اینها است لذا آن را آوردم تا در قم بفروشم، شاید استفاده ای بکنم.
بالاخره دزد را پیدا کرده و پول را پس گرفتند و سید عبدالرحیم از برکت این مسجد و توسلش به امام عصر علیه السلام به مراد خود رسید.


8. توسل و شفای فرزند
مرحوم حاج ملا باقر بهبهانی، در کتاب دمعة الساکبه نوشته است:
« فرزندم، علی محمد که تنها پسرم بود، مریض شد و روز به روز هم مرضش شدت پیدا می کرد و بر حزن و اندوه من می افزود، تا آن که مردم از او ناامید شدند و یقین به مردنش نمودند؛ لذا علما و سادات در دعاهایشان برای او طلب شفا می کردند.

تا آن که شب یازدهم مرضش، حال او سخت شد و مرضش سنگین و اضطراب و التهابش شدید گردید.
راه چاره ای نداشتم به همین جهت ملتجی و متوسل به حضرت قائم علیه السلام شدم و با ناراحتی و اضطراب از نزد پسرم خارج شدم و بر بام خانه بالا رفتم. بی قرارانه به حضرتش متوسل گشته و با ذلت و مسکنت عرض می کردم:
« یا صاحب الزمان ادرکنی یا صاحب الزمان اغثنی. »
و خود را به خاک عجز و مذلت مالیدم. بعد هم از بام پایین آمدم و نزد پسرم رفتم و پیش رویش نشستم؛ با کمال تعجب دیدم نفسش آرام، حواسش بجا و عرق، او را گرفته بود.
خدا را بر این نعمت بزرگ شکرگزاری کردم.

9. دفع دشمن به عنایت حضرت(عج)
مرحوم آقا نجفی اصفهانی فرمودند:
در سفر حج و مکه معظمه، روزی به خارج شهر رفته و مشغول عبادت بودم. در بین نماز، که آنرا با کمال شرایط و آداب بجا می آوردم، یکی از اعراب و اشقیاء از بالای کوه مرا دید و آتش بغض در سینه پر کینه اش سرشار گردید.
دست به خنجر برد و به سویم دوید؛ چون فضا خلوت از مردم و فارغ از ازدحام بود، یقین نمودم الان است که آن نابکار کار را تمام خواهد ساخت. در همان حال نماز و توجه به مناجات حضرت کار ساز بی نیاز، دست توسل به ملجأ کل، حضرت ولی عصر علیه السلام ، زدم.
فوراً پای آن خبیث به سنگی گرفت و واژگون گردید. گویا کسی دستی بر قفایش زده و او را از بالای کوه به زمین افکند و همان دم به جهنم فرستاد.


10. نجات از مرگ به مدد حضرت حجت(عج)
حاج ملا عباسعلی جورتانی(ره) می فرمود:
در سفر به مکه معظمه، با اهل قافله بر قطار شتران سوار بودیم. شتر من در آخر قرار داشت.
ناگاه از تشنگی و ضعف خوابید. با توقف حیوان، بند قطار گسیخته شد و مقداری از قافله عقب ماندم. ناگاه خنجری بر سر و پیشانیم خورد و به زمین افتادم احساس کردم کسی بر پشت من آمده است تا سرم را از تن جدا کند. در این لحظه چون زبان نداشتم، در دل متوسل به حضرت بقیة الله ارواحنا فداه شده و گفتم:
یا حجت الله، ادرکنی.
فوراً دیدم بیابان روشن شد و پشتم سبک گردید و آن ظالم هم دفع شد. ( و معلوم نیست کارش به کجا انجامید).
بعد از این قضیه بیهوش شدم و همان جا افتاده بودم، تا روز بعد، قبل از ظهر که همراهان به سراغم آمده و مرا بردند و چون زخم عمیقی برداشته بودم، طبیب به آنها گفت: از بین خواهد رفت.
وقتی به مدینه طیبه رسیدم، با کمال ضعف به حرم مقدس رفتم و به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پناهنده شدم. پس از این توسل، آن زخم عمیق با آن که احتیاج به بخیه داشت، درمان شد.

11. نامه ممهور حضرت(عج)
عالم فاضل، میرزا ابراهیم شیرازی حائری فرمود:
« زمانی که در شیراز بودم، چند حاجت مهم داشتم و متحیر بودم که چطور به آنها دست پیدا کنم؛ لذا سینه ام تنگ شده بود.
یکی از آن حاجتها توفیق زیارت کربلای معلی و حضرت سیدالشهداء علیه السلام بود. چاره ای برای رسیدن به خواسته ام ندیدم؛ مگر این که به ساحت مقدس حضرت بقیة الله ارواحنا فداه متوسل شوم؛ به همین جهت حاجات خود را در عریضه ای که از ائمه اطهار علیهم السلام روایت شده است، درج نمودم و نزدیک غروب آفتاب، در حالی که تنها بودم، از شهر خارج شدم و کنار استخری که آب زیادی داشت رفتم.

در آن جا، از نواب اربعه حضرت ولی عصر علیه السلام، جناب حسین بن روح را صدا زده و آنچه را که در روایات وارد شده، عرض کردم و ایشان را واسطه خود با امام زمان علیه السلام قرار دادم. عریضه را در آب انداخته و هنگام غروب از دروازه دیگر شهر، وارد شدم از این کار غیر از خدای تعالی هیچ کس مطلع نشد و به احدی هم نگفتم.
صبح روز بعد به محضر استادی که نزد او درس می خواندم، رفتم. تمام همدرسها آن جا حاضر بودند. ناگاه سید جلیلی به لباس خدام حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام وارد شد و نزدیک استاد نشست. هیچ کدام از ما تا آن وقت او را ندیده و نشناخته بودیم و بعداً هم او را در شیراز ندیدیم.
آن سید متوجه من شد و مرا به اسم مخاطب قرار داد و فرمود:
میرزا ابراهیم، بدان که رقعه تو خدمت حضرت صاحب الزمان علیه السلام رسید و به آن بزرگوار تسلیم شد.
از صحبت ایشان مبهوت شدم. دیگران هم معنی کلام سید را نفهمیدند؛ لذا از او پرسیدند: جریان چسیت؟
فرمود: شب گذشته در خواب دیدم عده زیادی اطراف جناب سلمان محمدی (ره) جمع شده اند. نزد آن حضرت رقعه ها و نامه های زیادی بود و ایشان مشغول نظر کردن به آنها بودند.
وقتی جناب سلمان مرا دیدند به من فرمودند: برو نزد آمیرزا ابراهیم (علاوه بر اسم، سایر مشخصات مرا نیز بیان نموده بود) و به او بگو رقعه اش دست من است. و دست خود را بلند کرد. سپس رقعه به حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف رسید. و در همان عالم رویا دیدم که ایشان رقعه ای مهر کرده در دست داشتند.
در همان عالم خواب این طور فهمیدم که نامه هر کس را آن سرور قبول کرد، آن را مهر می کند و کسی که حاجتش قبول نیست اصل آن را به او رد می کند.

حاضرین و همدرسها راجع به صادق بودن خواب سید از من پرسیدند.
من هم قضیه را برایشان بیان کرده و قسم خوردم که احدی بر این کارم مطلع نبوده است؛ لذا آنها مرا بشارت دادند که حاجاتم برآورده خواهد شد و همان طور هم شد؛ یعنی طولی نکشید که به زیارت کربلا موفق شدم چنانکه الان در این جا ( کربلا) هستم و سایر حوائجم هم بحمدالله برآورده شد.


12. فریادرس درماندگان
آقا سید رضا دزفولی ( از ائمه جماعت نجف ) فرمود:
« معمولاً در زیارات مخصوصه کربلا به خانه مشخصی در آن جا می رفتیم. در یکی از زیارات، عیال و اطفال را به همراه بردم. برای سواری خود یک الاغ و برای آنها یک جفت پالکی ( اتاقکی بدون سقف که بر روی حیوان جهت نشستن می گذارند ) کرایه نموده و با دیگر زوار روانه کربلا شدیم.
بین دو کاروانسرای خان شور و خان نخیله ناگاه متوجه شدم که پالکی عیال و اطفال نیست با اضطراب مکاری را صدا زدم و گفتم: پالکی عیالات من نیست و ظاهراً عقب مانده اند. او هم مسافت زیادی به دنبالشان رفت و برگشت و گفت: آنها قطعاً با قافله ای که قبل از ما حرکت کرده بود، رفته اند. من هم هر چه جستجو کردم آنها را ندیدم. به همین دلیل بیشتر مشوش و نگران شدم و خود به مکاری آرامش می دادم.

خلاصه با پریشانی حال، وارد کربلا شده و رو به منزلی که غالباً وارد می شدم، نهادم وقتی به آن جا رسیدم، در را زدم دیدم عیالم در را باز کرد. تا او را دیدم گفتم: شما کجا از قافله ما جدا شدید و چه وقت رسیده اید؟
گفت: ما، بین خان شور و نخیله از قافله جدا شدیم. علت آن را پرسیدم. در جواب گفت: می خواستم قدری غذا از طاس کباب مسی بیرون بیاورم و به طفل ها بدهم. از حرکت قاطر دستم لرزید و در طاس کباب صدا کرد.
با این صدای ناگهانی، قاطر رمید و به سرعت هر چه تمامتر رو به بیابان گذاشت و هرچه در طاس کباب با شدت بیشتر به ظرف می خورد، قاطر بر دویدنش می افزود. بالاخره، ترس دوری از قافله که هر چه صدا زدیم کسی مطلع نشد از یک طرف و ترس افتادن از پالکی و هلاکت یا شکستن اعضا از طف دیگر، ما را بر آن داشت که به حضرت ولی عصر ارواحنا فداه استغاثه کنیم.
پس فریاد یا صاحب الزمان ما بلند شد. ناگاه شخصی نورانی در کمال ابهت و جلال و به زی عربهای آن اطرف نمودار شد و فرمود: لا تخافی لا تخافی. (نترس)

تا این کلمه را فرمود، همان قاطری که با سرعت بسیار زیاد می دوید، فوراً ایستاد و قدمی برنداشت. آن بزرگوار نزدیک آمد و فرمود: می خواهید به کربلا بروید؟
عرض کردم: بلی. ایشان افسار قاطر را به دست گرفت و ما را از بیراهه عبور و حرکت می داد. در طول مسیر از ایشان سؤال کردم: شما کیستید؟
فرمودند:
من کسی هستم که برای فریادرسی درماندگان در امثال این بیابانها معین شده ام.

همراه آن بزرگوار آمدیم تا به کربلا رسیدیم و الان نزدیک یک ساعت و نیم است که وارد شده ایم و با آرامش تمام چای هم صرف کرده ایم.


13. توسل به حضرت برای تعلیم قرآن
آقای قاضی زاهدی نقل کردند:
« روزی از یکی از آشنایان که راننده تاکسی بود، خواستم که چون مبتلا به ورم پا هستم و باید برای تدریس بروم شما زحمت بکشید سر ساعت بیایید.
وقتی آمد گفت:
« اگر اشکال ندارد من هر روز نیم ساعت قبل از وقت بیایم نزد شما و قرآن بیاموزم ».
من هم بی اختیار قبول کردم روزها می آمد و درس قرآن فرا می گرفت روزی گفت:
« این درس قرآن که شما می دهید حواله امام زمان (عج) است».

گفتم: «چطور؟»
گفت: « روزی به مسجد جمکران رفتم در بین راه مسافرین گفتند: شخصی که قرآن بلد نبوده توسل به حضرت پیدا کرده و در خواب به او گفتند، تو قرآن را بلدی، بخوان! و بعد از خواب، قرآنی را کنار خود دیده و تمام قرآن را به نحو کامل یادش داده بودند.
با شنیدن این داستان گفتم: من نیز اگر مورد نظر حضرت بودم آقا لطفی می کرد و من هم که عاشق قرآنم یاد می گرفتم. عرض کردم: آقا شما حواله کنید کسی به من درس قرآن بدهد؛ من حاضرم. دو روز بیشتر طول نکشید که حضرت شما را رساند.
بحمدالله مدتی که نزد این جانب برای فراگیری قرآن کریم آمد علاوه بر روخوانی قرآن چند سوره را نیز حفظ نمود. »

14. توسل به حضرت و حل مشکل مالی
مطلبی را که می خوانید مربوط به آقای «حاج رمضانعلی زاغری» ساکن کرج، است که برای جناب آقای حاج «غلام عباس حیدری» نقل کرده و در نزد خود ایشان نوشته و در دسترس قرار داده اند. این داستان از این قرار است که:
« حدود 25 سال قبل، با شخصی به نام محمد کمیلی، در تهران شریک بودم و خانه می ساختیم و می فروختیم.
موقعی بود که چند باب خانه را ساخته و منتظر مشتری بودیم. روزی در حالی که شریکم نبود یک مشتری آمد و یکی از این خانه ها را پسندید و گفت:
« با من حضرت عباسی معامله کن. »
من هم قیمت را پایین آوردم، لکن شریکم نسبت به سهم خودش به این معامله، راضی نشد، من خیلی ناراحت شده و تصمیم گرفتم از او جدا شوم.
همان شب در عالم رویا دیدم که تمام ساختمانهایی که برای فروش آماده کردیم خراب شد و جای آنها بصورت یک گودال بسیار خطرناک درآمد.
صبح که بیدار شدم به همسرم گفتم:
« من خوابی دیده ام که بر بیچارگی و ورشکستگی ما دلالت دارد. »
چند روز بیشتر طول نکشید که دو سه نفر مأمور آگاهی و ساواک سراغ شریکم آمدند، او را گرفتند و بردند و نفهمیدند من شریک او هستم.
تمام ساختمانهای بساز و بفروش ما را تصاحب کردند. معلوم شد بدون اینکه من بدانم شریکم در کار قاچاق دست داشته است. با اینکه بی گناه بودم از ترس اینکه مبادا باعث زحمتم شوند، از منزلی که اجاره نشین بودم، بیرون آمدم و جای دیگری در منزل پیرزنی دو اتاق اجاره کردم و با اهل و عیال خود، آنجا زندگی می کردم.

از طرفی، چکی به مبلغ پانصد هزار تومان دست کسی داشتم که پولش را داده بودم ولی چک نزد او مانده بود و معلوم شد بهائی است و وقتی جریان کار ما را فهمید، گفته بود: « این چک را به اجرا می گذارم. »
خدا می داند که غم و غصه عالم در دلم جا کرده بود و همیشه مهموم و مغموم و گاه بی توجه، شروع به گریه می کردم، انسانی بودم ورشکسته، بیکار و ناراحت!
پیرزن صاحب خانه که وضع مرا دید، به حالم رقت کرد و گفت:
« پسرم! اگر می خواهی از گرفتاری و همّ و غم، نجات پیدا کنی بیا با حاج آقا «کافی» ( که آن زمان زنده بودند) شبهای چهارشنبه به «مسجد جمکران قم» برو و از امام زمان (ارواحنا فداه) بخواه تا مشکلات تو را برطرف نماید. »

تصمیم گرفتم و با هیئت ایشان، به جمکران مشرف شده و چون ماشین سواری داشتم، شبهای چهارشنبه بعد، خودم به قم و مسجد جمکران می رفتم و انجام وظیفه می کردم تا اینکه چهل شب چهارشنبه تمام شد و چون نتیجه ای ندیدم، سخت ناراحت بودم. و با خود می گفتم پس نتیجه چهل شب چهارشنبه مسجد جمکران چیست؟
صبح همان روز هم عریضه ای نوشتم و به چاهی که در آنجا بود انداختم و به «حسین بن روح نایب خاص حضرت» عرض کردم:
« سلام و عریضه مرا به خدمت آقا امام زمان (علیه السلام) برسان. »

از مسجد جمکران بیرون آمدم و به طرف قم روانه شدم، به زیارت قبر حضرت معصومه (سلام الله علیها) رفتم و به تهران برگشتم.
با حالت خسته و غمگین به خانه رفتم. فردای آن روز، بعدازظهر روز پنجشنبه، تصمیم گرفتم به زیارت حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) بروم و در ضمن، مسافر هم سوار کنم که برای عائله ام چیزی تهیه کنم.
از میدان اعدام، صد قدمی دور شدم که یک دفعه چشمم به شخصی کنار خیابان افتاد، به طرف من اشاره کرد و با اشاره او ماشین بدون ترمز ایستاد؛ درب ماشین را باز کرد و وارد ماشین شد.
شخصی بود در سن تقریباً چهل سال و تسبیحی در دست و لباس بلندی پوشیده بود.

فرمود: « کجا می روی؟ »
عرض کردم: « حضرت عبدالعظیم(ع). »
فرمود: « من هم به آن طرف می آیم »
حرکت کردیم، مسافر تازه وارد به من فرمود: « خیلی پریشان و ناراحتی؟ »
گفتم: « ای آقا! گرفتاری و ناراحتی من به اندازه ای است که دیگر از این عالم سیر شده ام. »
فرمود: « در صورتت خواندم. »
گفتم: « گرفتاری من یکی و دو تا نیست، ورشکستگی، طلبکارها، چکهایی، دست افراد دارم که پولش را هم داده ام، اما چکهای خود را نگرفته ام و آنها چکهای مرا به اجرا گذاشته اند و خلاصه مأمورین در تعقیب من هستند و در حالی که گنهکار نیستم، آبرویم دارد می ریزد، نمی دانم چه کنم؟ »

فرمود: « هیچ غصه نخور و ناراحت نباش، تمام کارهایت روبه راه می شود، ان شاء الله. »
ایشان دست به جیب خود نمود، کاغذ تا شده ای بیرون آورده، به من دادند و فرمودند: « این کاغذ را همیشه با خود نگه دار تا موقعی که این کاغذ را داری از هیچکس و هیچ چیز نترس. همین امروز هم می روی پیش آنهایی که خود را طلبکار می دانند و از آنها ترس داری و می خواهند جلبت کنند، می بینی با تو هیچ کاری ندارند، خاطرت جمع باشد. »

کاغذ را گرفتم و در جیبم گذاشتم، مثل اینکه تمام نگرانیهایم از بین رفت و راحت شدم. به خیابان نازی آباد رسیده بودیم که فرمود: « من کاری دارم، باید اینجا پیاده شوم. »
من ماشین را نگه داشتم، باز سفارش کردند که:
« این کاغذ که به تو دادم، در داخل کاغذ، دعا نوشته شده، همینطور که تا کرده ام، بازش مکن و همیشه با خود داشته باش و قدر آن را بدان. »

در همین موقع که پیاده می شدند، چند سکه هم به جای کرایه به من دادند که نگرفتم، خودشان داخل ظرفی که جلوی ماشین قرار داشت و پول داخل آن بود، ریختند و پیاده شدند. به محض پایین رفتن، درب ماشین بسته شد و ایشان را ندیدم. فکر کردم کنار جاده چاه یا گودال بود که او داخل آن افتاده است.
پیاده شده، آمدم دیدم که نه، جاده صاف است ولی از او خبری نیست. به ذهنم رسید که شخص مسافر وجود مقدس امام زمان (ارواحنا فداه) بوده که چهل شب چهارشنبه در مسجد جمکران او را خوانده و عریضه به محضرش نوشتم و تمام مطالب در ذهنم آمد.
همانجا تنها برای گریه کردن نشستم. هیچ عبور و مروری نبود، آن قدر گریه کردم که بیهوش شدم. در حال بیهوشی دیدم، همان آقا بالای سرم آمدند و فرمودند:
« بلند شو، برو! من گفتم گرفتاریهایت تمام شد، بلند شو!»
چشم خود را باز کردم و آن آقا را ندیدم.
از طرفی غمگین بودم که چرا آقا را نشناختم و از طرفی خوشحال که رفع نگرانیهایم شده، از همانجا به خانه برگشتم و جریان را به همسرم گفتم.
دوستی به نام آقای «سید حسن مطهری کیا» داشتم که از جریان وضع من اطلاع داشت، همان ساعت با همسرم نزد او رفته و بعد از گریه زیاد، جریان مسجد جمکران و ملاقات آقا را در ماشین گفتم.
گفت: « همین الان برویم، درب مغازه عباس درخشان که چک پانصد هزار تومانی را نداده و حکم جلب تو را هم گرفته است. »

سه نفری حرکت کرده و رفتیم تا درب دکان او رسیدیم؛ به محض اینکه جلو دکان نامبرده از ماشین پیاده شدیم و او چشمش به ما افتاد، با اینکه بهائی بود، خوشحال و خندان به طرف ما آمد و مرا بغل کرد و بوسید و گفت: « کجا بودی؟ خوب شد آمدی، چهار، پنج ساعت است، مثل اینکه یک نفر مأمور با اسلحه پشت سر من ایستاده و به من می گوید: چرا چک این مرد که پول تو را داده، اجرا گذاشتی و حکم جلب او را گرفتی، از خدا نمی ترسی؟ من منتظر بودم، بیایی و این چک را به شما برگردانم. »

چک را با سه هزار تومان که زیادی به او داده بودم، پس داد و مرا بوسید و عذر خواهی کرد. ما مجدداً شروع به گریه کردیم و او متعجب ماند.
عباس درخشان بهائی گفت: « به جای خوشحالی گریه می کنی؟ »
گفتم: « این گریه خوشحالی است و به خاطر محبتی است که امام زمان(عج) ما نسبت به من داشته و شما که او را نمی شناسید و ارزش او را نمی دانید، ولی ما شیعیان پناه و دادرس داریم که در موارد گرفتاری، به او توسل پیدا می کنیم. »

تعجب کرد و گفت: « بی جهت نبود که چند ساعت است به من چنین حالتی دست داده و بی اختیار منتظر تو بودم. »
از او جدا شدیم و به سایر بدهکاران مراجعه نمودیم، همانطور که آقا فرموده بودند همه با روی باز از من استقبال کردند و رفع گرفتاریها و نگرانیهایم شد و تا الان که سال 1414 هجری قمری است، به خوبی و آبرومندی و بدون نگرانی زندگی کرده ایم و این از عنایت امام زمان (علیه السلام) و آن نامه ای که حضرت به من داده اند، می باشد.
در پایان لازم است نظر شما را به دو موضوع دیگر در این رابطه جلب کنم:
اول، اثر آن نامه،
دوم، اثری از پولهایی که حضرت به کاسه پول من ریخت.

نامه حضرت
حدود چهار سال قبل بود، سوار اتوبوس شدم و موقع پایین آمدن فراموش کردم کتم را بردارم. به منزل که رسیدم، یادم آمد و خیلی متأثر بودم مخصوصاً برای نامه ای که حضرت به من داده و در جیب کتم بود.
پس از چند روز، زنگ منزل زده شد و شخص ناشناسی بدون اینکه او را بشناسم یا آدرسی در داخل جیب کتم باشد یا کسی او را راهنما باشد، آمد و به من گفت:
« این کت از شما در اتوبوس جا مانده است. »
کت را به دست من داد و خداحافظی کرد و رفت. از آن روز به بعد، کاغذ را در صندوق مخصوصی نهاده و روزی چند نوبت، زیارت می کنم.

پولهای با برکت حضرت
همان روز، ماشین احتیاج به بنزین داشت؛ وقتی بنزین زدم فراموش نمودم و سکه های آقا را با قسمتی از پول خودم دادم و حرکت نمودم. هر موقعی نگاه به باک ماشین می کردم، پر بود، تا اینکه پس از دو ماه، برای دیدن پیش نماز مسجد صاحب الزمان (علیه السلام) در بیست کیلومتری تفرش رفتم و جریان تشرفم را خدمت امام زمان (علیه السلام)، و نجات از طلبکاران و موضوع پر بودن باک ماشین را به او گفتم، جلسه تمام شد خداحافظی کردم، آمدم سوار شدم، خواستم ماشین را روشن کنم، دیدم بنزین ندارد و خشک شده به آقای « نجفی» پیش نماز مسجد، گفتم: « تعجب است، باک ماشین بنزینش خشک شده. »
ایشان در جواب با تبسمی فرمود:
« کاش حرف بنزین را نمی گفتی، دیگر فایده ندارد. » این جریان و سرگذشت من بود، خداوند همه را روزی کند که جمالش را ببینیم و از گل رویش بهره بگیریم.»

 


15. استغاثه به حضرت در بیمارستان!
حاج شیخ جعفرابراهیمی سرباز امام زمان علیه السلام داستانی به شرح زیر نقل کردند:
« حدود سه سال پیش، فرزندم به نام « احسان ابراهیمی » صبح زود راهی مدرسه می شود، چون منزل ما نزدیک خط قطار بود ایشان به واسطه باد قطار مجروح و بیهوش شد.
او را به « بیمارستان نکوئی» قم بردیم. دکتر معالج او هر چه کوشش کرد، به هوش نیامد تا اینکه، بیهوشی او بیست و پنج شبانه روز طول کشید و ما هم خیلی ناراحت بودیم.
در این مدت، بنده با همسرم، شبهای چهارشنبه به جهت توسل به حضرت ولی عصر ـ ارواحنا فداه ـ به مسجد جمکران می رفتیم. یکی از شبهایی که رفته بودیم، جداً از آقا خواستیم که توجهی نمایند، بچه ام به هوش بیاید.
به منزل آمدیم. در همان شب، خواب دیدم کسی به من گفت:
« اگر می خواهی بچه ات به هوش بیاید، برو کنار تخت او و سه مرتبه بگو یا صاحب الزمان علیه السلام تا بچه ات به هوش بیاید و چشم باز کند. »
صبح چهارشنبه، اول وقت، بالای تخت بچه رفتم، دیدم هنوز به هوش نیامده است ایستادم و سه مرتبه نام مقدس آقا امام عصر علیه السلام را بردم، یک مرتبه دیدم هر دو چشم بچه باز شد، او را به اسم صدا زدم، دیدم تبسم کرد.
طوری این بچه حالش بهبود پیدا کرد که بعد ازظهر آن روز کاملاً ما را شناخت و روز بعد او را آوردیم منزل و من متوجه شدم از اثر توسل به آقا امام زمان علیه السلام بود، که بچه ام بهتر شد و شفا پیدا کرد.
درود و سلام بر آن آقا!این بود راهو رسم و چگونگی توسل به امام زمان

حمیدرضامرادی پور بازدید : 50 شنبه 19 بهمن 1392 نظرات (0)

عکس, تصویر, اس ام اس امام زمان، پیامک روز جمعه، مسیج امام زمان (عج)

جز او به هیچ واقعه ای دل نبسته ایم / موعود جمعه، جمعه موعود می رسد . . .


.

.

.

جمعه یعنی یک غروب وعده دار / وعده ترمیم قلب یاس زار

جمعه یعنی مادر چشم انتظار / درهوای دیدن روی نگار

جمعه یعنی یه سماء دلواپسی / می شود مولا به داد ما رسی . . . ؟

.

.

.

صبح بی‌تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد / بی‌‌تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد

بی‌تو می‌گویند تعطیل است کار عشقبازی / عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد

تعجیل در فرجش صلوات

.

.

.

یکی ازجمعه ها جان خواهد آمد / به درد عشق درمان خواهد آمد

غبار از خانه های دل بگیرید /که بر این خانه مهمان خواهد آمد . . .

(اللهم عجل لولیک الفرج)

.

.

.

از نو شکفت نرگس چشم انتظاری ام / گل کرد خار خار شب بی قراری ام

تا شد هزار پاره دل از یک نگاه تو / دیدم هزار چشم در آیینه کاری ام . . .

 

.

.

.

از میان اشک ها خندیده می آید کسی / خواب بیداری ما را دیده می آید کسی

 

با ترنم با ترانه با سروش سبز آب / از گلوی بیشه خشکیده می آید کسی . . .

اللهم عجل لولیک الفرج

.

.

.

در اضطراب چه شب‌ها که صبح شان گم شد / چه روزها که گرفتار روز هـفتم شد

 

چه قدر هفته پر از شنبه شد، به جمعه رسید / و جمعه روز تـفرّج برای مردم شد

.

.

.

از هجر تو طبیعت ما گریه می کند / چشم تمام آینه ها گریه می کند

چشم انتظار آمدنت شیر خواره‌ای است / گهواره‌ای به کرب و بلا گریه می کند . . .

یا مهدی

.

.

.

یا این دل شکستة ما را صبور کن / یا لا أقل به خاطر زینب ظهور کن

دیگر بتاب از افق مکه ، ماه من! / این جاده های شب زده را غرق نور کن . . .

.

.

.

بازهم – صحبت فرداست قرارِ ما ها / بازهم – خیر ندیدیم از این فردا ها

چقدر پای همین وعده ی تو پیرشدند / جگر “مادر ها ” موی سر “بابا ها “

یا مهدی ادرکنی

.

.

.

یک شعر زیبا ( حتما بخوانید )

خدا خالق عشقه / محمد گل عشقه / علی مظهر عشقه / زهرا وجود عشقه

حسن نماد عشقه / حسین سالار عشقه / عباس ساقی عشقه

زینب شاهدعشقه / سجاد راوی عشقه / باقر کلام عشقه

صادق احیای عشقه / کاظم صابرعشقه / رضا ضامن عشقه

تقی جمال عشقه / نقی پاکی عشقه / حسن بقای عشقه

مهدی قیام عشقه

اینم دعای عشقه: اللهم عجل لولیک الفرج

حمیدرضامرادی پور بازدید : 45 شنبه 19 بهمن 1392 نظرات (0)


تطبیق مثلث برمودا بر جزیره‌ خضرا نابه‌جاست

 حجت‌الاسلام کلباسی گفت: چنانکه گفته شده جزیره‌ خضرا در دریای سفید (مدیترانه) است. این وصف از گذشته‌های بسیار دور، برای این دریا بوده است و اکنون نیز به همین نام خوانده می‌شود. دلیل آن نیز رسوبات سفید رنگ بستر دریاست؛ به گونه‌ای که آب آن سفید به نظر می‌رسد همچنانکه دریای سیاه و دریای سرخ نیز به همین دلیل، سیاه و سرخ نامیده شده‌اند. بنابراین محل جزیره‌ خضرا در داستان جزیره، با سواحل غربی اقیانوس اطلس و جزایر برمودا و امثال آن ارتباطی ندارد.

وی گفت:‌ تطبیق جزیره خضرا بر مثلث برمودا، علاوه بر آن‌که ترسیمی نادرست و غیر معتبر است، چهره‌ موضوع مهدویت را نیز مخدوش می‌سازد. چنین تصوراتی با رسالت امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) و سیره‌ آن حضرت و پدران گرامی‌اش، تضاد کامل دارد؛‌ غرق و نابود کردن اموال کسانی که خصومتی با آن حضرت ندارند، کاری نیست که در شأن پیشوایان معصوم (علیهم‌السلام) باشد.

وی گفت:‌ از جمله گناهان بسیار بزرگ، نسبت دادن دروغ و افترا به خداوند و اولیای اوست. قرآن مجید در موارد بسیاری این حقیقت را بیان فرموده است: «و من اظلم ممن افتری علی الله کذباً؛ چه کسی ستم‌کارتر است از کسی که به خداوند دروغ ببندد؟»

استاد مرکز تخصصی مهدویت گفت: اساس داستان جزیره‌ خضرا، چیزی نیست که بتوان آن را به امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) نسبت داد و طبق موازین شناخته شده، به هیچ وجه قابل اعتماد و استفاده نیست و با وجود این همه ضعف و کاستی، متأسفانه برخی افراد ساده‌لوح و سطحی‌نگر، نه تنها به این نکته توجه ندارند؛ بلکه با تطبیقی بی‌جا و نامعقول، چهره‌ی امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) را مخدوش نموده، آن را به گونه‌ای ترسیم می‌کنند که هیچ نسبتی با شخصیت آن حضرت و پدران گرامی‌اش ندارد.

وی درباره‌ جزیره‌ خضرا و تطبیق نادرست آن بر «برمودا» گفت: اولا اصل داستان جزیره خضرا قابل قبول نیست، ثانیا جزیره‌ خضرا - طبق ادعا - در دریای مدیترانه است، نه اقیانوس اطلس و ثالثا وقایع مثلث برمودا، ساخته‌ رسانه‌های غربی و افسانه‌سازان است و من در کتاب خود به طور کامل آن را توضیح داده‌ام و رابعا بر فرض که افسانه‌های برمودا صحیح باشد، هیچ ربطی به امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) و مقام آن حضرت ندارد.

متن داستان دوم جزیره‌ خضرا

 استاد حوزه‌ علمیه‌ قم گفت: محدث نوری در حکایت سوم کتاب جنةالمأوی داستانی را نقل می‌کند که به داستان دوم جزیره‌ خضرا معروف می‌شود و آن این است که:

««سعید بن احمد می‌گوید: در خانه من در محله‌ ظفریه در مدینةالسلام در هجدهم شعبان سال 544 ق، خطیرالدین برای من حکایت کرد که استادم، ابن ابی‌القاسم عثمان بن عبدالباقی بن احمد الدمشقی در هفدهم جمادی الأخری سال 543 ق گفت:

استادم کمال‌الدین احمد بن محمد بن یحیی الانباری در خانه‌ خود در مدینة السلام در شب دهم رمضان سال 543 ق چنین نقل کرد:

در ماه رمضان سال 543 ق،‌ نزد وزیر، عون الدین یحیی بن هیبرة بودیم. عده‌ای دیگر نیز نزد او بودند. وقتی افطار کردند و متفرق شدند، وزیر به ما دستور داد بمانیم. مردی نیز آن شب، در مجلس حضور داشت که ما او را نمی‌شناختیم و قبلاً ندیده بودیم. وزیر، بسیار به او احترام می‌گذاشت و به سخن او گوش می‌داد و به دیگران توجهی نداشت.

سخن به درازا کشید، تا آن‌که دیر وقت شد و ما خواستیم بازگردیم ولی بارش باران مانع شد و ما نزد وزیر ماندیم.

سخن درباره‌ ادیان و مذاهب پیش آمد و به اسلام و مذاهب گوناگون آن منتهی شد. وزیر گفت: «کم‌ترین طایفه، مذهب شیعه‌اند. در منطقه‌ ما، ممکن نیست که اکثریت با شیعه باشد». وزیر، در مذمت شیعه سخن گفت و خدا را بر این‌که آنان در دورترین نقاط نیز کشته می‌شوند، سپاس گفت.

در این هنگام، شخصی که وزیر، بسیار به او توجه داشت، به وزیر رو کرد و گفت: «برای شما سخنی بگویم درباره‌ آنچه بحث می‌کردید یا آن‌که لب فرو بندم»؟ وزیر ساکت و شد سپس گفت: «بگو آن‌چه داری!»

مرد ناشناس گفت: «با پدرم در سال 522، از شهر باهیه حرکت کردیم. محل ما، روستاهایی دارد که تاجران، آن را می‌شناسند و 1200 پارچه آبادی است و در هر آبادی، عده‌ زیادی سکونت دارند. آنان همگی مسیحی هستند و حتی جزایری که اطراف آنان است، همه مسیحی‌اند. بزرگی سرزمین آنان دو ماه راه است و میان آنان خشکی، بیست روز فاصله است و همه‌ کسانی که در خشکی هستند نیز مسیحی‌اند.

سرزمین ما، به حبشه و نوبه متصل می‌شود و آنان نیز، همگی مسیحی‌اند.

سرزمین ما به سرزمین بربرها نیز متصل است و آنان، بر دین خودشان هستند... من، روم و افرنج را اضافه نمی‌کنم (یعنی، آنان نیز مسیحی‌اند).

از شما پنهان نیست که شام و عراق نیز مسیحی دارد. چنین پیش آمد که ما، در دریا سفر می‌کردیم و برای تجارت و کسب سود، به هر سو می‌رفتیم، تا آنکه به جزیر‌ه‌ای بزرگ پر درختی که دیوارهای زیبا و باغات و روستاهای فراوان داشت، رسیدیم.

نخستین شهری که رسیدیم و لنگر انداختیم، از ناخدا پرسیدیم: «این جزیره چیست؟» گفت: «من، تاکنون به این جزیره نیامده‌ام و آن را نمی‌شناسم».

پیاده شدیم و به خیابان‌های آن شهر رفتیم. نام شهر را پرسیدم. گفتند: «مبارکه است». گفتیم: ‌«نام حاکم چیست؟» گفتند: «طاهر». گفتیم: «پایتخت آن کجا است؟» گفتند: «زاهره». پرسیدیم: «زاهره کجا است؟» گفتند: «فاصله‌ ده شب از راه دریا است و بیست و پنج روز از خشکی. مردم آن سامان، همگی مسلمانند».

گفتیم: «چه کسی زکات مال (مالیات) ما را می‌گیرد تا شروع در داد و ستد کنیم؟» گفتند: «نزد نایب سلطان بروید». گفتیم: «اعوان او کجا هستند؟» گفتند: «او دار و دسته ندارد. او، در خانه‌ خود زندگی می‌کند و همه نزد او می‌روند».

تعجب کردیم و به خانه‌ او راهنمایی شدیم. مرد صالحی را دیدیم که عبایی بر دوش دارد و عبایی نیز فرش او است و دوات هم در پیش روی او قرار دارد و مشغول نوشتن است. سلام کردیم. گفت: «از کجا می‌آیید؟» گفتم: «از فلان سرزمین». گفت: «همه‌ شما؟» گفتیم: «نه؛ در میان ما، مسلمان، یهودی و نصرانی است». نایب گفت:‌ «یهودی و نصرانی، جزیه بدهند؛ ولی با مسلمان بایستی درباره‌ مذهبش سخن بگوییم»

از یهودیان و نصرانیان جزیه گرفتند؛ ولی به مسلمانان گفتند مذهبتان را بگویید. وقتی آنان مذهب خود را گفتند، نایب گفت: ‌«شما، مسلمان نیستید و اموال شما مصادره می‌شود. کسی که به خدا و پیامبر و وصی او و امام زمان ایمان نداشته باشد، مسلمان نیست».

وقتی ما، هم‌سفران خود را در خطر دیدیم، گفتیم: «اگر اجازه فرمایید، ما نزد سلطان برویم». او پاسخ مثبت داد.

به ناخدا گفتیم: «ما می‌خواهیم به زاهره برویم تا بلکه دوستان خود را نجات دهیم»؛ ولی ناخدا گفت: «من راه را بلد نیستم».

از شهر مبارکه، راهنمایانی استخدام کردیم و سیزده روز و شب، طیّ مسیر کردیم، تا آن‌که قبل از طلوع فجر، راهنما تکبیر گفت و افزود:‌ »این، مناره‌های زاهره است».

صبح، به شهر زیبایی وارد شدیم که زیباتر از آن، چشم ما ندیده است؛ هوای لطیف و آب شیرین؛ شهری را دیدیم که بر روی کوهی از سنگ سفید بنا شده بود؛ گرد آن، دیواری تا دریا کشیده بودند؛ نهرها در شهرها و محله‌هایش جاری بود؛ گرگ و گوسفند، کنار هم بودند؛ بازارهای بزرگ، ارزاق فراوان و رفت و آمد از دریا و خشکی، از ویژگی‌های آن شهر بود. وقتی صدای مؤذن بلند می‌شد، همه به مسجد می‌شتافتند.

بالأخره، به حضور سلطان رسیدیم. سلطان در باغی بود که قبه‌ای در میان آن قرار داشت. در این هنگام، اذان گفته شد و باغ، پر از نمازگزاران شد.

مردم، او را پسر صاحب‌الامر می‌نامیدند. به ما خیر مقدم گفت و پرسید: «تاجر هستید یا میهمان؟» گفتیم: «تاجر». گفت: «کدام یک مسلمانید و کدام اهل کتاب؟» و پرسید:‌ »مسلمانان، پیرو کدام مذهبند؟»

شخصی به نام دربهان بن احمد اهوازی با ما بود. گفت: «من شافعی‌ام و بقیه‌ مسلمانان همراه ما نیز شافعی‌اند؛ مگر حسان بن غیث که او مالکی است».

سلطان رو به آنان کرد و گفت:‌ «آیا غیر از اهل‌بیت، کسی از اهل کسا بوده است؟ آیه‌ تطهیر در شأن چه کسانی است؟»

دربهان، کلام سلطان را قطع کرد و گفت: «ای پسر صاحب‌الامر! آیا می‌توانید نسب خود را بیان کنید؟»

سلطان گفت: «من، طاهر، پسر محمد بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی هستم».

مرد شافعی، غش کرد. پس از به هوش آمدن، به سلطان ایمان آورد.

ما، هشت روز میهمان او بودیم و یک سال نیز نزد مردم آن شهر میهمان شدیم. در این مدت دریافتیم که این شهر [و توابع آن] مسیر دو ماه در خشکی و دریا است و پس از آن، شهری است به نام رائقه که سلطان آن، قاسم بن صاحب الامر است. و سپس صافیه است که سلطان آن، ابراهیم بن صاحب الامر است و سپس مظلوم است که سلطان عبدالرحمان بن صاحب الأمر است و سپس عناطیس است که سلطان آن، هاشم بن صاحب‌الامر است.

در همه‌ این دیار، جز مؤمن شیعه یافت نمی‌شود و جمعیت آنان، به حدی است که اگر همه‌ دنیا جمع شوند، تعداد آنان، فزون‌تر است.

ما، یک سال نزد آنان بودیم و منتظر ورود صاحب‌الامر شدیم؛ چون معتقد بودند که آن سال، سال آمدن او به زاهره است؛ ولی ما موفق نشدیم. ابن دربهان و حسان، در آن شهر ماندند تا او را زیارت کنند.

وقتی عون الدین وزیر این داستان را شنید، برخاست و وارد اطاقی شد و یک یک ما را احضار کرد و گفت: «مبادا این داستان را بازگو کنید». ما نیز این داستان را تا پس از مرگ او بازگو نکردیم.»»

بررسی سند داستان دوم جزیره خضراء

 استاد مرکز تخصصی مهدویت گفت:‌ محدث نوری از کتاب تعازی نقل کرده است لذا ابتدا به بررسی کتاب تعازی می‌پردازم؛ نویسنده‌ کتاب، شریف زاهد ابی عبدالله محمد بن علی بن الحسن بن عبدالرحمان العلوی الحسینی است. نسخه‌ای از این کتاب، در خزانه‌ رضوی (علیه‌السلام) بوده و محدث نوری، آن را استنساخ کرده است. این کتاب را، شریف ابو عبدالله محمد بن علی بن الحسن بن عبدالرحمان، در سال 443 ق، برای ابوالحسین زید بن ناصر الحسینی روایت کرده است؛ بنابراین تألیف کتاب، در نیمه‌ نخست قرن پنجم بوده است. مؤلف کتاب، معاصر سید رضی بوده است.
 
وی افزود: نتیجه اینکه کتاب تعازی در قرن پنجم (سال 443 ق) روایت شده؛ ولی داستانی که در پایان کتاب آمده، مربوط به سال 543 است؛ یعنی یکصد سال، میان تألیف کتاب و داستانی که در آن نقل شده، فاصله است.

وی ادامه داد: مسلم است این داستان را استنساخ کنندگان، در پایان کتاب آورده‌اند و هیچ ارتباطی به متن کتاب ندارد.

حجت‌الاسلام کلباسی با بیان اینکه ممکن است تصور شود تاریخ نقل داستان، اشتباه است و داستان در 443 نقل شده؛ ولی به اشتباه 543 نوشته شده، گفت: این سخن، به دلایل مردود است. زیرا تاریخ‌ها با حروف نوشته شده‌اند، نه اعداد، و چنین خطای فاحشی در نوشتار بسیار بعید است و راوی اصلی داستان، «انباری» در سال 443، نه تنها به دنیا نیامده بود؛ بلکه چه بسا والدین او نیز هنوز به دنیا نیامده بودند. و ابن هیبره که نام کامل او یحیی بن محمد ابو المظفر و وزیر چند خلیفه‌ عباسی بوده و این داستان، در حضور او اتفاق افتاده، متولد 490 ق و متوفای 560 ق است. وی، در سال 544 ق، به وزارت مقتضی الأمر الله رسید.

کلباسی گفت: با توجه به آنچه که درباره‌ کتاب التعازی گفته شد، داستان مزبور، فاقد هر گونه استناد است؛ چرا که صاحب التعازی، آن را نقل نکرده؛ بلکه استنساخ کننده‌ای نامعلوم، آن را در پایان کتاب افزوده است که معلوم نیست این خبر را از کجا و چه کسی شنیده است و آیا انتساب آن به اشخاص مذکور در سند، صحت دارد یا ندارد؟

 وی افزود: با چشم‌پوشی از اشکال نخست، اشخاص مذکور در سلسله‌ سند داستان، شناخته شده نیستند و در کتاب‌های تراجم و رجال شیعه، ذکری از آنان به میان نیامده است. تنها شخصی که شناخته شده است و در کتب تراجم عامه، نامش آمده کمال‌الدین انباری است.

این استاد حوزه و دانشگاه گفت: شخصی که در مجلس ابی هیبره ناقل خبر بوده، نه تنها مجهول است؛ بلکه مسیحی بوده و با دیدن آن همه نشانه‌ها، باز بر عقیده‌ خود باقی بوده است. حال چگونه می‌توان بر خبر چنین شخصی از اهل کتاب اعتماد کرد؟ آیا می‌توان برای اعتقاد به صحت چنین وقایعی، بر خبری که از هر جهت مجهول است، اعتماد کرد؟

 پژوهشگر مسائل مهدویت گفت: به زمینه‌های اجتماعی و روانی، از مهم‌ترین عوامل شکل‌گیری داستان‌ها است. سال‌های میانی قرن ششم (543 ق) ویژگی‌هایی دارد که توجه به آن‌ها، بسیاری از نقاط مبهم را روشن می‌کند. به عنوان نمونه میان خلافت عباسی و خلفای فاطمی و حکومت موحدان، در سرزمین‌های مغرب اسلامی و اندلس رقابت شدیدی بود. پس از انقراض فاطمیان مصر (567 ق) مرابطان و نیز موحدان، نهضت بزرگی را در مغرب و اندلس به راه انداختند. فاطمیان و نیز موحدان، گرایش شیعی داشتند و محمد بن تومرت که بنیان‌گذار حکومت موحدان است (517 ق)، خود را از اهل‌بیت (علیهم‌السلام) می‌دانست و به صراحت خود را مهدی موعود می‌نامید. از دغدغه‌های مهم دربار خلافت عباسی، رشد نهضت‌های شیعی و حرکت‌های متأثر از آن بود؛ از همین رو؛ حرکت‌های عظیم موحدان، برای عباسیان، نگرانی جدی فراهم ساخته بود.

وی گفت: در متن داستان مورد بحث نیز می‌بینیم ابن هیبره چگونه اصرار دارد این خبر منتشر نشود و کسی آن را بازگو نکند؛ چرا که خبر از یک دولت شیعی و حکومت مقتدر آن، خوشایند دربار عباسی نبود. نکته‌ قابل توجه، آن‌که صاحب‌الأمر لقبی بود که به ابن تومرت داده می‌شد.ابن خلدون می‌نویسد: مهدی [ابن تومرت] به نام امیرالمؤمنین خوانده می‌شد و وی، «صاحب‌الامر» بود.

حجت الاسلام کلباسی افزود: در داستان مورد بحث نیز، روی همین عنوان، تکیه می‌شود و اینکه فرزندان صاحب‌الأمر، در شهرهای مختلف بلاد مغرب حکومت داشتند.

وی تاکید کرد: عبدالمؤمن که جانشین ابن تومرت بوده نیز به همین لقب خوانده می‌شده است. فرزندان او، در آن سال‌ها در اندلس و جزایر پیرامون آن حکومت می‌کردند.

این پژوهشگر مسائل مهدویت گفت: داستان‌هایی مانند داستان علی بن فاضل که در سال 699 آن را نقل کرده است و داستان دوم که از شخصی مجهول در 543 بازگو می‌شود و یکصدسال با هم فاصله دارند، هر دو گویای یک حقیقت‌اند.

وی تأکید کرد: خبرهای سانسور شده از سوی حکومت عباسی و خواسته‌های سرکوب شده‌ شیعیان و سعی در کم جلوه دادن آنان، زمینه را برای ابراز حقایق به صورت داستان‌هایی بهت‌انگیز، فراهم کرده است و آن‌گاه  اشخاصی که بیش‌تر ناقل اخبار بودند تا ناقد و بصیر به شرایط و احوال، آن اخبار را در کتاب‌های خود گرد آوردند و خود نیز به مستند نبودن آن‌ها اقرار داشتند؛ ولی آن داستان‌ها، مستمسک برخی ساده‌لوحان برای ادعاهای بی‌اساس شد.

اشکالات محتوایی داستان دوم جزیره خضرا

 حجت‌الاسلام والمسلمین کلباسی گفت: ‌برخی از کسانی که به جای پیگیری معارف قطعی اسلام و منابع نورانی آن، در پی داستان‌های بی‌سند، ولی پر از هیاهو هستند، سعی کرده‌اند داستان اول و دوم جزیره‌ خضرا و قصه‌هایی دیگر را کنار هم قرار داده، آن‌ها را مکاشفات و توفیقاتی که برای برخی افراد رخ داده است، مطرح کنند.

وی گفت:‌ در داستان دوم جزیره‌ خضرا، یک تاجر مسیحی و تعدادی یهودی و مسیحی و برخی از اهل سنت، به این افتخار نائل می‌شوند که به جزایر فرزندان امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) سفر کنند و مدتی طولانی نیز در آن محل سکونت کنند. چگونه است که صدها مسلمان شیعه و عالم پرهیزگار و عاشق اهل‌بیت علیهم‌السلام چنین توفیقی نیافته‌اند؛ ولی چند نفر مسیحی و یهودی به این توفیق می‌رسند و بر دین خود نیز باقی می‌مانند؟

 وی گفت: مرد مسیحی، مدعی است که از شهر باهیه است و تجار آن را می‌شناسند و هزار و دویست پارچه آبادی است. این، چه شهری است که در منابع جغرافیایی قدیم، مانند معجم البلدان و تواریخ معتبر، از آن، نامی به میان نیامده است؟ با توجه به این‌که یاقوت حموی حتی نام روستاها را ذکر می‌کند و سرزمین‌های غرب و اطراف مدیترانه برای آنان، کاملاً شناخته شده بوده است.

کلباسی گفت: کسانی که به این گونه اخبار استناد و گاه استدلال می‌کنند، باید به این پرسش نیز پاسخ دهند که به چه دلیل در داستان نخست جزیره‌ خضرا (داستان علی بن فاضل) می‌خوانیم: «آب‌های سفید از هر طرف جزیره را احاطه کرده است و کشتی‌های دشمنان ما در این آب‌ها غرق می‌شوند»؛ ولی در داستان دوم، با آن‌که به چند جزیره سفر می‌کنند هیچ خبری از آب‌های سفید و وضعیت غیر عادی نیست؟

 وی گفت:‌ در داستان دوم، کسی که مدعی است فرزند امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) است از یهود و نصارا،‌ جزیه می‌گیرد ولی اموال اهل سنت را مصادره می‌کند. این حکم با کدام سیره و سنت مطابق است؟

 حجت الاسلام کلباسی با بیان اینکه ممکن است کسی بگوید:‌ امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) و فرزندان آن حضرت، براساس احکام واقعی حکم می‌کنند؛ از همین رو، پس از ظهور خواهند گفت او،‌ دین جدیدی آورده‌است، گفت: اولاً، با ظهور حضرت، احکام الهی، آن‌گونه که تشریع شده است بیان خواهد شد و قضاوت براساس واقعیت صورت خواهد گرفت، نه ظواهر؛ ولی این موضوع، پس از ظهور است نه در زمان غیبت. ثانیاً، حرمت اموال مسلمان با اظهار شهادتین، سیره و سنت قطعی پیامبر (صلی‌الله علیه وآله وسلم) و ائمه ‌(علیهم‌السلام) است و قابل نقض نیست.

جمع‌بندی مطالب بیان‌شده درباره حکایت جزیره خضرا

 حجت‌الاسلام والمسلمین کلباسی در جمع بندی این مباحث به فارس گفت: به طور کلی می‌توانم بحثم را چنین جمع کنم که؛

1. هر دو داستان جزیره‌ خضرا از نظر سند قابل اعتنا نیستند.

2. مطالب مطرح شده در این داستان‌ها اشکالات و تناقضات بسیاری دارد که به برخی اشاره شد.

3. این داستان‌ها، بازتاب حوادث زمان نقل آن‌ها است و با آنچه در عرصه‌ تاریخ و جغرافیای آن زمان می‌گذشته، مرتبط است.

4. حکومت‌های بسیاری در بلاد مغرب و جزایر دریای مدیترانه و سواحل آن، در آن زمان وجود داشته‌اند که خود را از اعقاب ائمه (علیهم‌السلام) می‌شمردند و برخی از آنان خود را فرزندان صاحب‌الامر می‌دانستند.

5.‌ ابن تومرت در بلاد مغرب، مدعی شد امام زمان و مهدی موعود است و حکومت مقتدری نیز تشکیل داد که به نام حکومت موحدان در تاریخ شناخته می‌شود. عبدالمؤمن نیز که با همین القاب و عناوین حکومت می‌کرد، با اقتدار در بخش‌های مهمی از سرزمین‌های مغرب حکومت کرد و فرزندان خود را در جزایر و مناطق مختلف، به حاکمیت گماشت.

6.‌ افکار و آرمان‌های سرکوب شده‌ شیعیان در دوران عباسی، زمینه‌ بروز آن‌ها را به صورت آفرینش داستان فراهم کرد.

7. سزاوار نیست در موضوع امام زمان (علیه‌السلام) که از عقاید حتمی و مشترک همه‌ مسلمانان است، با اتکا به خبرهای غیر موثق و حدسیات ساخته‌ اذهان، سخن گفت و قلم زد؛ چرا که از مصادیق افترای بر ائمه (علیهم‌السلام) است که از خطاهای بزرگ و گناهان کبیره به شمار می‌رود.

8.  در آرا و عقاید، مواردی یافت می‌شود که علم آن را باید به خدا و رسولش واگذاشت و بدون علم و اطلاع و طیّ مقدمات لازم، در آن‌باره سخن نگفت. موضوع فرزندان امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) و این‌که آن حضرت ازدواج کرده و دارای فرزند است یا نه و آنان چگونه زندگی می‌کنند، از همین موارد است. بهتر است علم آن را به خدا واگذاریم و بی‌سبب، افکار و عقاید دیگران را با مطالب نامستند و نامعقول آشفته نکنیم.

حمیدرضامرادی پور بازدید : 43 شنبه 19 بهمن 1392 نظرات (0)

عکس, تصویر, اس ام اس های مخصوص روز جمعه امام زمان (عج)
.

کی شود در ندبه های جمعه پیدایت کنم / گوشه ای تنها نشینم تا تماشایت کنم

مینویسم روی هر گل نام زیبای تو را / تا که شاید این شب جمعه ملاقاتت کنم . . .

اللهم عجل لولیک الفرج

.

.

.

مـــی ایـــــــــد از دور ,مــردی ســــواره / بـــرمــرکب عشـــق, چــــون ماهپــــاره

والشمــس رویـش, واللــیــــل مـــویـش / گلـــها هــمه مســــت, از رنگ و بویـش . . .

تعجیل در فرج آقا صلوات

.

.

.

مردم دیده به هر سو نگرانند هنوز / چشم در راه تو صاحبنظرانند هنوز

لاله ها، شعله کش از سینه داغند به دشت / در غمت، همدم آتش جگرانند هنوز . . .

.

.

.

کدام نقطه ی این خاک زیر پا ی تو نیست ؟ / کدام پاره ی خورشید آشنا ی تو نیست ؟

بگو کدام نسیم شکفته در واد ی است ؟ / که ذهنش آینه بندانی از صفا ی تو نیست . . .

یا ابا صالح المهدی ادرکنی

.

.

.

یعقوب ترین چشم جهان قسمت ما باد

چون یوسف گمگشته ی ما یوسف زهراست . . .

یا اباصالح ادرکنی

.

.

.

فقط گفتی به ما پرواز ، پرواز! / در زندان غیبت کی شود باز؟

بدون تو چگونه پرگشاییم؟ / برای هر عمل هستی سر آغاز . . .

یا مهدی

.

.

.

دل سیاه شب و بارش تلالو ماه / صدای حسرت و اندوه و ناله و صد آه

بیا که بغض فروخورده ی دلم واشد / و نور صاعقه ای ناگهان هویدا شد . . .

.

.

.

گوش دل را وا کنید آید ندا / بانگ هل من ناصرش از هر کجا

خدایا ، درک دوران ظهور دولت عشق را نصیب ما بگردان

آمین

.

.

.

یک شعر زیبا در مورد آقا امام زمان

خسته از همسفر و شهر و دیار / خسته از این شب غمدیده و تار

خسته از قحطی باران و نگاه / بر کویر دل خشکیده ببار

خسته ام از گذر ثانیه ها / خسته از جاده ی بی اسب و سوار

خسته از دوختن چشم به راه / مژه هامان شده پر گرد و غبار

خسته از سوزش سرمای شدید / خسته از غیبت باران و بهار

مغرب شب زده را مشرق کن / بزن آن پرده ی غیبت به کنار

حمیدرضامرادی پور بازدید : 49 پنجشنبه 17 بهمن 1392 نظرات (0)



مولایم !

دلم برای ورود تو لحظه شماری می کند و

حنجره ام تو را فریاد می زند،تو که تجلی عشقی


قنوتم را طولانی می کنم تا تو نیمه شبی برای آن دعا کنی

کوچه های غریب بی کسی را آب و جارو می کنم

تا تو صبحی زود از آن کوچه عبور کنی





مولایم !

بی تو دفتر دلمان پُر است از مشق های انتظار و 

من با دلم می خواهم آن روز که می آیی

زیبا ترین مدال ایثار را
تقدیم نگاه تو کنم .

تو طلیعه نوری، برگی از قرآن ،فرشته ای والاتر از

فرشتگان مقرب الهی که جایگاهش را زمین خدا نهاده اند

یوسف دیگر که اگر یوسف را تنها زلیخایی عاشق بود،

تو را دنیایی مشتاقند.








جاده های جمکرانی


 به ناله در آمده اند


 و آفرینش یکصدا تو را می خوانند که ما را دریاب...






خوشا روزی که مهدی باز گردد

اناالمهدی طنین انداز گردد

به حق مادرش زهرای اطهر

 به حق فرق اکبر، حلق اصغر

خداوندا ظهورش دیر گردید

بسی عاشق دراین ره پیرگردید

مهیاکن تواسباب ظهورش

منورکن توگیتی را زنورش

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج


سلام خدمت بازدید کنندگان عزیز.


عکس های جدید هم  رسید.....لطفا به ادامه مطلب بروید.......


 

 

 

یاران امام زمان عج

 

 

حمیدرضامرادی پور بازدید : 49 پنجشنبه 17 بهمن 1392 نظرات (0)
سوز اشک و ناله ام چاره درد و غم نشد

یک نفس از سوز من بین خیالت کم نشد

چاره ای بر زخم دل میکردم اما هیچکس

همچو یاد دلبرم بر زخم من مرهم نشد

بویِ خاکِ مقدمت روحِ گِلِ آدم سرشت

هرکه خاکت را نبوسیده ست او آدم نشد

سر به تیغت داده این شیر نر کهنه نشین

آن سری که نزد صیادان عالم خـم نشد

میرسد از هر طرف ماتم بر این قلب غمین

هیچ غم همچو فراغت بر دلم ماتم نشد

عمر من بُرناایم قربان نور روی تو

یک سحر رویت نصیب چشم پر شبنم نشد

شاعر : علیرضا انصاری

 

 

حمیدرضامرادی پور بازدید : 101 جمعه 11 بهمن 1392 نظرات (0)


دانلود نواهای مخصوص امام زمان (عج) در 116 قطعه صوتی (سری اول)

مناجات با خدا و امام زمان(عج)

(محمود کریمی) – خدایا اگر بنده‌ای بدکارم

(محمود کریمی) – من بلا گردون روی دلرباتم

(محمود کریمی) – عمری در آرزوی وصال تو سوختیم

(سعید حدادیان) – حیفه که ناز قدمها رو سر زمین بشینه

(سعید حدادیان) – آه ای خدا خسته شدم از توبه‌های الکی

(سعید حدادیان) – ز دست دیده و دل هردو فریاد – سبک دشتی

(سعید حدادیان) – بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است

(محمد رضا طاهری) – اگر تا قیامت عذابم کنی

(محمد رضا طاهری) – مرا ز رحمت و لطف و عطا پذیرفتی

(محمد رضا طاهری) – با خدا خواهی شوی نزدیک از خود دور باش

(محمد رضا طاهری) – ای ماه رو که دل‌هاست مشتاق روی ماهت

(محمد رضا طاهری) – این دل که شد ز روز ازل مبتلای تو

(حسن خلج) شنیده ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت

(حسن خلج) مرا نه سر نه سامان آفریدند

(حسن خلج) – یا رب برسان تو مهدی غائب را

(حسن خلج) – مرا نه سر نه سامان آفریدند

(حسن خلج) – دل غم پر شد از غم از غم من

(حمید علیمی) چو بخت نیست که شایسته وصال تو باشم

(حمید علیمی) خواهم که به زیر قدمت زار بمیرم

(حمید علیمی) گویند تویی ماه دلم یوسف زهرا

(حمید علیمی) بی ارزشم و جز تو خریدار ندارم

(حمید علیمی) تا عمر بود در هوس روی تو باشم

مناجات با امام زمان(عج)

(مهدی سلحشور) – اگر روزی تورا می یافتم از ناکجایم

(جواد مقدم) – بی تو ای صاحب زمان، بی‌قرارم هر زمان

(محمود کریمی) – ای دل طوفانیم آرام باش

(محمد رضا طاهری) – ای غائب از نظر به خدا می سپارمت

(حاج منصور ارضی) – ابا صالح بیا دردم دوا کن…

(حاج منصور ارضی) – کاش صاحب برسد

ما که از دلبرم رویی ندیدم

آقاجونم، مهربونم، کی میای دردت به جونم

این جشنها برای من آقا نمی شود

میلاد امام زمان(عج)- مولودی های نیمه شعبان

(محمود کریمی) – امشب شب ملک حیرونه، مهدی دم فلک گردونه

(محمود کریمی) – با تو هوا هوا، هوای بارونه ؛ بی تو دلم مثل زندونه

(محمود کریمی) – شعرخوانی؛ منم اهل آبادی آبادها، منم خانه بر دوش گردابها

(محمود کریمی) – باور نداری دلبر من میاد یک روزی

(محمود کریمی) – شبیه حیدر آمود از ره

(محمود کریمی) – چشمهامو می‌دوزم به جاده انتظار

(محمود کریمی) – شب شبه عشقه

(محمود کریمی) – خودت می‌دونی با نسیم نفس تو جون می‌گیرم

(محمود کریمی) – خیز و پر از گلاب کن ، طاق و رواق میکده

(محمود کریمی) – ابرها به زیر قدمهات غزل بارون می‌باره

(محمود کریمی) – اونی که برای تو بی‌قراره

(محمود کریمی) – چشمهامو می‌دوزم به جاده انتظار

(محمد رضا طاهری) – غروب تلخ جاده‌های بی‌کسی

(محمد رضا طاهری) – بارون رحمت الهی برگرد

(محمد رضا طاهری) – ذکر امن یجیب سرود هر فرشته

(محمد رضا طاهری) – برای تعجیل فرج خدا خدا خدا کنم

(مهدی سلحشور) – امشب که قبله دل من محراب سبز جمکرونه

(مهدی سلحشور) – وقتی که می خواد، آقامون میاد، همه عالمین به شور و شین

(سید مهدی میرداماد) – خورشید عشقم در آمده آی عاشقا

(سید مهدی میرداماد) – پانزده روز رفته از ماه است

(سعید حدادیان) – مژده که اینک ز صبا آمده امواج ملائک

(سعید حدادیان) – دوباره می‌باره از آسمون ستاره

(حسین سیب سرخی) – ای هر دو عالم بنده ات

(حسین سیب سرخی) – ای نغمه همه دلها، زیباترین گل زهرا

(حسین سیب سرخی) – دریاب من بی دست و پا را،ارباب بیا ببر دلارو

(مجید بنی فاطمه) –بی تو هوای زمونه سرده

(حسن خلج) – آقام آقام آقام آقام مهدی… کجایی

دانلود بقیه نواهای امام زمان (ع)

منم سرگشته حیرانت ای دوست  – حسین کشتکار بوشهری – کیفیت ۱۲۸ کلیوبایت

منم سرگشته حیرانت ای دوست – حسین کشتکار بوشهری – کیفیت 32 کلیوبایت

موسیقی زمینه؛ او خواهد آمد، با کوله باری از عدالت

غدیر می‌نگریست سپیده‌دمان را…(۱۳) - ما که افسرده حالم چون ننالم – همراه با دکلمه

غدیر می‌نگریست سپیده‌دمان را…(۱۲) - امشب دل بیدارم دارد سحری دیگر – همراه با دکلمه

غدیر می‌نگریست سپیده‌دمان را…(۱۱) :- امید آخر دلهای داغ دیده بیا – همراه با دکلمه

غدیر می‌نگریست سپیده‌دمان را…(۱۰) - در راه رسیدن به توگیرم که بمیرم – همراه با دکلمه

غدیر می‌نگریست سپیده‌دمان را…(۹) - اگر ز کوی تو بویی به رساند باد – همراه با دکلمه

غدیر می‌نگریست سپیده‌دمان را…(۸) - بخت امروز حلقه بر در زد – میلاد امام زمان (مهدی میرداماد) – همراه دکلمه

غدیر می‌نگریست سپیده‌دمان را…(۱) - دعای فرج به همراه دکلمه

دعای فرج ویژه غدیر به صورت همخوانی با نوایی بسیار زیبا و دلنشین

دعای فرج به صورت بسیار زیبا و همخوانی

دعای فرج به صورت همخوانی

دعای فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

زیارت امام زمان(عج) ۲ – فرهمند آزاد

زیارت امام زمان(عج) ۱ – فرهمند آزاد

صلوت امام زمان(عج) – فرهمند آزاد

استغاثه به امام زمان(عج) – فرهمند آزاد

دعا در زمان غیبت امام زمان(عج) – فرهمند آزاد

دعای عهد – فرهمند آزاد

اذان انتظار (فایل به صورت MP3 می‌باشد)

غدیر می‌نگرسیت بهاران را…(۸) - تو جان جهانی فدایت شوم

غدیر می‌نگرسیت بهاران را…(۷) - مهدی بیا ، مهدی بیا ، گل باصفاست اما بی تو صفا ندارد

غدیر می‌نگرسیت بهاران را…(۵) - بی تو در محفل ما شور و صفایی نبود

وا شده گل در چمن، آمده جانان من، سیدی یا ابن الحسن… - همخوانی

ابا صالح یا ابا صالح، فضای این دل دیوانه، گرفته بوی گل نرگس - همخوانی

ای تو روح و روانم، یادت آرام جانم … - همخوانی

ای مظهر آدینه ام، من عاشق دیرینه ام

دکلمه : گل همیشه بهارم خدا کند که بیایی

یک مناجات بسیار زیبا با امام زمان(عجل الله) به صورت دکلمه

ای قلم سوزلرین دَ اثر یوخ…(مناجات با امام زمان(عج)به زبان ترکی) - حاج ابراهیم رهبر

همخوانی ترکی در فراق امام زمان(عج) - (تمنا) سید هادی گرسویی

گل نرگس آبروی دوعالم، خیالت کی می رود ز خیالم - (تمنا) سید هادی گرسویی

یا صاحب الزمان(عج) تو دلم یک دنیا حرفه - (تمنا) سید هادی گرسویی

بیا یاابن الحسن دورت بگردم، بیا تا دست خالی برنگردم  - (تمنا) سید هادی گرسویی

مناجات با امام زمان(عج) و امام علی(ع) شب ۲۱ ماه رمضان ۸۳ - محمود کریمی

ماه تموم تو دامن نرگس دمیده - محمود کریمی

فرشته ها، ستاره ها می ریزن از آسمون - محمود کریمی

عزیز بی قرینه کی می آیی، صفای زخم سینه کی می آیی… - محمود کریمی

مه نرگس آمده، به جمالش صلوات - سعید حدادیان

فرازهایی از زیارت عاشورا همراه با درد دلی با امام زمان (عج) - سعید حدادیان

نمی دونم دلم دیونه کیست، اسیر نرگس مستونه کیست… - طاهری – حدادیان

اگر آن ماه نمونه، رخ خود را بنمونه - محمدرضا طاهری

یا ابن الزهراء یا ابا صالح… - محمد رضا طاهری

غم عشقت بیابون پرورم کرد … - محمد رضا طاهری

فراز منبر گل ، بخوان یک خطبه بلبل - محمدرضا طاهری

العجل یوسف زهرا(س) سیری کنم در شهردل - محمدرضا طاهری

به زیر زلفت این، ماه است و یا رو … - حمید علیمی

ای ساربان آهسته ران، کارام جان گم کرده ام … - حمید علیمی

درد دلی با امام زمان(عجل الله) – حمید علیمی

عطش عشق… - حمید رضا علیمی

روز جمعه شد و دلبر نیومد - حمید رضا علیمی

سایتون سنگینه مولا، کجا رفته اون چشمهاتون - عبدالرضا هلالی

دل پریشونم، پریشونم که اربابم نیومد …  - عبدالرضا هلالی

آهای خدای مهربون تنگه دلامون - عبدالرضا هلالی

تو دلم یه دنیا حرفه که می خواهم بگم براتون … - میرداماد

دیده را وقف تماشای کسی باید کرد - حاج منصور ارضی

آقام آقام آقام کجایی - حسن خلج

برگرفته از سایت بچه های قلم

دانلود نواهای مخصوص امام زمان (ع) در 94 قطعه صوتی و تصویری (سری دوم)

12 قطعه فیلم و کلیپ امام زمان (عج)

منو جدا شدن از ...                                      گل نرگس ...

گل نرگس آبروی دو عالم ...                           گوش بکنید ...

آن سفر کرده ...                                         اباصالح اباصالح ...

حلاوت هدایت قسمت اول                             حلاوت هدایت قسمت دوم

دعای فرج 1                                              دعای فرج 2

زیارت آل یاسین                                          سلام الله کامل التام ...

10 قطعه فیلم و کلیپ امام زمان (عج)

مهدی طاووس اهل الجنه                              نور آل محمد علیهم السلام

یک عمر دویدیم و به کویت نرسیدیم                  یا صاحب الزمان علیه السلام

یامهدی علیه السلام                                    گل نرگس

بر تو درود یا امام زمان علیه السلام                  خدا کند که بیایی

روح و ریحان پیامبر                                       طول عمر

8 قطعه مولودی صوتی امام زمان (عج)

دلبر من سرور من...                                    نیمه شعبان تو شد ... 

ندای جاء الحق...                                        امشب جمال یارم ...

اباصالح اباصالح ...                                       بیا بیا یابن الزهراء

تو پاره جگر فاطمه ای                                   ز تماشای رخت ای گل ارغوانی

7 قطعه مدح امام زمان (عج)

قیمت گل نشناسند ...                                 مولای من ...

چه شبهایی که من با یاد روی تو ...                 آب و آیینه بیارید ...

الا که ذکر خدایی خدا کند که بیایی                 ای تو روح و روانم

عاشق سرگشته ایم ...

23 قطعه سرود امام زمان (عج)

مژده یاران، مژده یاران ...                               صبح دم پیک مسیحا...

من که امشب واله و شیدایم ...                      مهدی آمد ...

مولام مهربونه، یار شیعیونه ...                         مولای من مهدی جان ...

چه خوش است من بمیرم ...                          نگار من ...

یا ابن الزهراء بیا بیا ...                                  گل نرگس آبروی دو عالم ...

آمدی جان عالم فدایت                                  ای همه جستجوی من ...

ای دل شیدای ما ...                                    ای دلبر یکتا بیا ...

اباصالح یا اباصالبح ...                                    از زمین و زمان به گوش جان می رسد ...

اشرف کل عالم خوش آمد                             به دم عیسی ...

بیا یاابن الحسن ...                                      بیا که مرغ خسته دلم ...

جان جانانم ...                                            جز در خانه تو در نزنم جای دگر

شوق نگاه

2 قطعه صوتی دکلمه امام زمان (عج)

این شهر، اون شهر، این کوچه، اون کوچه           در انتظار ظهور

4 قطعه کلیپ فلش امام زمان (عج)

آقا تموم کن جدایی ...                                  آنان که خاک را ...

اگر آن ماه نمونه...                                       عاشق سرگشته ایم

11 قطعه ادعیه و زیارات امام زمان (عج)

دعای فرج                                                 دعای عهد

دعای ندبه                                                اللهم ارزقنا توفیقه الطاعه...

اللهم اصلح ...                                            اللهم اعرفنی...

الهی عظم البلاء ...                                    سلام الله کامل التام ...

زیارت آل یاسین                                         زیارت امام عصر در روز جمعه

صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی

1 قطعه توسل

بر تو درود، بر تو سلام ...

6 قطعه صوتی تشرف خدمت امام زمان (عج)

مردی در بیابان                                           اسماعیل هِرقَلی

شیخ مرتضی انصاری                                    علامه حلی

علامه سید مهدی بحرالعلوم 2                        علامه سید مهدی بحرالعلوم1

10 قطعه صوتی سخنرانی

وظایف منتظران - حاج مهدی قاسمی منفرد

امام زمان علیه السلام واسطه فیض - حاج مهدی قاسمی منفرد

وعده های الهی درباره حضرت مهدی علیه السلام 1

گفتمان اصالت مهدویت 1

گفتمان اصالت اندیشه نجات بخشی در جهان 1

گفتمان اصالت اندیشه نجات بخشی در جهان 2

گفتمان اصالت اندیشه نجات بخشی در جهان 3

آیت الله وحید خراسانی 1

آیت الله وحید خراسانی 2

امام مهدی علیه السلام - آقای دکتر دولتی

25 مقاله پیرامون امام زمان (عج)

ولادت حضرت مهدی علیه السلام                     خبر ولادت حضرت مهدی علیه السلام

چگونگی ولادت حضرت مهدی علیه السلام          پنج سالگی حضرت مهدی علیه السلام

امام مهدی علیه السلام در روایات                     بشارت به موعود در کتاب تورات

بشارت به موعود در زرتشت                             خصایص و ویژگى هاى حضرت

خورشید پشت ابر                                         مسجد کوفه

مسجدسهله                                              سرداب سامرا

طول عمر حضرت مهدی علیه السلام                  اسامى ، اوصاف و القاب حضرت

عقیده به ظهور حضرت از نظر اقوام و ادیان 1         عقیده به ظهور حضرت از نظر اقوام و ادیان 2

عقیده به ظهور حضرت از نظر اقوام و ادیان 3         عقیده به ظهور حضرت از نظر اقوام و ادیان 4

حضرت مهدی در آیات قرآن                              حضرت مهدى (علیه السلام) در احادیث قدسى

اباصالح! بیا درمانده ام من!                              به ما نگفتند

چرا دعای فرج را نمی خوانی؟                          شب نیمه شعبان است، برخیز ای محمد!

امام مهدى علیه السلام در منابع اهل سنت

حمیدرضامرادی پور بازدید : 45 جمعه 11 بهمن 1392 نظرات (0)

دانلود نرم افزار عطر نرگس   ویژه آقا امام زمان عج

 

 دانلود نرم افزار عطر نرگس – ویژه آقا امام زمان عج

 

عطر نرگس  نرم افزاری ست که در زمینه مهدویت ساخته شده است و به صورت پرتابل و قابل حمل می باشد. به همه شما دوستان عزیز توصیه می کنم فرصت دانلود نرم افزارعطر نرگس برای کامپیوتر را با لینک مستقیم از سایت یاس دانلود از دست ندهید.

 

نرم افزار عطر نرگس شامل :

شناخت امام زمان:
-     راه های شناخت امام زمان و فلسفه انتظار
-     برخی ویژگی های امام مهدی (عج). حدیث درباره امام زمان . والپیپرامام زمان

آخرالزمان :
-    علایم آخرالزمان – حدیث در مورد آخرالزمان

ادعیه و زیارات به صورت صوتی :
-    دعای فرج . دعای ندبه . دعای عهد . دعای سمات . زیارت آل یس . دعای صلوات بر امام زمان (عج)

 

 

 

دانلود نرم افزار عطر نرگس   ویژه آقا امام زمان عج

 

 

دانلود نرم افزار عطر نرگس   ویژه آقا امام زمان عج فرمت : EXE

دانلود نرم افزار عطر نرگس   ویژه آقا امام زمان عج حجم : ۱۳ مگا بایت

دانلود نرم افزار عطر نرگس   ویژه آقا امام زمان عج دانلود : دانلود نرم افزار عطر نرگس | لینک کمکی

دانلود نرم افزار عطر نرگس   ویژه آقا امام زمان عج رمز : www.yasdl.com

دانلود نرم افزار عطر نرگس   ویژه آقا امام زمان عج منبع : یاس دانلود

 .................................................................................................................................................................................

دانلود کتاب صاحب زمان و مخالفان اندروید.جاوا و PDF :

سایت مخصوص موبایل و رایانه اسلامی صراط اینبار یکی از جدیدترین کتاب های مربوط به امام زمان را در اختیار شما قرار می دهد.این کتاب جدید صاحب زمان و مخالفان را با سه نسخه اندروید . جاوا و PDF برای شما آماده کرده ایم.

عناوید اصلی کتاب :

دلایل غیبت امام زمان.غیبت صغری و غیبت کبری؛ علائم ظهور حضرت؛ گفتار و مژده ادیان دیگر؛ مخالفان صاحب الزمان؛ گفتار پیغمبر اسلام درباره حضرت حجت؛ مطالب قرآن درباره صاحب الزمان؛ نظرات علمای سنی مذهب درباره صاحب الزمان؛ درباره طول عمر؛ فرقه‌های باطل؛ شعبه‌های دین سنی (تسنن)؛ تولد صاحب الزمان و داستان آن؛ خوابهای پی در پی؛ جنگ؛ دیدار دلدار؛ فرقه‌های باطل و شش امامی‌ها؛ بهائیگری و بابیگری؛ فرقه شیخیه؛ کشفیه؛ بابیه؛ توبه نامه باب؛ ازلیه (ازلی)؛ بهائیه یا بهائی؛ داستان پرنس دالگورکی؛ دین بهائی دین نیست مسلک و مرام است؛ آزمایش خدا؛ مباحثه جالب با باب؛ اسنادی بر ضد بهائیان؛ باز اسنادی بر ضد بهائیان؛ زمامدار آینده جهان؛ دین ما جهانی خواهد شد؛ بطلان نوشته‌های باب و بهاء؛ خیانت؛ غیبت صغری یا کوچک؛ نیایش و ستایش خدا؛ آخرین نامه صاحب الزمان؛ غیبت کبری؛ علائم ظهور حضرت؛ گفتار بزرگان دین درباره ظهور؛ تربیت فرزندان؛ دجال کیست؟؛ آموزش دوران کودکی؛ چگونگی ظهور حضرت؛ علامات قیافه حضرت؛ خطبه امام زمان هنگام ظهورش؛ نتیجه

 

www.3erat.com

 

دانلود فایل اندروید (۴۳۹ kB )

دانلود فایل جاوا (۳۹۳ kB )

دانلود فایل پی دی اف (۷۷۵ kB )

...................................................................................................................................................................................

نرم افزار مذهبی امام زمان بهار دلها : سایت تخصصی نرم افزار مذهبی ورایانه اسلامی اینبار نرم افزار مذهبی امام زمان بهار دلها را برای دانلود شما اماده کرده است برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.

عناوین اصلی کتاب شامل:
مقدمه؛ پرتوی از نور کتاب و سنت درباره امام زمان؛ روز تابان؛ فروغ یزدان؛ ستاره پنهان؛ پرسش یک خانم دانشمند؛ دانش ناب؛ رازدار خداوند؛ چرا حضرت آدم از پیامبران اولواالعزم نشد؛ عظمت حضرت مهدی؛ تزکیه نفس؛ زمینه های تربیتی؛ انگیزه خود سازی؛ دعا و درخواست ظهور؛ پاورقی

 

دانلود نرم افزار

4259-imam-zaman-bahare-delha.zip دریافت فایل

4259-imam-zaman-bahare-delha.apk دریافت فایل

سایت منبع:

قائمیه اصفهان

........................................................................................................................................................................

ويندوز : 
شناخت امام زمان (عج) از امور لازم و واجب برای شیعیان می باشد. به همین دلیل نرم افزار جامع و کامل شناخت امام زمان (عج) تهیه و تدوین شده است. 
ویژگی های نرم افزار شناخت امام زمان (عج) :
- مقالاتی متفاوت و جذاب پیرامون زندگانی و ظهورت حضرت
- دعا به همراه ترجمه فارسی
- گالری عکس های جمکران با قابلیت ذخیره تصاویر
- بیش از ۴۰ والپیپر امام زمان
براي دانلود روي تصوير زير کليک کنيد

................................................................................................................................................................................
رساله مراجع تقليد - موبايل جاوا
قبله نما - اندرويد
تفسير برهان - اندرويد
نسخه کامل اصول کافي - موبايل جاوا
احاديث قدسي - اندرويد
.............................................................................

نرم افزار جامع و کامل شرح زندگانی از ابتدا تا انتهای موسس مذهب شیعه حضرت امام صادق(ع) قابل نصب بر روی انواع گوشی تلفن همراه نوکیا ، سونی اریکسون ، سامسونگ ، ال جی ، اچ تی سی ، و گوشی هایی که از فُرمت اَندروید و برنامه جاوا پشتیبانی می کنند.

 

این نرم افزار شامل ۹۵ بخش و قسمت مختلف می باشد که در ذیل به ۲۰ مورد آن اشاره شده است.

قسمت هایی که در نرم افزار مشاهده میکنید عبارتند از :

۱) مقدمه

۲) زندگانی حضرت امام صادق

۳) متن نامه امام صادق

۴)  سفرهای امام صادق

۵)  ملاقات با عالم نصرانی

۶) بستن دروازه شهر بر روی حضرت

۷)  سفر امام صادق به عراق به قصد زیارت

۸)  دعوت منصور دوانقی از امام صادق

۹)  احضار امام صادق به همراه صفوان

۱۰)  پیدایش مذاهب اربعه

۱۱) شرکت امام صادق در تجدید بنای مسجد مدینه

۱۲) حضرت صادق و کره جغرافیای زمین…!

۱۳) دلایل اصلی ظُلمت علمی اُروپا

۱۴) آزادی نظریه اسلام

۱۵)اولین شخصی که عقیده به عناسر اربعه را متزلزل کرد

۱۶) رد عقیده علمای هزار و صد ۱۱۰۰ سال قبل

۱۷) تجمع متفکرین اسلامی جهان در مدینه

۱۸) تحکیم مبانی سیاسی  بنی عباس ومحبت صوری آنان به خاندان محمد(ص)

۱۹) منصور دوانقی و انتقام جویی از ذریه ی رسول ا…

۲۰) مذهب جعفری ، مذهب اهلبیت

 

  • دانلود برای آندروید
  • دانلود برای جاوا
برای دانلود کلیک کنید

با حجم:۷۰۰ کیلوبایت

سازگاری با اندروید نسخه ۲٫۱ و بالاتر

حمیدرضامرادی پور بازدید : 61 جمعه 11 بهمن 1392 نظرات (0)

 

دانلود آهنگ زیبای حس غریب 1 و 2 با صدای علی لهراسبی+متن شعر

دانلود آهنگ زیبای حس غریب 1 و 2 با صدای علی لهراسبی+متن شعر

.

متن شعر حس غزیب 1

تو همون حس غريبي که هميشه با مني
تو بهوونه ي هر عاشق واسه زنده بودني
تو اميد انتظاري تو دلاي نااميد


مثل ديدن ستاره تو شباي ناپديد
چه غريبونه گذشتند جمعه هاي سوت و کور


هنوزم اما نرسيدي اي تجلي ظهور
با تو ام، با تو که گفتي، تکيه گاه عاشقايي
ميدونم يه دنيا نوري، ساده اي، بي انتهايي


مث لالايي بارون، تو کوير بي صدايي
تو خود عشقي، ميدونم، ناجي فاصله هايي
تو همون حس غريبي که هميشه با مني


تو بهوونه يه هر عاشق باسه زنده بودني
تو اميد انتظاري تو دلاي نااميد


مثل ديدن ستاره تو شباي ناپديد
عمريه دلم گرفته گله دارم از جدايي
غايب هميشه حاضر تو کجايي، تو کجايي


تو کجايي، تو کجايي

دانلود آهنگ حس غریب 1 حجم حدود 4.49 مگابایت

دانلود آهنگ حس غریب 1 حجم حدود 4.5 مگابایت

.

متن شعر حس غریب 2

نمیدونم از کدوم ستاره میبینی منو
چشماتو میبندیو دوباره میبینی منو


پر بغض جمعه های ناگزیر و بی صدام
خیلی خستم باورم کن دنیا زندونه برام
توی کور راه چشمام عطر بارون بوی سیبی


واسه عاشقونه موندن تو همون حس غریبی
تو همون حس غریبی که همیشه با منی


تو بهونه هر عاشق برای زنده موندنی
میدونم هنوز اسیرم تو حصار لحظه ها
کاش میشد با یه اشاره ي تو ازاد میشدم


با توام که گفته بودی غصه هام تموم میشن
پس کجایی که بیایی منو بگیری از خودم


ناجی ترانه ها منو به واژه ها ببر
این حقیرو به سخاوت شب و دعا ببخش
نمیدونم از کدوم ستاره میبینی منو


چشماتو میبندیو دوباره میبینی منو
پر بغض جمعه های ناگزیر و بی صدام


خیلی خستم باورم کن دنیا زندونه برام
توی کور راه چشمام عطر بارون بوی سیبی
واسه عاشقونه موندن تو همون حس غریبی


تو همون حس غریبی که همیشه با منی
تو بهونه هر عاشق برای زنده موندنی

.

دانلود آهنگ حس غریب 2 حجم حدود 7.39 مگابایت

دانلود آهنگ حس غریب 2 حجم حدود 5.39 مگابایت

حمیدرضامرادی پور بازدید : 50 جمعه 11 بهمن 1392 نظرات (0)

شعر خوانی بسیار زیبای علی فانی این بار با عنوان «چشم امید ۲» [دانلود کنید] که همانند قطعات قبلی وی، بسیار زیبا و شنیدنی است.

 

ندیدم شهی در دل آرایی تو
به قربان اخلاق مولایی تو

تو خورشیدی و ذره پرور ترینی
فدای سجایای زهرایی تو

نداری به کویت ز من بی نواتر
ندیدم کریمی به طاهایی تو

نداری گدایی به رسوایی من
ندیدم نگاری به زیبایی تو

نداری مریضی به بد حالی من
ندیدم دمی چون مسیحایی تو

نداری غلامی به تنهایی من
ندیدم غریبی به تنهایی تو

نداری اسیری به شیدایی من
ندیدم کسی را به آقایی تو

امید غریبان تنها کجایی؟
چراغ سر قبر زهرا کجایی؟

تجلی طه ، گل اشک مولا ، دل آشفته ی داغ آن کوچه ی غم

گرفتار گودال خونین ، دل افگار غم های زینب ، سیه پوش قاسم

عزادار اکبر گل باغ لیلا ، پریشان دست علم گیر سقا

نفس های سجاد ، نواهای باقر ، دعاهای صادق

کس بی کسی های شب های کاظم

حبیب رضا و انیس غریب جواد الائمه

تمنای هادی ، عزیز دل عسکری ، پس نگارا بفرما کجایی.. کجایی.. کجایی..

دلم جز هوایت هوایی ندارد
لبم غیر نامت نوایی ندارد

وضو و اذان و نماز و قنوتم
بدون ولایت بهایی ندارد

دلی که نشد خانه ی یاس نرگس
خراب است و ویران صفایی ندارد

بیا تا جوانم  بده رخ نشانم
که این زندگانی وفایی ندارد..

حمیدرضامرادی پور بازدید : 41 جمعه 11 بهمن 1392 نظرات (0)

مدریت وبلاگ یوسف زهرای خنجین چهارمین سال تبدیل فراهان  به شهرستان و خنجین به بخش را به همه ی مردم شهید پرور فراهان وخنجین تبریک موگوید.

حمیدرضامرادی پور بازدید : 62 چهارشنبه 09 بهمن 1392 نظرات (0)

هر راه بجز راه تو کج خواهد شد
بی لطف تو آسمان فلج خواهد شد
ما منتظران اگر بخواهیم همه
امسال همان سال فرج خواهد شد

\"دریافت

حمیدرضامرادی پور بازدید : 59 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)


حمیدرضامرادی پور بازدید : 64 چهارشنبه 02 بهمن 1392 نظرات (0)

چشم  منتظر

         دوتوب رخسارینه ازبس نقابین گورمسین گوزلر                                                                    

                                                              نجه حسنی جمالین گورمگه بس گورمسین گوزلر

        جمالین گورمسم عقلیم باشمدان کوچ ایدرحتماً

                                                              روادور   گل    جمالین   گورمیه    بو منتظر    گوزلر

      سحر  آخشام    تکوب  گوز یولارینا  منتظر   اولام

                                                              نقابین  چهره دن  آچسون  گوره  بو منتظر   گوزلر

       نقدری  اینتظارنده  قالاخ  اوزدن  نقاب  آچسون

                                                              قالوب  چوخ   اینتظارنده   نقدری     منتظر   گوزلر

      سنی  زهرا  آنان  جانی  عزیزی  جان   پیغمبر

                                                              نقابین    ویر کناره    تاگوره    بو    منتظر    گوزلر

      گئدوب  الدن جوانلوق  گوزلریم نورین وئروب الدن

                                                            هراسیم وار قوجال سون گورمسین بومنتظر گوزلر

     نقاب آتدان نشان  ویر گوزلرین ای  گوزلره  قربان

                                                           بوگون   بو منتظر   گوزلر   اوشهلا   گوزلرین   گوزلر

     دئیللر  ذوالفقار  الده  گئلرسن     گوزلره  قربان

                                                             همیشه  منتظر   گوزلر   یولوندا   یولارین   گوزلر

      اگر  الله  ویره  توفیق  سنین  سربازوم  مولا

                                                              بوسرباز   حقیرین   گوزلری   یولدا   یولون  گوزلر

    اسدپوره  عنایت  قیل  کرامتد ن  کرم  کانی

                                                              حقیرم   در گهنده   منتظر   گوزلر   یولون    گوزلر

حمیدرضامرادی پور بازدید : 62 چهارشنبه 02 بهمن 1392 نظرات (0)

کمند زلف یار

کمند   زلف   عشقندن   اسیر   بینوا   اولدوم     ورولدوم  گوزلرین  مشتاقنه  بی محتوا اولدوم

وجودی شمعم اود دوتدی بتون بال پریم یاندی    اورک جزلاندی عشقندن اورکدن بیقرار اولدوم

آتوب  دنیانی گوزدن اولموشام اقبایه چوخ مایل      جمال یوسفین گوردوم بوگون مشتاق یاراولدوم

گل  ای عالملرین مستانه  سی  دوردانه  زهرا      مبارک  آدوی  گوردوم  نجه  مشتاق یار اولدوم

دیللر  سن  گلنده  عدلیله  دنیا  دولار  یکسر      ایشتدوم  بوسوزی  وللهی  چوخ امیدوار اولدوم

گل آل جدّین حسینین قانینی بوقوم بی دیندن    بوظالملر  ایدن  ظلمی گوروب بی اختیار اولدوم

اسدپور گلمگین گوزلر اورکده جوش ائدر سوزلر    دعا  ائدیم  فرج  اولسون  یولوندا  انتظار اولدوم

حمیدرضامرادی پور بازدید : 66 سه شنبه 01 بهمن 1392 نظرات (0)

میرسد روزی که بی چون و چرا می بینمت

میرسد روزی که ای شاه وفا می بینمت

عامل وصل من و تو ذوق بارانی بود

میرسد روزی که با حال بکا می بینمت

میرسد روزی که تکیه میدهی بر کعبه و

در کنار خانه ی امن خدا می بینمت

حمیدرضامرادی پور بازدید : 34 دوشنبه 30 دی 1392 نظرات (0)

ابـوحـمـزه گـویـد: حـضـرت صـادق (ع ) را دیـدم کـه هـنـگـامـى کـه مـى خـواسـت از منزل بیرون رود لبانش را مى جنبانید و بر در خانه ایستاده بود، عرض کردم : من شما را دیـدم کـه هـنگامى که از منزل بیرون آمدى لبانت را مى جنباندى آیا چیزى گفتى ؟ فرمود: آرى هـمـانـا انـسان چون از منزل بیرون رود هنگامى که خواهد بیرون رود سه بار بگوید: (((اللّه کـبـر))) و سـه بـار بـگـویـد: (((بـاللّه خـرج و بـاللّه دخل و على اللّه توکل ))) (سپس گوید:) (((اللهم افتح لى فى وجهى هذا بخیر و اختم لى بـخـیـر وقـنـى شـر کـل دابة انت آخذ بناصیتها ان ربى على صراط مستقیم ))) پیوسته در ضـمـانـت خداى عزوجل مى باشد تا خداوند او را بجائى که بوده است برگرداند

ویژگی های حضرت مهدی (عج)


برخی خصایص و ویژگی های امام زمان (عج) مطابق احادیث و روایات عبارتند از:

  1. از خاندان و ذریه پیامبر است
  2. هم نام و هم کنیه پیامبر (ص) و شبیه ترین مردم به آن حضرت است
  3. نهمین فرزند از فرزندان امام حسین (ع) است
  4. اسم پدرش حسن (ع) است
  5. مادرش سیده کنیزان و بهترین ایشان است
  6. دوازدهمین امام و خاتم الائمه است
  7. دارای دو غیبت صغری و کبری
  8. عمر بسیار طولانی دارد
  9. زمین را پر از عدل و داد میکند پس از آنکه پر از ظلم و ستم شده باشد
  10. گذشت روزگار او را پیر نمیکند
  11. ولادتش پنهانی است
  12. دشمنان خدا را میکشد و زمین را از شرک و ظلم پاک میکند
  13. دین خدا را آشکار و اسلام حقیقی را در روی زمین گسترش میدهد و فرمانروای روی زمین میشود
  14. با شمشیر قیام میکند
  15. دارای
  16. روش او سیره پیامبر است
  17. نسبتهایی از انبیاست که از آن جمله غیبت است
  18. پس از آنکه مردم در آزمایش های سخت واقع شوند ظهور میکند
  19. وقتی حضرت مهدی ظهور کند حضرت عیسی نازل میشود و پشت سرش نماز میخواند
  20. پیش از ظهورش بدعت ها و ظلم و گناه و تجاهر به فسق و فجور رایج میشود
  21. هنگام ظهورش منادی آسمان به نام او و پدرش ندا میکند که همه آن را میشنوند و ظهور آن حضرت را اعلام میکنند
  22. پیش از ظهورش نرخ ها بالا میرود و بیماری ها زیاد میشود و جنگ های بزرگ برپا میشود و بسیاری کشته میشوند
  23. پیش از ظهورش نفس زکیه و یمانی کشته میشوند و در بیدا (مکانی بین مکه و مدینه)خسوفی واقع میشود و دجال و سفیانی خروج میکنند و حضرت آنها را میکشد
  24. پس از ظهورش برکات آسمان و زمین آشکار میشود و زمین آباد میگردد و هیچ کس غیر خدا را پرستش نمیکند
  25. سیصد و سیزده نفر اصحاب او هستند که در یک ساعت به محضرش حاضر میشوند
  26. معجزات بسیاری دارد  و بسیاری به دیدار رحضرتش مشرف شده اند
حمیدرضامرادی پور بازدید : 61 دوشنبه 30 دی 1392 نظرات (0)

شعر,شعرامام زمان,شعر برای امام زمان,شعرهای امام زمان

 

«شعر امام زمان»

 

اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري

کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي

اي آنکه در حجابت درياي نور داري

من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟

برعکس چشمهايم چشمي صبور داري

از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما

کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟

در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت

کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟

 

*****شعر امام زمان******

 

«شعر امام زمان»

 
از ميان اشک ها خنديده مي آيد کسي
خواب بيداري ما را ديده مي آيد کسي

با ترنم با ترانه با سروش سبز آب
از گلوي بيشه خشکيده مي آيد کسي

مثل عطر تازه تک جنگل باران زده
در سلام بادها پيچيده مي آيد کسي

کهکشاني از پرستو در پناهش پرفشان
آسمان در آسمان کوچيده مي آيد کسي

خواب ديدم , خواب ديده در خيالي ديده اند
از شب ما روز را پرسيده مي آيد کسي

 

*****شعر امام زمان******

 

شعر,شعرامام زمان,شعر برای امام زمان,شعرهای امام زمان

 

«شعر امام زمان»

 

گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن


گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم


گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم

گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن

گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن

گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن
گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن

گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه

گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان

گفتم به جان مادرت من را دعا کن
گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن

گفتم  ز هجران تو قلبی تنگ دارم
گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم

گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن
گفتا به آب دیده دل را شستشو کن

گفتم دلم از بند غم آزاد گردان
گفتا که دل با یاد حق آباد گردان

گفتم که شام تا دلها را سحر کن
گفتا دعا همواره با اشک بصر کن

گفتم که از هجران رویت بی قرارم
گفتا که روز وصل را در انتظارم

 

*****شعر امام زمان******

 

شعر,شعرامام زمان,شعر برای امام زمان,شعرهای امام زمان

 

«شعر امام زمان»

 

مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا
کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا
پیش طبیب آمده‌ام، درد می‌کشم
شاید قرار نیست مداوا کنی مرا
من آمدم که این گره ها وا شود همین!
اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا
حالا که فکر آخرتم را نمی­کنم
حق می­دهم که بنده دنیا کنی مرا
من، سالهاست میوه ی خوبی نداده‌ام
وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا
آقا برای تو نه ! برای خودم بد است
هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا
من گم شدم ؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی
وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا
این بار با نگاه کریمانه‌ات ببین
شاید غلام خانه زهرا کنی مرا
*علی اکبر لطیفیان*

حمیدرضامرادی پور بازدید : 160 پنجشنبه 07 شهریور 1392 نظرات (1)

{شناسنامه حضرت مهدي(ع) طبق روايات}

محل ولادت: شهر سامراء.

ساعت ولادت: موقع طلوع فجر.

روز ولادت از ايام هفته: روز جمعه.

روز ولادت از ايام ماه: 15ماه.

ماه ولادت: ماه شعبان المعظم.

سال ولادت: 255هجري.

مدت عمر و امامت: از لحظه ولادت تا آن موقع كه خداي عظيم اجازه ظهور دهد.

نام مقدس: محمد ، كه رسول خدا(ص) فرمودند: دنيا از بين نخواهد رفت تا مردي از اهل بيت من كه هم نامم است مالك زمين شود.

لقب مبارك: مهدي ، حجت الله ، منتظر ، قائم ، صاحب الزمان.

كنيه شريف: ابوالقاسم و ابوعبدالله.

{حسب و نسب حضرت مهدي موعود(ع) طبق روايات}

از طرف پدري: محمد بن حسن بن علي بن محمد بن علي بن موسي بن جعفر بن محمد بن علي بن حسين بن علي بن ابي طالب(عليهم السلام).

از طرف مادري: محمد بن نرجس فرزند يشوعا فرزند قيصر يعني پادشاه روم . مادر حضرت نرجس از فرزندان شمعون بن صفا كه وصي حضرت عيسي(ع) بوده به شمار مي رود.

 

حمیدرضامرادی پور بازدید : 218 پنجشنبه 07 شهریور 1392 نظرات (0)

این جمعه ها که ختم به مختار میشود

بدجور دل ، طالب دیدار می شود

ای منتقم بیا که به عالم نشان دهیم

شیعه عزیز است و جز او خوار می شود . . .

.

.

.

وقتی میگیم خدا کند که بیایی

شاید او می فرماید خدا کند که بخواهید . . .

.

.

.

روی تو را ز چشمه نور آفریده اند / لعل تو از شراب طهور آفریده اند

خورشید هم به روشنی طلعت تو نیست / آیینه تو را ز بلور آفریده اند

پنهان مکن جمال خود از عاشقان خویش / خورشید را برای ظهور آفریده اند . . .

.

.

.

ای آخرین توسل سبز دعای ما

آیا نمیرسد به حضورت دعای ما؟

شنبه،دوباره شنبه، دوباره سه نقطه چین…

بی تو چه زود میگذرد هفته های ما

.

.

.

منتظرم منتظرم مسافرم زود برسه

یه صبح جمعه تو دعا مهدی موعود برسه

.

.

.

ما مست علوفه ایم، مردن بهتر / بی برگ و شکوفه ایم، مردن بهتر

از غیبت طولانی تان شد معلوم / ما مردم کوفه ایم، مردن بهتر . . .

.

.

.

لحظه لحظه بوى ظهور مى آید / عطر ناب گل حضور مى آید

سبز مردى از قبیله عشق / ساده و سبز و صبور مى آید . . .

.

.

.

تو امام عصری و عصر جمعه های من این همه دلگیر!

گنهم چیست که در مرداب خویش افتاده ام گیر . . .

.

.

.

به یاد او همه غم ها ز سینه دور شود

دلم به رغم سیاهیش غرق نور شود

همیشه منتظرش بودم ای خدا مپسند

که بعد مردن ما جمعه ی ظهور شود . . .

.

.

.

من برای آمدنت  ای تک سوار گل دل را پر پر

قران به سر  گرفته فریاد کنان  باز نوحه سر می کنم

اشک چشمم اگر کم است برایت دلم را آب میکنم . . .

.

.

.

تا نقش تو هست نقش آیینه ما

بوی خوش گل نشسته در سینه ما

در دیده بهار جاودان می شکفد

با یاد تو ای امید دیرینه ما . . .
.

.

.

یک روز نسیم خوش خبر می آید

بس مژده به هر کوی و گذر می آید

عطر گل عشق در فضا می پیچد

می آیی و انتظار سر می آید . . .

.

.

.

ماندیم به داغ انتظارت، مددی

ما و غم ودرد بی شمارت، مددی

دلخسته از این غمی که در ریشه ماست

در آرزوی فجر بهارت، مددی

.

.

.

ای راحت دل، قرار جانها برگرد

درمان دل شکسته ما، برگرد

ماندیم در انتظار دیدار، ای داد

دلها همه تنگِ توست آقا برگرد . . .

.

.

.

دل از ما برد و روی از ما نهان کرد

خدایا با که این بازی توان کرد

تا کسی رخ ننماید نبرد دل ز کسی

دلبر ما دل ما برد به ما رخ ننمود . . .

.

.

.

عصریست غریب و آسمان دلگیر است

افسوس برای دل سپردن دیر است

هر روز بـهان ه ای گرفتیم و گذشت

عیب از من و توست عشق بی تقصیر است . . .

.

.

.

نگاه کن به قلب من که سرخ از غرور توست

نگاه کن به چشم من، به راه تا عبور توست

نگاه کن به جان من، در انتظار جمعه ای ست

که وعده داده اند و گفته اند ظهور توست . . .

.

.

.

خیمه نشین فاطمه دلم برات پر میزنه

اسم قشنگت آقا جون هر تپش قلب منه

دلم برای دیدنش می گیره از من بهونه

ندبه می خونم دوباره با اشکای دونه دونه . . .

.

.

.

گر پرده زرخ باز نماید مهدی(عج)

از خلق جهان دل برباید مهدی(عج)

ای شیعه چنان منتظر مولــی باش

گویی که همین جمعه بیاید مهدی(عج) . . .

.

.

.

جمعه یعنی یک غروب وعده دار /  وعده ترمیم قلب یاس زار

جمعه یعنی مادر چشم انتظار / درهوای دیدن روی نگار

جمعه یعنی یه سماء دلواپسی / می شود مولا به داد ما رسی . . . ؟

.

.

.

صبح بی‌تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد  / بی‌‌تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد

بی‌تو می‌گویند تعطیل است کار عشقبازی  / عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد

تعجیل در فرجش صلوات

.

.

.

یکی ازجمعه ها جان خواهد آمد / به درد عشق درمان خواهد آمد

غبار از خانه های دل بگیرید /که بر این خانه مهمان خواهد آمد . . .

(اللهم عجل لولیک الفرج)

.

.

.

از نو شکفت نرگس چشم انتظاری ام / گل کرد خار خار شب بی قراری ام

تا شد هزار پاره دل از یک نگاه تو  / دیدم هزار چشم در آیینه کاری ام . . .

بقیه اس ام اس ها در ادامه مطلب

از میان اشک ها خندیده می آید کسی / خواب بیداری ما را دیده می آید کسی

با ترنم با ترانه با سروش سبز آب / از گلوی بیشه خشکیده می آید کسی . . .

اللهم عجل لولیک الفرج

.

.

.

در اضطراب چه شب‌ها که صبح شان گم شد / چه روزها که گرفتار روز هـفتم شد

چه قدر هفته پر از شنبه شد، به جمعه رسید / و جمعه روز تـفرّج برای مردم شد

.

.

.

از هجر تو طبیعت ما گریه می کند / چشم تمام آینه ها گریه می کند

چشم انتظار آمدنت شیر خواره‌ای است / گهواره‌ای به کرب و بلا گریه می کند . . .

یا مهدی

.

.

.

یا این دل شکستة ما را صبور کن / یا لا أقل به خاطر زینب ظهور کن

دیگر بتاب از افق مکه ، ماه من! / این جاده های شب زده را غرق نور کن . . .

.

.

.

بازهم – صحبت فرداست قرارِ ما ها / بازهم – خیر ندیدیم از این فردا ها

چقدر پای همین وعده ی تو پیرشدند / جگر “مادر ها ” موی سر “بابا ها “

یا مهدی ادرکنی

.

.

.

یک شعر زیبا ( حتما بخوانید )

خدا خالق عشقه / محمد گل عشقه / علی مظهر عشقه / زهرا وجود عشقه

حسن نماد عشقه /  حسین سالار عشقه / عباس ساقی عشقه

زینب شاهدعشقه / سجاد راوی عشقه  / باقر کلام عشقه

صادق احیای عشقه /  کاظم صابرعشقه /  رضا ضامن عشقه

تقی جمال عشقه /  نقی پاکی عشقه / حسن بقای عشقه

مهدی قیام عشقه

اینم دعای عشقه: اللهم عجل لولیک الفرج

.

.

.

گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی
با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید

گفتمش چون می کشی تصویر مردان خدا
تک درختی در بیابان یکه و تنها کشید

گفتمش نامردمان این زمان را نقش کن …
عکس یک خنجرزپشت سر، پی مولا کشید

گفتمش راهی بکش کان ره رساند مقصدم
راه عشق و عاشقی و مستی و نجوا کشید

گفتمش تصویری از لیلی ومجنون را بکش
عکس حــیدر(ع) در کنار حضرت زهرا(س)کشید

گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن .
در بیابان بلا، تصویر یک ســقا کشید

گفتمش سختی و درد و آه گشته حاصلم
گریه کرد آهی کشید و زینب کبری(س) کشید

گفتمش درد دلم را با که گویم ای رفیق ..
عکس مهدی(عج) راکشید و به چه بس زیبا کشید

گفتمش ترسیم کن تصویری از روی حســــــــین(ع)
گفت این یک را بباید خالق یکتا کشید

( ارسالی از دوستان )

.

.

.

درخت پیر خانه ما
سرک می کشد از دیوار
تا رصد کند
شاید
نرگس
گل کند
غروب جمعه!

( ارسال از دوستان )

( الهم عجل لولیک الفرج )

حمیدرضامرادی پور بازدید : 159 پنجشنبه 07 شهریور 1392 نظرات (0)

متن ادبي حضرت مهدي (عج)

 

انتظار تا كي؟

چرا این قدر باران طول کشیده؟

چرا ابرهای بارانی کنار نمی روند؟

چرا خورشید نمایان نمی شود؟

و چرا ...؟

چرا باز پشتِ...

تا کی دوست داری خورشید پشت ابر باشی؟

باران سیاهی به شدت می بارد...

بعضی با سختی خود را استوار نگه داشته اند، بعضی چند ثانیه هم زیر باران دوام نیاورده اند...

و اگر حتی نورت به آنها نرسد از بین خواهند رفت...

باور کن زیر باران ماندن برایمان سخت شده است...

دلم هوای نور کرده....

این باران سیاهی تا کی باید ببارد؟!

ای صبور!

تا کی صبر می کنی؟

صدای گیاهان را گوش کن

می شنوی می گویند: خورشید...

دیگر صدایشان ضعیف شده ...

دوست نداری خود را نمایان کنی؟!

قلم خسته شده تا کی علامت سوال ؟

زیر باران صدای قلم به تو می رسد؟!

آیا صدای عربده  های قلم رامی شنوی دارد با چه دردی می نویسد:پس چرا نمی آیی...؟

دیگر چه بگویم ؟

از چه بگویم؟از این که چند روزی است یکی از گلها تلف شده آن گل زیر باران شدید استوار ایستاده بود اما خاک زیرش را خالی کرد و حال ...

دوست نداری ادبیات گیاهان را عوض کنی دوست نداری قلم این گونه بنویسد ...

گیاهان مدام می گویند: او خواهد آمد...

ولی من دوست دارم بگویم : او آمد...

و جمعه این جمله را وقتی که تو آمدی می گویم...

ای خورشید پشت ابر، ای پیشوای جن و انس، ای صاحب العصر و الزمان ما انتظارت را می کشیم...

آخرین پسر زهرا از پشت ابر بیرون بیا...

حمیدرضامرادی پور بازدید : 350 پنجشنبه 24 مرداد 1392 نظرات (0)

تمام گشته قرارم خدا کند که بیایی                          کس به جز تو ندارم خدا کند که بیایی

خزان عمر من آمد به سر نیامده هجرت                       گل همیشه بهارم خدا کند که بیایی

چه می شود گل زهرا به صبح آدینه                              ببینمت به کنارم خدا کند که بیایی

اگر چه غرق گناهم تو مهربانی کن                          گلی به پای تو خارم خدا کند که بیایی

ز بس که جمعه شمردم به انتظار تو ای ماه                    برون شد ز شمارم خدا کند که بیایی

فدای مقدم تو ای مسافر زهرا                                         تمام ایل و تبارم خدا کند که بیایی

بگو آقا امروز دست خالی نیامدم ، عمّه جانت زینب را واسطه قرار دادم ، دم دروازه کوفه گرم خطبه خواندن بود ، شنید صدای آشنائی به گوش می آید ، همین که سر از محمل بیرون کرد ببیند سر بریده حسین بالای نی است ،

سرت به خانه دل دهم ولی چکنم                           که پای نیزه بلند است و دست من کوتاه

 

حمیدرضامرادی پور بازدید : 140 پنجشنبه 24 مرداد 1392 نظرات (0)

ای شرف اهل زمین و زمان       حجت حق نور دل عاشقان
نام تو را بُردم و شد یاد تو     اشک محبت ز دو چشمم روان
فصل دلم روح و طراوت گرفت      گشته بهار از قدم تو خزان
یوسف زهرا یا امام زمان
******
ارض و سما واله و مدهوش تو   مصحف توحید در آغوش تو
نقش عطا و کرم و مرحمت     بر ورق جان شده منقوش تو
پیرهن خون خدا در برت             پرچم اسلام روی دوش تو
یوسف زهرا یا امام زمان
******
ای دم تو شور و نوای دلم       آینه ی حُسن خدای دلم
دلبر غایب ز نظر العجل             دیدن روی تو دعای دلم
نغمه ی جاءالحق ِ اهل سما   پر شده در کلّ فضای دلم
یوسف زهرا یا امام زمان
******
یابن الحسن ای پسر فاطمه     گلشن حق را ثمر فاطمه
حجت ثانی عشر ایزدی            روی تو قرص قمر فاطمه
غیبت و هجران تو مولا شده   مایه ی سوز و شرر فاطمه
یوسف زهرا یا امام زمان
******
جلوه ی مصبح هدی سیّدی    منتقم خون خدا سیّدی
ای ز دو چشم تو روان تا ابد     اشک غم کرببلا سیّدی
ذکر ظهور تو به روی لب ِ       زینب و شاه شهدا سیّدی
یوسف زهرا یا امام زمان

شاعر : حاج امیر عباسی

www.emam8.com دانلود سبک

حمیدرضامرادی پور بازدید : 1289 چهارشنبه 23 مرداد 1392 نظرات (0)

برای دانلود و دیدن متن آهنگ به ادامه مطلب بروید:

 

به طاها به یس به معراج احمدبه قدر و به کوثر به رضوان و طوبی

به وحی الهی به قران جاری

به تورات موسی و انجیل عیسی

بسی پادشاهی کنم در گدایی

چو باشم گدای گدایان زهرا(س)

چه شب ها که زهرا دعا کرده تا ما

همه شیعه گردیم و بی تاب مولا(ع)

غلامی این خانواده دلیل و مراد خدا بوده از خلقت ما

مسیرت مشخص، امیرت مشخص ،مکن دل دل ای دل

بزن دل به دریا

که دنیا به خسران عقبی نیرزد

به دوری ز اولاد زهرا (س) نیرزد

و این زندگانی فانی جوانی خوشی های امروز و اینجا

به افسوس بسیار فردا نیرزد..

اگر عاشقانه هوادار یاری،

اگر مخلصانه گرفتار یاری،

اگر آبرو می گذاری به پایش،

یقینا یقینا خریدار یاری،

بگو چند جمعه گذشتی ز خوابت؟

چه اندازه در ندبه ها زار یاری؟

به شانه کشیدی غم سینه اش را

و یا چون بقیه تو سر بار یاری؟

اگر یک نفر را به او وصل کردی،

برای سپاهش تو سرباز یاری

به گریه شبی را سحر کردی یا نه؟

چه مقدار بی تاب و بیمار یاری؟

دل آشفته بودن دلیل کمی نیست

اگر بی قراری بدان یار یاری

و پایان این بی قراری بهشت است

بهشتی که سرخوش ز دیدار یاری

نسیم کرامت وزیدن گرفته

و باران رحمت چکیدن گرفته

مبادا بدوزی نگاه دلت را

به مردم که بازار یوسف فروشی در این دوره ی بد

شدیدا گرفته

خدایا به روی درخشان مهدی

به زلف سیاه و پریشان مهدی

به قلب رئوفش که دریای داغ است

به چشمان از غصه گریان مهدی

به لب های گرم علی یا علی اش

به ذکر حسین و حسن جان مهدی

به دست کریم و نگاه رحیمش

به چشم امید فقیران مهدی

به حال نیاز و قنوت نمازش

به سبحان سبحان سبحان مهدی

به برق نگاه و به خال سیاهش

به عطر ملیح گریبان مهدی

به حج جمیلش به جاه جلیلش

به صوت حجازی قرآن مهدی

به صبح عراق و شبانگاه شامش

به آهنگ سمت خراسان مهدی

به جان داده های مسیر عبورش

به شهد شهود شهیدان مهدی

مرا دائم الاشتیاقش بگردان

مرا سینه چاک فراقش بگردان

تفضل بفرما بر این بنده ی بی سر و پا

مرا همدم و محرم و هم رکاب

سفر های سوی خراسان و شام و عراقش بگردان

 

 

حمیدرضامرادی پور بازدید : 119 چهارشنبه 23 مرداد 1392 نظرات (0)


 امشب که بین خلق، لیل الرغائب است؛


 

 دانی چه چیز آرزوى قلب صاحب است؟


 

  ای کاش روز جمعه که از راه می رسد؛


 

 دیگر کسی نگوید ارباب «عج» غائب است ...


 

 

 

«اللهم عجل لولیک الفرج»

 

 

http://uploadtak.com/images/x173_506141_NZ43oDGnJ.jpg

 

حمیدرضامرادی پور بازدید : 66 چهارشنبه 23 مرداد 1392 نظرات (0)

  ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت



  دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت



  تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم



  یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت



  مولا ، شمار درد دلم بی نهایت است .



  تعداد درد من به خدا از رقم گذشت .

 

 

 


حمیدرضامرادی پور بازدید : 142 چهارشنبه 23 مرداد 1392 نظرات (0)

 

 

 

  بازهم – صحبت فرداست قرارِ ما ها

 


 

  بازهم – خیر ندیدیم از این فردا ها

 


 

  چقدر پای همین وعده ی تو پیرشدند

 


 

  جگر " مادر ها " موی سر " بابا ها  ". . .

 


 

  یا صاحب الزمان

 

 

 

حمیدرضامرادی پور بازدید : 46 چهارشنبه 23 مرداد 1392 نظرات (0)

  تو هستی ! و در میان ِ ما می گردی .



   در کوچه و شهر و خانه ها می گردی



   از ما اثری نیست، در این شب، ای خوب!



   دنبال ظهور نور ما می گردی...

 


  کاش در این رمضان لایق دیدار شویم


 

                       سحری با نظر لطف تو بیدار شویم ...

 

 

 

 

تعداد صفحات : 4

درباره ما
Profile Pic
امام زمان گاهی خیال میکنم از من بریده ای بهتر ز من برای دلت برگزیده ای از من عبور میکنی و دم نمیزنی تنها دلم خوش است که شاید ندیده ای یک روز میرسد که به آغوش گیرمت هرگز بعید نیست خدا را چه دیده ای
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
  • دوشنبه 12 خرداد 1393
  • شنبه 27 ارديبهشت 1393
  • شنبه 13 ارديبهشت 1393
  • شنبه 06 ارديبهشت 1393
  • دوشنبه 25 فروردين 1393
  • يکشنبه 24 فروردين 1393
  • شنبه 23 فروردين 1393
  • جمعه 22 فروردين 1393
  • پنجشنبه 21 فروردين 1393
  • چهارشنبه 20 فروردين 1393
  • دوشنبه 11 فروردين 1393
  • يکشنبه 10 فروردين 1393
  • شنبه 09 فروردين 1393
  • جمعه 08 فروردين 1393
  • چهارشنبه 06 فروردين 1393
  • سه شنبه 05 فروردين 1393
  • يکشنبه 03 فروردين 1393
  • شنبه 02 فروردين 1393
  • جمعه 01 فروردين 1393
  • پنجشنبه 29 اسفند 1392
  • چهارشنبه 28 اسفند 1392
  • سه شنبه 27 اسفند 1392
  • دوشنبه 26 اسفند 1392
  • يکشنبه 25 اسفند 1392
  • شنبه 24 اسفند 1392
  • جمعه 23 اسفند 1392
  • سه شنبه 20 اسفند 1392
  • يکشنبه 18 اسفند 1392
  • شنبه 17 اسفند 1392
  • پنجشنبه 15 اسفند 1392
  • دوشنبه 12 اسفند 1392
  • يکشنبه 11 اسفند 1392
  • شنبه 10 اسفند 1392
  • سه شنبه 22 بهمن 1392
  • دوشنبه 21 بهمن 1392
  • شنبه 19 بهمن 1392
  • پنجشنبه 17 بهمن 1392
  • جمعه 11 بهمن 1392
  • چهارشنبه 09 بهمن 1392
  • پنجشنبه 03 بهمن 1392
  • چهارشنبه 02 بهمن 1392
  • سه شنبه 01 بهمن 1392
  • دوشنبه 30 دی 1392
  • پنجشنبه 07 شهريور 1392
  • پنجشنبه 24 مرداد 1392
  • چهارشنبه 23 مرداد 1392
  • نظرسنجی
    به نظر شما در وبلاگ چه مطالبی بگذاریم؟
    آیا یکی از یارهای امام زمان هستی
    نظر راجع به این وبگاه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 155
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 12
  • باردید دیروز : 69
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 81
  • بازدید ماه : 186
  • بازدید سال : 806
  • بازدید کلی : 27,127